شفا آنلاین>اچتماعی>سلامت> قائم مقام وزیر و معاون کل وزارت بهداشت - باید از استان فارس بابت اجرای طرح پزشک خانواده تشکر کرد چرا که بهعنوان الگویی میتواند در آینده در استانهای مختلف کشور استفاده شود.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید با این حال هنوز از وضعیت مطلوب فاصله داریم و باید نقاط ضعف و
قوت طرح شناسایی شود تا بتوانیم در سایر استانها نیز این طرح را اجرا
کنیم.
هنگام
اجرای این طرح عده زیادی مخالفت میکردند که برای اجرای این طرح تنها به
30 هزار پزشک نیاز است و با وجود 80 هزار پزشک عمومی در کشور،
50 هزار پزشک
بیکار میشوند، در حالی که این افراد تعداد زیادی از پزشکانی که در حال
تحصیل در مقطع تخصص هستند را نیز جرو پزشکان عمومی محسوب کرده بودند.
همچنین این گروه در نظر نگرفتهاند تقریبا 11 هزار پزشک تنها کارت خود را
از سازمان نظام پزشکی دریافت کردهاند و در طی چندین سال برای تمدید آن
مراجعه نکردهاند.
این پزشکان نیز شغلهای دیگری دارند و نمیتوان آنها را
جزو پزشک عمومی مورد استفاده قرار داد. با بررسیهای انجام شده مشخص شد که
تنها 24 هزار پزشک عمومی در کشور وجود دارد که نشان میدهد پزشک عمومی در
دسترس در کشور کم است.
قرار
بر این بوده است که در برنامه توسعه ما بتوانیم در منطقه جنوب غربی آسیا
در حوزه سلامت اول باشیم. امروزه چه در منطقه «امرو» و چه در جنوب غرب آسیا
رتبه ایران 12 تا 16 است. وضعیت موجود اصلا وضعیت مطلوبی نیست و بسیاری از
کشورهای دیگر نسبت به ایران شرایط بهتری دارند. چرا علیرغم اسناد
بالادستی در 2 دهه اخیر نهتنها نتوانستهایم به سمت و سوی درستی برویم
بلکه خلاف جهت هم حرکت کردهایم؟
ما
همیشه به دنبال کاهش پرداخت از جیب مردم بودهایم ولی تا به حال
نتوانستهایم به آن برسیم. دلایل متنوعی برای این موضوع وجود دارد که آنها
را مطرح میکنم. در صورتی ما میتوانیم موفق شویم که برخورد سیاسی با موضوع
سلامت نداشته باشیم. سلامت مردم موضوع سیاسی نیست و نباید با دید جبهه و
جناح به آن نگاه کرد.
وضعیت
شاخصهای اقتصادی در حوزه بهداشت و درمان تا سالهای سال محاسبه نمیشد.
لازم است هزینهها را ثبت کنیم. گفته میشود اگر پرداخت از جیب مردم در
کشوری بیشتر از 20 درصد باشد در آن کشور عملا وزارت بهداشت نمیتواند کاری
انجام دهد. در حالی که در ایران پرداخت از جیب مردم گاهی حتی به 59 درصد هم
میرسد. در چنین وضعیتی نه بیمهها و نه وزارت بهداشت نمیتوانند کاری
کنند. با اقداماتی که وزارت بهداشت انجام داد توانست پرداخت از جیب مردم را
به 40 درصد برساند.
رضایت
مردم نیز در طرح اهمیت زیادی دارد. تجربه کشور ترکیه در اجرای این طرح
نشان میدهد اگر قرار باشد طرحی اجرا شود، باید با رضایت مردم همراه شود
وگرنه به شکست منجر میشود. مردم وقتی به متخصص مراجعه میکنند رضایت
بیشتری دارند. مکانیسم بازار اینچنین است.
سلامت
در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری نیز دیده شده است. در این سیاستها
از پزشک خانواده حرفی به میان نیامده ولی در مورد نظام ارجاع و سطح بندی و
پیشگیری گفته شده است.
در
ایران تنها 6/8 درصد GDP (درآمد ناخالص ملی) برای سلامت در نظر گرفته شده
است. برای سلامت علاوه بر اینکه کم هزینه میکنیم این هزینه کم را هم
اشتباه استفاده میکنیم. در سالهای گذشته داروی بیماران سرطانی وارد میشد
و در ازای آن 2 سال و نیم مکملهای آهن و ویتامین A و D در مراکز بهداشتی
عرضه نمیشد. این یعنی ما از منابع موجود درست استفاده نکردهایم.
اگر میخواهیم پزشک خانواده را اجرا کنیم باید زیرساختهای آن را نیز
فراهم کنیم. ما تجربه درخشانی در بهورزی در کشور داریم که به یک الگوی
جهانی تبدیل شده است. چرا از این تجربه در شهرها استفاده نکنیم. با استفاده
از این شرایط و تجارب میتوانیم طرح موفقی داشته باشیم. قرار است در تخصص
رشته پزشک خانواده نیز پذیرش داشته باشیم تا بتوانیم علمی نیز در این زمینه
کار کنیم.
قرار
است از سال 95 چهار استان دیگر که شامل خراسان شمالی و یزد نیز میشوند به
این طرح وارد شوند. اگر بخواهیم طرح را در کل کشور اجرا کنیم به مشکل
برمیخوریم بنابراین بهتر است که ابتدا با چند استان کار را شروع کنیم و
بعد استانهای دیگر نیز وارد طرح میشوند.اجرای کامل و درست برنامه پزشک
خانواده 10 تا 15 سال زمان نیاز دارد. در بسیاری از شهرهای ما هنوز هم
شرایط برای اجرای سطح 2 و 3 فراهم نیست.