شفا آنلاین>اجتماعی>سلامت>اینجا 20 هکتار است. هماندازه یک شهرک یا یک پارک جنگلی بزرگ. 14 ساختمان دارد که در کوچههای این شهرک قرارگرفتهاند
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید بیمارستان فیاضبخش حدود 40
سال پیش ساختهشده و کمر ساختمانهایش دیگر صاف نمیشود. ساعت ملاقات که
میرسد بیشتر جمعیت به سمت ساختمان شماره 9 و 10 میآیند. صف پارکینگ
همراهان تا خیابان کشیده و همزمان با آن صدای رانندهها بلند میشود.
آنهایی که با ماشین آمدهاند سری به بیمارشان بزنند حدود 15 دقیقه در صف
پارکینگ میمانند.
ماهانه 20 هزار نفر مهمان اورژانس میشوند بیمارستان
فیاضبخش در
چهارراه حوادث قرار دارد؛ از یکطرف به اتوبان آزادگان و از
سوی دیگر به بزرگراه فتح میرسد. اگر بزرگراه خلیجفارس را به آن اضافه
کنیم چیزی نمیماند جز مهمانهای ناخوانده تصادفی برای اورژانس که گاه
جمعیتشان در ماه به 15 هزار نفر میرسد.
بااینکه
ساختمانها قدیمی است، تعداد ناراضیان این بیمارستان زیاد نیست. هر اتاق 8
تخت دارد و هر تخت یک همراه. یعنی اگرچه گاهی در یک اتاق 16 نفر ساکن
میشوند اما بااینحال کسی از میان بیماران از شلوغی و آرامش نداشتن
نمینالد. انتظارات بیمار همیشه تاثیر زیادی بر توسعه یافتن یا نیافتن یک
بیمارستان دارد. بیماران بیمارستان فیاض بخش، در کیلومتر 7 جاده کرج انتظار
زیادی از بیمارستانشان ندارند. « همینکه ارزان است و پزشکان خوبی دارد و
داروها را بهموقع میدهند کافی است.» این را پیرمردی میگوید که یک هفته
است ساکن بخش اورولوژی شده.
انتظارهای حداقلی بیماران از یک بیمارستان اینجا
ساختمان شماره 10 است حدود 5 دقیقه از در ورودی تا این ساختمان راه است.
زنی که در طبقه همکف این ساختمان بستری شده میگوید:« مشکلی در ساختمان،
امکانات رفاهی، برخورد کارکنان نمیبینم.» او حتی به صندلی خشک همراه هم
نگاه نمیاندازد. برایش همین کافیست که پزشکان سری به پروندهاش بزنند و
ترجیحا همراه را درجریان پرونده قراردهند.
در
تخت کنار او نیز پیرزنی خوابیده که توان حرف زدن ندارد. همراهش میگوید: «
5 روز است به این بیمارستان آمده و از همهچیز راضی است.» او در جواب
اینکه شبها بدون صندلی تختخواب شو چگونه میخوابد ادامهمیدهد: « برای
همراهان تخت ندارند اما اگر پتویی بخواهیم میدهند.»
اینجا
تنها یک بیمار است که از وضعیت بیمارستان رضایت ندارد. او توضیح میدهد:
«من دیشب از اورژانس آمدم. غذایش خوب نیست. خیلی وقتها به همراه نیاز هست
اما لزومی نمیبینند که همراه بماند.» کمی فکر میکند و به سرویس بهداشتی
بیمارستان اشاره میکند. «وضع سرویس بهداشتی خیلی بد است. یک سرویس برای یک
راهرو با چندین اتاق 8 تخته کافی نیست.»
انتظار برای داروی شیمیدرمانی در
بخش گوارش مردی بستری شده که انتظار دارو کلافهاش کردهاست. همراه او
توضیح میدهد: « بیمارستان دو روز است که داروی شیمیدرمانی نداشتهاست. من
میتوانستم بروم هلال احمر این دارو را بخرم اما خب آدم درگیر میشود.
آمدهایم بیمارستان تا این کارها را بیمارستان انجام دهد. حالا گفتهاند دو
روز دیگر دارو را تهیه میکنند. اما این دو روز تکلیف ما چه میشود؟»
بوی
رنگ تازه دیوارها از بخش قلب، کل طبقه را پر کردهاست. در بخش جراحی و
اورولوژی زنان همه از پرستارها راضی هستند. درواقع همه به جز این پیرمردی
که اعتقاد دارد اگر پول داشت جای دیگری را انتخاب می کرد. انتخاب بیمارستان
قبل از هر چیز برای بیماران یک منطق اقتصادی دارد. همان منطق اقتصادی
قدیمی هرچقدر پول بدهی، همان قدر آش میخوری. برای همین پیرمرد معتقد است: «
بیمار در این بیمارستان باید همراه داشتهباشد. اما اگر مثل من بیپول بود
چارهای دیگر ندارد. »
خاکستر سیگار روی راهپلهها آثار مردی است که نخ دوم سیگارش را همین جا
بین دو طبقه کنار پنجره میکشید. در بخش جراحی اعصاب زنان، دو مرد بیمار را
به دستشویی میبرند. زن چادر را تا چانهاش پایین کشیده و هقهق میگرید.
او مثل پیرزن ساکن اتاق ایزوله ساختمان شماره 9، هفت روز است که تنها اینجا
مانده است. او از پرستاران و برخوردشان راضی است و توضیح میدهد: «دو روز
منتظر ماندیم تا اتاق خالی شد.» همراه تخت شبها دو تا صندلی را مقابل هم
میگذارد و میخوابد اما با این حال ایرادی در این کار نمیبیند.
از
میان بخشها بخش نوزادان وضعیت ظاهری بهتری نسبت به بقیه دارد. صدای گریه
بچهها تا طبقات پایینتر هم میآید. دو مادری که ابتدای در ایستادهاند هم
از بخش کودکان راضی هستند. هر اتاق 5 تخت دارد و برخلاف بقیه بخشها صندلی
همراه تختخوابشو است.
50 ملاقات کننده در یک اتاق در
جستجوی شلوغترین اتاق به آخرین اتاق ساختمان شماره 9 میرسیم. 8 تخت دارد
و بالای هر تخت حداقل 6 ملاقاتکننده و یک همراه ایستادهاست. صدا به صدا
نمیرسد. از خانمی که پسر 17 سالهاش را اینجا بستری کرده میپرسم، از سر و
صدا خستهنمیشود؟ عمرا. برای او امروز، شبیه به یک عصر جمعه در خانه
پدریاش است. حالا چه فرقی میکند کف زمین تمیز، پرستاران خوشخلق و
امکانات کافی باشد یا نه. چراکه اینجا بیشتر بیماران جز درمان انتظار دیگری
از بیمارستان منطقهشان ندارند.