کد خبر: ۱۲۴۹۸۹
تاریخ انتشار: ۰۱:۱۵ - ۰۸ مهر ۱۳۹۵ - 2016September 29
شفا آنلاین>اجتماعی> این روزها اگر گذرتان به فروشگاه‌های لوازم‌التحریر بیفتد قطعا خریدتان را به‌روز دیگری موکول می‌کنید. ازدحام پدر و مادرهایی که برای خرید لوازم‌التحریر به فروشگاه می‌روند و وسواسشان در خرید، عجیب و قابل‌توجه است.
به گزارش شفا آنلاین،به نقل از سپید  اگر دیدید مادری از خرید مداد چندضلعی صرف‌نظر می‌کند و از فروشنده مداد گرد می‌خواهد که انگشت فرزندش درد نگیرد تعجب نکنید. توجه، بد نیست. اما وقتی این وسواس را کنار خبر به مدرسه نرفتن بیش از 30 هزار کودک در استان سیستان و بلوچستانی می‌گذاریم هرچقدر هم مشغله زندگی شهری آلوده‌مان کرده باشد باز به فکر فرومی‌رویم.

 محمد 14 ساله، سرپرست خانواده یکی از اهالی روستای کود است. روستای کود در ۸ کیلومتری شهرستان زهک واقع در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد. او سال گذشته از رفتن به مدرسه محروم بود و در یک سردخانه مواد غذایی با دستمزد ماهیانه 150 هزار تومان کار می‌کرد. هرچند او با حمایت مدیر در شهریور امتحاناتش را داد و به پایه بالاتر رفت. بسیاری ریشه این فقر را خشکسالی منطقه سیستان و بلوچستان می‌دانند اخیرا دولت پروژه‌های آب‌رسانی برای حل این معضل ایجاد کرده که باعث ایجاد کار در منطقه هم شده است. محمد تابستان به‌دوراز چشم مامورین اداره کار چند ماهی را در این پروژه با حقوق وزارت کار، کارکرد تا بتواند امسال بی دغدغه‌تر سر کلاس حاضر شود.

 از مدیر پروژه‌ای که محمد برایشان کار می‌کرد خواستیم که نگاهش به منطقه را از دید یک غیربومی شرح دهد: «مدت یک سال است به خاطر مسئولیتی که در پروژه دارم کنار اهالی زهک و روستاهای اطراف زندگی می‌کنم. این مدت با مسائل آزاردهنده زیادی برخورد کردم اما آزاردهنده‌ترین چیزی که در این مدت توجه مرا جلب کرد آمار زیاد بچه‌هایی است که از پدر و مادر معتاد به دنیا می‌آیند و این خیلی دردناک است.» او در پاسخ به این سوال که چرا محمد را باوجوداینکه داشتن کارگر زیر 15 سال ممنوع است قبول کرده است، گفت: «خلا اینجا انقدر زیاد است که با کمک شخص و یک پروژه حل‌شدنی نیست. دادن کار یک‌جور کمک است. خیلی وقت‌ها سر دوراهی کار دادن و ندادن به این افراد قرار می‌گیری. اینجا کسی است که باوجود داشتن همسر و فرزند با ماهی سیصد هزار تومان از ساعت 6 صبح تا 1 عصر در نانوایی کار سنگین انجام می‌دهد.

 اداره کار و بیمه هم خبر دارند. بسیاری از مردم با ماهی هر نفر، کمتر از صد هزار تومان زندگی می‌کنند. شاید باورش سخت باشد کسانی که در پروژه کار می‌کنند و حقوق و بیمه دارند پردرآمد محسوب می‌شوند. حتی همین درآمد کم ماهی 900 هزار تومان اختلاف طبقاتی ایجاد می‌کند و اکوسیستم را به هم می‌زند. البته فرمانداری نظارت شدیدی روی گرفتن نیرو دارد؛ مثلا ما حق نداریم از یک خانواده چند نفر را استخدام کنیم. باید کار بین خانواده‌ها تقسیم شود. محمد پدرش را به‌تازگی ازدست‌داده است. 14 سال دارد.

سه خواهر و یک برادر کوچک‌تر از خودش دارد. قبل از اینکه پیش ما کار کند در یک سردخانه مواد غذایی کار می‌کرد با دستمزد ماهی 150 هزار تومان. دادن کار به محمد یک‌جور کمک به او حساب می‌شود. وقتی مامور می‌آمد او را مخفی می‌کردیم. کارهای سنگین هم به او نمی‌دادیم. محمد پدرش را در یک سانحه رانندگی از دست داد و چون پدر گواهینامه نداشت، به خانواده‌اش دیه تعلق نگرفت.» او درباره درآمد و شغل مردم منطقه گفت: «مردم اینجا مدت‌های زیادی با قاچاق سوخت زندگی می‌کردند، حالا که مرزها بسته‌شده این مراودات از بین رفته مردم فقیرتر شدند اما آمار اعتیاد پایین آمده. وجود چنین پروژه‌هایی کمک می‌کند اما خیلی وقت‌ها ما مجبوریم نیروی کار را از بیرون منطقه تامین کنیم چون نیروی کار بلد در منطقه نیست از طرفی خیلی از مردم هم به خاطر تغذیه بد و اعتیاد توان کار ندارند.

اغلب مردم اینجا صبحانه نان خشک می‌خورند. شرکت‌هایی که ایجادشده یک وعده‌غذای گرم می‌دهند کمی کمک می‌کند؛ مردم اینجا اصلا میوه و سبزیجات نمی‌خورند. بعد مسافت زیاد است. سبزیجات باید با ماشین یخچال دار به منطقه بیاید و هزینه زیادی برمی‌دارد و مردم قدرت خریدش را ندارند. تحصیل برای مردم اینجا در اولویت نیست.»

او درباره اینکه پروژه‌های آب‌رسانی ممکن است چه کمکی بکند گفت: «مشکل اصلی مردم این منطقه آب است. دولت تمهیداتی برای آب‌رسانی به منطقه دارد. تا دویست سال پیش بهترین گندم ایران را منطقه سیستان تامین می‌کرد. همه‌چیز به شکل طبیعی و بکر وجود داشت؛ اما امروز خشک شدن تالاب هامون، به دلیل بی‌ثباتی حکومت در افغانستان و عدم توجه به تامین حقابه از طرف کشور افغانستان همچنین بادهای ۱۲۰ روزه سیستان بلای جان مردم شد و سلامت روانی و بهداشتی مردم را به خطر انداخت.»
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: