آزاده نامداري، سفير شد

v شما سفير سرطان پستان در ايران شده‌ايد، قرار است چه کاري انجام بدهيد؟

در همه جاي دنيا هفته اول ماه اکتبر، به‌نام سرطان پستان نامگذاري شده است و در اين ماه فعاليت‌هاي مختلفي در اين زمينه انجام مي‌دهند.

کمپين‌هاي شخصي تشکيل مي‌شود. کساني که بهبود پيدا کرده‌اند و آنهايي که علم اين بيماري را دارند، پزشکان، يا آنهايي که معتقدند با ورزش‌هايي مثل يوگا مي‌شود به درمان اين بيماري کمک کرد، ورزشکاران، روان‌شناسان و همه دور هم جمع مي‌شوند و سازمان‌هاي مردم نهاد يا کمپين‌هايي را تشکيل مي‌دهند.حتي ممکن است دولت هم کمک کند.

همه فعاليت‌هاي اين افراد مرتبط به سرطان پستان است. من روي کلمه پستان تاکيد مي‌کنم، به خاطر اين که در کشور ما لفظ‌هايي مثل سرطان سينه به کار مي‌برند که به اشتباه جا افتاده است. اين اشتباه بيشتر به خاطر دلايل فرهنگي است.

در ايران دو سال است که کمپين روبان صورتي برگزار مي‌شود. منتهي سال گذشته جدي نبود و فقط بهبوديافته‌ها دور هم جمع شدند. امسال جدي‌تر بود. مراسم نهم مهر ماه برگزار کردند و من هم به عنوان سفير انتخاب کردند. من يک روبان صورتي مثل گل‌سينه به چادرم نصب مي‌کنم. اين روبان هميشه با من است و در محافل مختلف که مي‌روم، باعث مي‌شود سوال کنند اين روبان چيست؟ من هم درباره‌اش توضيح مي‌دهم.

v کار شما فقط آگاهي دادن است؟‌

هدف اين کمپين آگاهي دادن چهره به چهره است. برنامه اين است که از تهران شروع کنيم و کم‌کم به شهرستان‌ها هم برسيم. دغدغه‌اي که برگزارکنندگان دارند اين است که دليل اصلي ابتلا به سرطان پستان نداشتن آگاهي است.

بيماران عموما اينقدر دير متوجه مي‌شوند که براي درمان دير شده است.ما بروشور بين مردم توزيع مي‌کنيم، سايت و صفحه اينستاگرام داريم.

مردم مي‌توانند راحت مراجعه کنند و خيلي راحت خودشان را چکاپ کنند و اگر چيز غيرعادي به نظرشان مي‌آمد، حتما به پزشک مراجعه کنند. زنان از چهل سال به بالا حتما ماموگرافي انجام دهند. هدف ديگر کمپين‌ها، حضور در کمپين جهاني است. تا حالا ايران در اين کمپين نماينده نداشته است. تلاش مي‌کنيم به آنها متصل شويم تا از خدماتشان استفاده کنيم. براي وجهه ايران خوب نيست که در اين کمپين نباشد. کشورهاي خاورميانه هم در اين کمپين عضو هستند.

v قبلا با اين بيماري آشنا بوديد و خودتان خواستيد عضو کمپين شويد؟

نه من با اين بيماري آشنايي زيادي نداشتيم. دعوتم کردند در گفت‌وگوهاي طولاني مدت بيشتر آشنا شدم. قرار بود پارسال من به اين جمع اضافه شوم ولي به هر دليلي نشد. امسال اين امکان فراهم شد. من ديدم موضوع چقدر حساس است و من هم علاقه دارم و ديدم مي‌توانم کمک کنم، قبول کردم.

v آموزش هم ديده‌ايد؟

بله حتما. خيلي دلم مي‌خواهد کمک کنم. بروشورهاي زيادي داريم. الان در ماه محرم و صفر هستيم و خيلي از جاهايي که قبلا مي‌رفتيم، الان نمي‌رويم؛ تئاتر، افتتاحيه فيلم‌ها و... اين مراسم‌ها کمرنگ‌تر مي‌شود. اين بروشورها را بين زنان توزيع کنم و براساس آن توضيحات مي‌دهم. اگر ما بتوانيم به شهرستان‌ها برويم، کار بزرگي انجام داده‌ايم.

v منظورتان شهرهاي کوچک است يا شهرهاي بزرگ؟

فعلا هيچ‌کدام در برنامه قرار نگرفته‌اند. برنامه فعلي ما اين است که بيشتر شناخته شويم. مي‌خواهيم گروه‌هاي کوچک را به شهرهاي مختلف بفرستيم. افرادي را در مرکز استان‌ها تربيت کنيم که بتوانند اين آموزش‌ها را سينه‌ به سينه منتقل کنند. هدف ديگر کمپين‌ تغيير سبک زندگي است. پيشگيري خيلي مهم‌تر از درمان است. شناخت کساني که بهبود پيدا کرده‌اند هم مهم است. اين بهبوديافته‌ها اگر در کنار افرادي قرار بگيرند که مراحل بدي از بيماري‌شان را پشت‌سر مي‌گذارند، به آنها روحيه مضاعفي مي‌دهند.

v غير از شما در اين کمپين چهره‌هاي ديگري هم هستند؟

فعلا نه. بعد از محرم و صفر افراد ديگري را هم عضو مي‌کنيم.

v سلامتي خودتان چقدر اهميت دارد؟

نمي‌توانم ادعا کنم سبک زندگي من خيلي اصولي است؛ خوب ورزش مي‌کنم، خوابم به موقع است يا غذاهاي کم چربي مي‌خورم. نهايت سعي‌ام را مي‌کنم که يک چيزهايي را رعايت کنم. الان فکر همه اين است که چاق نشويم. پشت اين پيام جملات زيادي نهفته است. گرايش به خوردن سبزيجات بيشتر شده است، نگراني‌هايي براي خوردن ميوه و غذاهاي هورموني وجود دارد. در کل سلامتي‌ام برايم مهم است.

v در سال چقدر به پزشک مراجعه مي‌کنيد و چندبار آزمايش مي‌دهيد؟

آزمايش سالي يک بار مي‌دهم، به خاطر اين که ترسو هستم.

v ترسو چرا؟
ترسو که نه. مي‌خواهم زودتر بفهمم چه خبر است. نگرانم که بيمار نشوم.سپید