آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی بیانگر آن است که متوسط قیمت مسکن در تهران، طی فروردین ۱۳۹۶ متری ۴میلیون و ۳۷۰هزار تومان بوده است. در همان سال، پایه حقوق ماهانه ۹۳۰هزار تومان اعلام شده بود. به بیان دیگر نسبت پایه حقوق نسبت به متوسط قیمت هر متر مسکن، معادل ۶/۴برابر بوده است.
شفا آنلاین: جامعه> بحران اقتصادی و نابسامانی بازار املاک و مستغلات، دستیابی به خانه را برای بسیاری از شهروندان ایرانی به یک آرزو تبدیل کرده است. بررسیها نشان میدهد که میزان تورم کنونی و کاهش قدرت خرید مردم، مدت زمان لازم برای خرید مسکن را به طور قابلتوجهی افزایش داده است. نسبت متوسط قیمت مسکن و دستمزدها طی سالهای اخیر افزایش قابلتوجهی داشته است. بررسی آمارهای رسمی بیانگر آن است که فروردین ۱۳۹۶ متوسط قیمت مسکن نسبت به پایه حقوق، ماهانه ۶/۴برابر برآورد میشده و فروردین امسال، این نسبت به ۳/۱۱برابر رسیده است.به گزارش شفا آنلاین این بدان معناست که افراد در سالجاری، باید نسبت به سال ۹۶ زمان بیشتری را برای خرید خانه در انتظار سپری کنند. تورم مسکن طی سالهای اخیر سرعت بالایی داشته است. قیمت این کالای اساسی از دهه ۸۰ تاکنون بیش از ۲هزار درصد رشد داشته و این در حالی است که میزان افزایش دستمزدها کماکان نتوانسته خود را به آن برساند. استانداردهای جهانی حاکی از آن هستند که خانوارها باید یکسوم از درآمد خود را به هزینههای مربوط به مسکن اختصاص دهند تا رفاه آنها تامین شود اما در حال حاضر ایرانیها به ویژه در کلانشهرها مجبورند در برخی موارد تمام دستمزد خود را خرج تامین سقفی برای زیستن کنند و در نهایت برای امرار معاش، به کار دوم یا سوم مشغول شوند.
آمارهای رسمی نیز بیانگر آن است که نسبت حداقل دستمزد به متوسط قیمت مسکن هر روز شکاف بیشتری یافته، بهگونهای که احتمال خرید مسکن برای اغلب خانوارها با تکیه بر درآمد ماهانه عملا غیرممکن است.
آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی بیانگر آن است که متوسط قیمت مسکن در تهران، طی فروردین ۱۳۹۶ متری ۴میلیون و ۳۷۰هزار تومان بوده است. در همان سال، پایه حقوق ماهانه ۹۳۰هزار تومان اعلام شده بود. به بیان دیگر نسبت پایه حقوق نسبت به متوسط قیمت هر متر مسکن، معادل ۶/۴برابر بوده است.
این نسبت در فروردین سال ۱۳۹۷ افزایشی نسبی داشته و به ۹/۴درصد رسیده و پس از آن نیز همچنان مسیری صعودی را در پیش داشته، تا آنجا که نسبت متوسط قیمت مسکن به پایه حقوق در فروردین ۱۴۰۰ به ۴/۱۱ رسیده است.
متوسط قیمت مسکن در فروردین ۱۴۰۱ رشدی معادل ۸/۱۶درصد داشته و این در حالی است که پایه حقوق، افزایشی ۶/۶۳درصدی را پشت سر گذاشته است. در این مقطع، میزان پایه از ۲میلیون و ۵۵۴هزار تومان پا به کانال ۴میلیون و ۱۷۹هزار تومانی گذاشته است. بر اساس این اتفاق، نسبت دو شاخص یادشده نیز در مقایسه با سال ۱۴۰۰ کاهش داشته و این بار ۲/۸ برابر ثبت شده است.
البته این دنده عقب، چندان پابرجا نبوده و با جهش قیمت مسکن در سال ۱۴۰۲، بار دیگر فاصله متوسط قیمت یک متر خانه در تهران با میزان پایه حقوق بیشتر شده و این بار ۵/۱۲برابر ثبت شده است.
متوسط قیمت مسکن فروردین امسال از سوی بانک مرکزی ۸۱میلیون و ۶۳۰هزار تومان اعلام شده و وزارت کار نیز پایه حقوق را حدود ۷میلیون و ۱۰۰هزار تومان تعیین کرده است. در این مقطع به دلیل پیشی گرفتن میزان رشد دستمزدها در مقایسه با قیمت مسکن، نسبت قیمت خانه به دستمزد کاهشی بوده و این بار ۳/۱۱برابر برآورد شده است. چرا محاسباتی که به آن اشاره شد، مهم است؟ براساس آمارهای بانک مرکزی، یک خانه ۷۰متری در تهران طی فروردین ۱۳۹۶ معادل ۳۰۵میلیون و ۹۰۰هزار تومان قیمت داشته و همانطور که بیان شد، پایه حقوق در این سال ۹۳۰هزار تومان بوده است بنابراین خانوارها با پسانداز کامل پایه حقوق خود طی حدود ۲۷سال میتوانستند در تهران صاحب خانه شوند و این در حالی است که اکنون قیمت همان آپارتمان ۷۰متری در تهران به حدود ۵میلیارد و ۷۱۴میلیون تومان رسیده است. از آنجا که پایه حقوق نیز در سال ۱۴۰۳ معادل ۷میلیون و ۱۸۲هزار تومان اعلام شده، خانوارها باید ۶۶سال، پایه حقوق خود را پسانداز کنند تا بتوانند، خانهای با متراژ متوسط در تهران بخرند البته با توجه به تورم صعودی مسکن و رشد چشمگیر آن طی سالهای اخیر، به احتمال زیاد این عدد هر روز با افزایش روبهرو خواهد بود.
رشد فاصله میان قیمت خانه و میزان دستمزدها در حالی است که وامهای خرید مسکن نیز عملا کارایی زیادی برای مردم ندارند و با استفاده از آنها حتی ۱۵متر از یک خانه را نیز نمیتوان خرید! تا زمانی که هزینههای مسکن غالب درآمد مردم را ببلعد و خرید مسکن نیز حتی از طریق ثبتنام در طرحهای حمایتی برای قشر بزرگی از جامعه غیرممکن باشد، مردم روی رفاه را نخواهند دید.