کد خبر: ۶۵۵۸۱
تاریخ انتشار: ۰۰:۰۷ - ۲۴ خرداد ۱۳۹۴ - 2015June 14
شفاآنلاین:«سال گذشته 23 کودک در تصادفات تهران جان خود را از دست دادند که دوسوم آن‌ها عابر پياده بودند. کودکاني که بر اساس پايش اطلاعات مشخص‌شده در بيشتر مواقع به دليل رعايت نشدن و بي‌توجهي رانندگان به قوانين راهنمايي و رانندگي يا بي‌دقتي والدينشان به‌منظور نظارت بر ترددشان در کوچه و خيابان، کشته شده‌اند.»

به گزارش شفاآنلاین، اين آمار از سوي اداره کل مهندسي و ايمني ترافيک پايتخت در حالي اعلام شده است که از ابتداي سال جاري تاکنون نيز روند مرگ کودکان با آمار سال گذشته مطابقت داشته است. بدين معنا که هرماه به‌صورت ميانگين دو کودک در تهران بر اثر تصادف جان خود را از دست داده است. آن‌هم در شرايطي که يکي از اولويت‌هاي نخست مسئولان حوزه حمل‌ونقل و ترافيک در سال‌هاي اخير، ارتقا فرهنگ ترافيکي در بين شهروندان بوده و بازآموزي مفاهيم ترافيکي با اجراي طرح‌هاي متفاوت، به سمع و نظر بسياري از شهروندان و رانندگان رسيده است.


درست است که هرساله در سراسر دنيا تعداد زيادي از کودکان و نوجوانان در حوادث و سوانح رانندگي جان خود را از دست مي‌دهند، اما در اينجا اين سوال مطرح است، چرا با وجود آنکه سهم قابل‌توجهي از اخبار به فرهنگ ترافيکي و حمل‌ونقل ايمن و عاري از سانحه اختصاص مي‌يابد، بارها و بارها شاهد وقوع حوادثي از اين دست هستيم و همه اقشار مختلف جامعه از کودک گرفته تا کهن‌سالان در معرض خطر مرگ تصادفات درون‌شهري قرار دارند؟


رانندگي‌هاي غيراستاندارد در کنار معابر ناايمن

«بي‌شک هيچ حادثه‌اي غم‌انگيزتر از صحنه تصادف يک کودک نيست. اينکه کودکي قرباني سرعت بيش‌ازاندازه يا عبور خودرويي از چراغ قرمز شود، دل هر بيننده‌اي را به درد مي‌آورد. ما بايد اين مهم را در نظر بگيريم، براي آنکه وقوع چنين حوادثي کاهش يابد يا به حداقل برسد، علاوه بر آنکه خانواده‌ها بايد تذکرات لازم را به کودکان بدهند، لازم است فرهنگ صحيح ترافيک از کودکي و سنين پايين آموزش داده شده و به‌مرور در جامعه نهادينه شود.»


اين مهم را مجيد ابهري آسيب‌شناس رفتاري و استاد دانشگاه آزاد مطرح و تاکيد مي‌کند: «از آنجا که اطلاعات کودکان از تصادف، مجروحيت و مرگ محدود و اندک است، چندان توجهي به توصيه‌هاي والدين و اخطارهاي ايمني موجود در سطح راه و خيابان‌ها به‌ويژه علائم هشداردهنده نمي‌کنند. ضمن آنکه کودکان قادر به تخمين سرعت و فاصله اتومبيلي که به سمتشان در حرکت است، نيستند. از اين رو عبور از عرض خيابان براي آن‌ها خطرناک‌تر است. اما مسئله مهم‌تر ناايمن بودن رفتارهاي ترافيکي شهروندان در کنار معابر شهري است.»

اين آسیب شناس با تاکيد بر اينکه بر اساس طبيعت، کودکان برخلاف بزرگ‌سالان به اشيايي که در زاويه ديدشان قرار ندارد، توجه چنداني نمي‌کنند، تصريح کرد: «همين بي‌توجهي سبب مي‌شود کودکان به اتومبيلي که از پشت سر به سمتشان در حرکت است، توجه چنداني نکنند و از همين رو شاهد هستيم که بخش قابل‌توجهي از تصادفات کودکان با همين خطر همراه مي‌شود.»

ابهري با يادآوري کوچک بودن جثه کودکان که عامل مهم ديگري در بروز سوانح رانندگي است، اشاره و عنوان مي‌کند: «هنوز در جامعه به‌طور دقيق و شفاف، نحوه رانندگي در تمام شرايط به‌ويژه در شهري که جمعيت قابل‌توجهي کودک دارد، به رانندگان آموزش داده نمي‌شود. از همين رو شاهد هستيم رانندگان سرعت مطمئنه را در کوچه‌ها رعايت نکرده و در معابر باريک همچون خيابان‌ها و حتي بزرگراه‌ها تردد مي‌کنند که اين شيوه رانندگي خود باعث بروز تصادفات و افزايش احتمال وقوع سانحه‌اي مي‌شود که فرد مصدوم کودک است.»


آموزش‌ها همچنان کم تاثيرند

«از قديم گفته‌اند، الگوهاي صحيح زندگي بايد از کودکي به افراد آموزش داده شود، در غير اين صورت در سنين بزرگ‌سالي نمي‌توان چندان توقع تغيير و اصلاح داشت.» اين اظهارنظري است که امان‌الله قرائي مقدم در جايگاه جامعه‌شناسي شهري درباره چرايي وقوع حوادث و بي‌توجهي رانندگان به هشدارها و قوانين راهنمايي و رانندگي مطرح و  تاکيد مي‌کند: «گام نخست آموزش ترافيک از خانواده آغاز مي‌شود و اگر افراد خانواده با فرهنگ ترافيک آشنا شوند و در رفتار خود آن را رعايت کنند، مي‌توانند بر فرزندان خود نيز تأثير بگذارند. پس اينکه ديده مي‌شود رانندگاني به قوانين بي‌توجه هستند، علت اين بي‌توجهي‌ها در آموزش‌هاي کودکي‌شان در خانواده ريشه دارد.»

 استاد دانشگاه تربيت مدرس معتقد است که براي ارتقاء ايمني ترافيک بايد آموزش در تمام مقطع سني وجود داشته باشد، اما در سال‌هاي نخست ورود کودک به اجتماع با قوت و شدت بيشتري پيگيري شود. چراکه در بين گروه‌هاي مختلف آسيب‌پذير در محيط ترافيک، کودکان بيشتر به جهت ضعف‌هاي آموزشي آسيب مي‌بينند.»

قرائي مقدم بر اين باور است که اگر آموزش‌ها از کودکي در رفتار تک‌تک شهروندان نهادينه شود، بي‌شک شاهد خواهيم بود که در نحوه و الگوهاي رفتاري تک‌تک افراد يک جامعه تحولي رخ مي‌دهد، در غير اين صورت هر چه سن کودکان بالاتر برود، تأثير مفاهيم آموزشي نيز کاهش مي‌يابد. در اينجاست که بيش از هر سازمان يا نهادي، نقش خانواده‌ها پررنگ جلوه مي‌کند و از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.


فقر شناختي شهر از نيازهاي کودکانه

آيا کسي مي‌داند کودکان شهر تهران که اين روزها وسعت توسعه‌اش به شکلي سرسام‌آور در حال پيش روي است، به‌محض ورود به خيابان‌ها چه نيازهايي دارند و از چه حرکاتي مي‌ترسند سؤالي است که غنچه راهب، استاد روان‌شناسي درباره وضعيت کنوني شهرها و خطراتي که از سوي کلان‌شهر تهران متوجه کودکان است مطرح مي‌کند و  مي‌گويد: «آفت شيوه حمل‌ونقل کنوني تهران، روش‌هاي سنتي تردد در خيابان‌ها است که با وجود اجراي طرح‌هاي متنوع هنوز در بسياري از شهروندان نهادينه است. روش‌هايي که منجر مي‌شود به‌محض آنکه در معبري دوربين هوشمندي نصب نشده يا مأمور پليسي نايستاده، گره‌هاي ترافيکي شکل بگيرد.»

اين استاد دانشگاه شهيد بهشتي بر اين باور است: «اين آموزش است که باعث مي‌شود وقتي از ميان اتومبيل‌هاي پارک شده کودکي وارد خيابان مي‌شود، با خودرويي که با سرعت فراتر از مجاز در حال حرکت است، تصادف نکند و کشته نشود.

چراکه وظيفه نخست حفظ جان کودکان بر عهده رانندگان است و نبايد ديد کافي از سطح سواره‌رو نداشته باشند. ضمن آنکه زيرساخت‌هاي فيزيکي در کنار فرهنگي شهر نيز بايد به صورتي طراحي شده باشد که يک تردد ساده کودک، حکم مرگش را صادر نکند.»

راهب با يادآوري اينکه در کنار تمامي اين موارد بايد به اين مهم توجه شود که نه‌تنها تهران بلکه در ساير شهرها نيز شاهد فقر شناختي فضاي شهرها نسبت به نيازهاي کودکان هستيم، مي‌افزايد: «دويدن ناگهاني به خيابان، رها کردن دست بزرگ‌تر خود به هنگام عبور از خيابان، عبور از خيابان از محل‌هاي غيرمجاز، بي‌توجهي به چراغ عابر پياده، نبستن کمربند ايمني در اتومبيل، نشستن در صندلي جلو، نشستن روي پاي والدين به هنگام رانندگي، حرکت با دوچرخه در ميان ساير وسايل نقليه و ديگر رفتارهايي از اين دست، نشان مي‌دهد که رفتارهاي نادرستي همچنان ه در بين خانواده‌ها و هم شهر تهران موج مي‌زند که در وهله نخست جان کودکان را به خطر مي‌اندازد.

از همين رو معتقدم مسئولان اگر در نظر دارند طرحي به‌منظور اصلاح رفتارهاي ترافيکي اجرا کنند، بهتر است نيازسنجي‌هايي همه‌جانبه از داشته‌ها و نداشته‌هاي فيزيکي و فرهنگي شهر انجام دهند. چراکه به نظر مي‌رسد شهرها به‌ويژه پايتخت بيش از هر زمان ديگري دچار فقر شناختي از نيازهاي شهروندانش به‌ويژه کودکان است.»


آموزش حرف اول و آخر را مي‌زند

بررسي آمار کشته‌شدگان ناشي از تصادفات سازمان پزشکي قانوني بر اساس سن نشان مي‌دهد که گروه سني زير 10 سال و همچنين بزرگ‌سالان بالاي 60 سال داراي بالاترين درصد فوتي‌هاي ناشي از تصادفات هستند. با توجه به اينکه کودکان زير 3 سال کمتر به‌عنوان عابر در خيابان‌ها تردد مي‌کنند، گروه سني زير 10 سال، 22 درصد تلفات عابران را تشکيل مي‌دهند که نشان‌دهنده تعداد بسيار زياد تلفات کودکان در سنين بين 4 الي 9 ساله است.


مسئله مهمي که با توجه به رشد روزافزون شهر تهران و ساير شهرها مي‌تواند زنگ خطري را براي مسئولان به صدا در آورد مبني بر اينکه بيش از هر زمان ديگري توجه به نيازهاي کلان‌شهرها در بعد اصلاح رفتارهاي غلط ترافيکي رانندگان لازم و ضروري است.

چراکه درهرصورت تنها راه جلوگيري از آسيب‌ديدگي و فوت کودکان در سوانح و حوادث ترافيکي، آموزش صحيح ترافيک و آگاه‌سازي‌ها است. به‌ويژه در بين خانواده‌ها، رانندگان و سپس کودکان تا همه افراد جامعه با خطرات احتمالي يک رفتار غلط حمل‌ونقلي آشنا شوند در غير اين صورت نه‌تنها در تهران بلکه در تمام شهرهاي کشور در کنار رشد روزافزون شماره پلاک خودروها يا موتورسيکلت‌ها، شاهد رشد مضاعف مرگ کودکاني خواهيم بود که قرباني تردد در خيابان‌ها مي‌شوند.سپید

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
قدمیاری
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۴۶ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۶
0
0
متاسفانه ظاهرا هیچ بررسی خاصی در باره تعداد بچه هایی که به سرویس مدارس سوار می کنند و سن آنها و اقداماتی که باید در نظر گرفته بشه انجام نشده.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: