کد خبر: ۱۶۶۱۳۳
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۵ - ۲۱ شهريور ۱۳۹۶ - 2017September 12
خوشبختانه در دوره اول وزارت آقای دکتر هاشمی این مسئله آنقدر اهمیت یافت که معاونتی بدین نام در ساختار وزارت بهداشت درست شد، جدای از اینکه آیا این معاونت توانست ارزیابی دقیقی از عوامل اجتماعی آسیب‌رسان بر سلامت داشته باشد یا اقدامات تا چه حد اثر گذار بوده یا اولویت‌های بین‌بخشی بر اساس این ارزیابی تنظیم شد یا خیر ، صرف به‌وجود آمدن این معاونت بیانگر توجه به این عوامل است.
آرزوی بزرگی بود برای من در طول سال‌های خدمتم در وزارت بهداشت که کسی وزیر بهداشت شود که مسایل اجتماعی را که بر سلامت تاثیر می‌گذارد به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌رسان‌های سلامت مطرح کند.

 خوشبختانه در دوره اول وزارت آقای دکتر هاشمی این مسئله آنقدر اهمیت یافت که معاونتی بدین نام در ساختار وزارت بهداشت درست شد، جدای از اینکه آیا این معاونت توانست ارزیابی دقیقی از عوامل اجتماعی آسیب‌رسان بر سلامت داشته باشد یا اقدامات تا چه حد اثر گذار بوده یا اولویت‌های بین‌بخشی بر اساس این ارزیابی تنظیم شد یا خیر ، صرف به‌وجود آمدن این معاونت بیانگر توجه به این عوامل است.
نکته مهم اینکه در بخش پیشگیری از آسیب‌های اثر‌گذار بر سلامت همه به این باور رسیده‌ایم که نقش مردم و هر فرد را در مراقبت از خود بهتر و شفاف‌تر ببینیم و بخواهیم افراد برای حفظ و ارتقای سلامت خود بیشتر از پیش بدانند و چگونگی حفظ آن‌ را بشناسند و خودشان نیز در نظام سلامت خود و خانواده خود نقش ایفا کنند ولی تا چه حد توانسته‌ایم مردم را به این باور برسانیم و آیا بستر این باور چگونه فراهم می‌شود خود نکته‌ای‌ست مهم که باید به آن‌هم پرداخت.
در حال حاضر دنیا پذیرفته است که بدون همکاری‌های تنگاتنگ و صمیمانه بین‌ بخشی ، بدون داشتن برنامه‌های مشترک با سایر متولیان ،سلامت( جسمی ،روانی، اجتماعی و حتی معنوی) کسب موفقیت میسر نمی‌شود. اگر کلیه مسئولین نظام باور داشته باشند که در همه پروژه‌های در تمامی سازمان‌ها نیازی بسیار ضروری برای همدیگر را قبول داشتن و با هم کارکردن وجود دارد ولی همکاری‌ها در درون بخش و خارج از بخش جا نمی‌افتد و رقابت جای مساعدت و همکاری را گرفته است باید علت را درروش آموزش از بدو تولد تا دوره دبستان و دبیرستان پیدا کنند که چنان هویداست که نیازی به گشتن و پیدا کردن ندارد . ما چنان رقابت را از ابتدا در رگ و پی فرزندانمان تزریق می‌کنیم که آنها زندگی نمی‌کنند تنها رقابت است و تست زدن برای گذشتن از سد کنکور و نتیجه‌اش رفتن و فقط رفتن به یک مسیر که نه به خلاقیت‌های فردی و نه به نیاز‌های کشور توجه دارد و مرتبا فارغ‌التحصیل کم‌سواد و بدون مهارت عرضه می‌کند آن‌هم در تعداد بی‌شمار. دانشگاه‌هایی که ملاک‌های لازم را برای بعضی آموزش‌ها ندارند یا رقابت‌های بین استانی یا کسب در آمد از آموزش ملاک تاسیس برخی رشته‌ها در دانشکده‌ها شده است. برای مثال برد تغذیه بدون ضوابط لازم به بعضی از دانشکده‌ها مجوز‌های آموزشی کارشناسی ارشد و دکترای تغذیه داده است که موجب اعتراض گروه علمی تغذیه کشوراست( این مشکل در رشته‌های دیگر آموزشی نیز وجود دارد) و علاوه براین موجب ورود رشته‌هایی بی‌ارتباط به رژیم‌نویسی و تغذیه بالینی از سطح کارشناسی به بالا شده که مدت‌هاست بخش عظیمی از نیروی کارشناسان تغذیه در خواست دارند، ضوابط انتخاب استاد برای برد‌های تخصصی کشور شفاف شود. اغلب کشورها ساختار مطلوبی برای پرداختن به این همکاری‌های بین بخشی ندارند در حالی‌که شورای‌عالی سلامت و امنیت غذا و تغذیه در کشور ما نهادینه شده و رییس آن نیز رییس جمهور است . بنابراین می‌شود انتظار داشت بسیاری از مشکلاتی که در سایر بخش‌ها اتفاق می‌افتد و به سلامت جسمی، عاطفی، روانی و معنوی لطمه می‌زند در این شورا قابل طرح و بحث و ارایه راه حل باشد. شورای عالی سلامت کشور به‌عنوان بستر توسعه کشور می‌تواند با تعریف مانیفست یا بیانیه سلامت در لایه‌های مختلف ساختاری کشور سلامت و نیاز‌های آن را تعریف کند. با این روش متولی نظام سلامت کشور مطالبات مردم را در عرصه‌های گوناگون شفاف می‌کند. وجود نیروهای بالقوه در شوراها شهر، شورا‌های روستا که معمولا افراد علاقه‌مندی دارند ومی‌تواند از خدمات داوطلبانه طیفی از مردم بهره برده و اقداماتی تعریف شده شورای سلامت را اجرایی کنند نیز یکی از فرصت‌های مناسب است.
گزارش سال 2008 سازمان بهداشت جهانی که توسط خرد جمعی صاحب‌نظران عرصه بهداشت و سلامت جهان تدوین شده است بستر باز نگری شده PHC را مناسب‌ترین جایگاه ارایه خدمات سلامت می‌داند. مراقبت تعریف شده‌ای که مردم را در صدر قرار می‌دهد و عدالت در سلامت را برقرار می‌سازد در چهار سال گذشته نظام سلامت خوشبختانه توانست با مشکلات فراوان و ( نگرانی عده‌ای از دوستداران بخش سلامت که ازتداوم اعتبارات صرف شده مطمئن نبودند و پیشنهاداتی داشتند که ندیده گرفته شد) با گسترش خدمات در شهرها و حاشیه شهر‌ها و الزام به این گسترش به دلیل بیشتر شدن جمعیت شهری نیازمند به خدمات ، بخشی از جمعیت این مناطق را زیر پوشش خدمات ببرد در حالی‌که نظام سلامت در بخش روستایی سال‌ها خدماتی را ارایه می‌داد و شاید انتظار این بود که بتوان با حمایت‌های خاص ماندن در روستاها سیاست اصلی دولت شود و از روند مهاجرت‌ها جلوگیری شود (که در این زمینه هم به پیشنهاد دهندگان مهلتی داده نشد که حرفشان را بزنند) اگر چه هزینه‌ها بالاست ولی مسلما ارایه این خدمات می‌تواند به کاهش بار بیماری‌ها در کشور کمک کند البته مجریان می‌توانستند از تجربه متخصصانی که سال‌ها در ارائه خدمات در این بستر استفاده کرده و تنگناهای آن‌را بهتر می‌شناختند بهره ببرند و شاید باعنایت به نکاتی از اقتصاد مقاومتی می‌توانستند هزینه‌ها را کمتر و بهره‌وری را بهتر کنند. سیاست‌های جدید نظام سلامت که بر اساس نیازهای جدید و بیماری‌های جدید تعریف می‌شوند را به‌راحتی می‌توان با هدف‌های PHC پیوند زد. تدوین راهبرد سلامت در همه سیاست‌ها Health i- al- policies با توجه به وجود شورای‌عالی سلامت میسر می‌شود و حتی تاکید قانونی برای تدوین پیوست سلامت برای طرح‌ها و برنامه‌ها می‌تواند مجرای خوبی برای تنویر افکار عمومی برای تغییر سیاست‌های آموزشی فعلی در همه سطوح از پیش دبستان تا دانشگاه‌ها برای ساختن نیروی انسانی خلاق و توانمند به‌منظورحل مشکلات و نه فقط عکس گرفتن از مشکلات و تدوین مقالات بر اساس آنها که اکنون مبنای اصلی تعالی دانشگاهی وسازمانی شده است باشد.
چگونه تهدید ها را می‌توان شناخت وبه تدریج کمرنگ‌شان کرد
سلامت محوری در زندگی روزانه و خانواده سالم داشتن به‌عنوان یک موفقیت و تشویق آن از طریق تمامی سازمان‌ها و رسانه‌ها می‌تواند اولویت نظام سلامت باشد وارجاع به بیمارستان ومتخصصان که هزینه‌ها سنگین‌تر است انتهای خط درمان موفق باشد.
اهمیت دادن به آموزش از ابتدا تا انتهای خط در کشور، پیش دبستان تا دبیرستان و در وزارتخانه‌های متولی آموزش‌عالی ، برنامه‌ریزی بر مبنای نیازهای جهان امروزو نیازهای کشور مبتکرانه، خلاقانه، مهارت محور، حل مشکل و گسترش آن مبتنی بر نیاز منطقه، استان و شهرستان برای سلامت و توسعه و اشتغال .
مهار بخشی از درمان‌های رها شده در جهت تجاری شدن که بدون نظم ونظارت به پیش می‌روند.
توجه به منطقی کردن تولید و تجارت مکمل‌ها و ایجاد ضوابط علمی معتبر .
غنی‌سازی مواد غذایی پر مصرف با ریز مغذی‌هایی که در دو بررسی کشوری به تفکیک اقلیم مشخص شده است .
توجه به روند روبه گسترش فست فود ها و مطابقت آن با همین روند در بیماری‌ها ی غیر واگیر در کشور و پذیرا شدن ابتکارات برای غذاهای بومی ایرانی، فست فودهای سالم .
برقراری مالیات برای غذاهای کاهنده سلامت و استفاده از مبالغ به‌ دست آمده برای ارزان کردن غذاهای حامی سلامت.
درگیر کردن همه متخصصان کشور و نه تنها گروه پزشکی برای مقابله با چالش‌های امروز جهانی شامل جهانی شدن، شهر نشینی، بحران آب، سالمندی ، بیماری‌های مزمن، نیازهای جدید بیماران در این عرصه خصوصا مشاوره‌ها و بهره‌گیری از پیشنهادات و ابتکارات.
توجیه مردم و سیاست‌گذاران در مورد گذار اپیدمیولوژیک و جمعیتی، تغییرات آب و هوایی، بلاهای طبیعت. مداخله های موثر برای حل مشکلات سلامت برای همه متخصصین در رشته‌های گوناگون .
کلیه مشکلات پیش رو باید به بحث گذاشته شود( وزیر نظام سلامت دررسانه ها ، هیئت دولت با بیان کاستی‌ها و سختی‌ها‌، فقر و عواقب آن در سلامت و توسعه کشور درگیرشدن کل هیئت دولت و همه ساختارهای کشوری را طلب کند. چه باید کردها در گروه‌های کار می‌تواند نه تنها در بخش دولتی بلکه در نهاد های مدنی، انجمن‌های علمی و... نوشته شود از داوطلبین خاموش برای ایده پردازی کمک گرفته شود ولی سر نخ‌ها برای هماهنگی‌های لازم همه در دبیرخانه شورای سلامت و در وزارت بهداشت باشد (دبیرخانه شورای عالی سلامت ساختارهای لازم را برای این جهاد ملی را با بهره‌برداری از راهکارهای اقتصاد مقاومتی آماده کند )سپید
دکتر ربابه شیخ الاسلام
متخصص سلامت عمومی و اپیدمیولوژی تغذیه
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: