به گزارش شفا آنلاین: اما متاسفانه ما شاهد آن هستیم که برخی تبلیغات گسترده و با استفاده از فضای رسانه و فضای تبلیغ شهری و البته فضای مجازی به دور از واقعیت سعی دارند با اغفال مصرف کنندگان و استفاده ابزاری از کودکان سهمی را در بازار مصرف برای خود دست و پا کنند.حال اگر از بحث تبلیغات کالاها بگذریم بهتر است نگاهی به تاثیر استفاده ابزاری از کودکان بیاندازیم که در این خصوص دکتر فردین علیخواه جامعهشناس میگوید: در مطالعات شبکههای اجتماعی مجازی< Virtual social networks> چندین اصطلاح شکل گرفته است که تأمل درباره آنها میتواند مفید باشد. بهویژه آنکه این شبکهها هر روز بیشازپیش در کشور ما گسترش مییابند.
وی تاکید می کند: یکی از اصطلاحاتی که در شبکه های مجازی باعنوان « ستارههای خردسال » child stars شکل گرفته است. ستارههای خردسال، کودکان خردسالی هستند که دنبال کنندگان یا فالوئرهای چند صدهزارنفری یا چندمیلیونی دارند و در فضای اینستاگرام به چهرههایی مشهور تبدیل شدهاند.
دکتر علیخواه در ادامه می افزاید: همه کارهای صفحات ستارههای خردسال در شبکههای اجتماعی معمولاً توسط والدینشان انجام و مدیریت میشود. به همین دلیل در برخی از مطالعات، اصطلاحاتی مانند « مادر-مدیر» momagers یا « پدر-مدیر» dadagers بکار میرود که ترکیب کلمات مادر mom و یا پدر dad با کلمه مدیر manager است.
وی در ادامه عنوان می کند: در شبکههای اجتماعی فارسیزبان بهتدریج شاهد رشد ستارههای خردسال هستیم. صفحه این کودکان عمدتاً توسط مادران جوانشان که به نظر، بیشتر به طبقه متوسط شهرنشین تعلق دارند مدیریت میشود. در ابتدا عکسهایی از کودک در موقعیتهای عادی روزمره منتشر میشود. بهتدریج با رشد تشویقهای دیگران و بهویژه با افزایش تعداد دنبال کنندگان یا فالوئرها، هم عکسها حرفهایتر میشود و هم کودک در موقعیتها و وضعیتهای کاملاً دستکاریشده به تصویر کشیده میشود. درنهایت و در مرحله آخر همه عکسها با تجهیزات کامل عکاسی و به شکل آتلیهای گرفته میشوند. همچنین عکسها پس از تأیید مشاور فنی در صفحه کودک قرار میگیرد.
دکتر علیخواه یکی از دلایل رشد ستارههای خردسال را امیدواری والدین برای کسب درآمد از طریق کودکان می داند و میگوید: با رشد ستارههای خردسال، بهتدریج فعالان عرصه تبلیغات تجاری اصطلاح خردسالان متنفّذ child influencer را بکار بردند. این باور شکل گرفت که برای تشویق مردم به خرید، بهتر است که محصولات خاص کودکان، توسط همین خردسالان متنفذ تبلیغ شود. نتیجه آنکه شرکتهای تبلیغاتی با والدین ستارههای خردسال وارد مذاکره شدند و مبالغی را جهت تبلیغ محصولات در صفحه اینستاگرام به والدین پیشنهاد کردند. ابتدا این محصولات در پستهای مستقل و به شکل یک آگهی تبلیغاتی مستقل در صفحه این کودکان قرار میگرفت. ولی بهتدریج این پیشنهاد مطرح شد که اگر کودکان متنفذ از این محصولات استفاده کنند اثر بیشتری در فروش کالاها خواهد داشت. درنتیجه تبلیغات هم حرفهایتر شد و محصولات در همان موقعیتهایی قرار داده شد که کودکان در آن زندگی میکردند. مثلاً در حمام، در اتاقخواب، در محدوده بازی و غیره.
این دکترای جامعه شناسی می گوید: زندگی برخی از ستارههای خردسال به دلیل حرص و ولع والدین و فشار بیاساس آنان برای مشهور کردن فرزندشان، دچار اختلال جدی شده است.همچنین برخی از فعالان اجتماعی معتقدند که این کودکان هم باید کودکان کار تلقی شوند، تفاوت فقط در آن است که فضا و موقعیت این کودکان شیک و تمیز است. مسئله آن است که این کودکان هنوز به سن قانونی نرسیدهاند و توان تصمیمگیری درباره زندگی خودشان را ندارند و بااینوجود والدینشان از طریق آنان درآمد کسب میکنند. مسئله دیگر آن است که حریم خصوصی این کودکان بدون آنکه خود بخواهند پیشاپیش برای تمام دنیا فاش میشود و این امر ممکن است در آینده برای آنان دردسرهایی ایجاد کند. مثلاً فرض کنید زمانی که این کودکان وارد دانشگاه میشوند و یا در محل کارشان فرد مهمی شدهاند همکلاسیها یا کارمندان عکس کودکی آنان را با پوشکهای تبلیغاتی به یکدیگر نشان میدهند!
دکتر فردین علیخواه خاطر نشان میکند که مخاطب من والدینی هستند که با هدف تبدیل فرزندشان به « ستارههای خردسال» ، چهره کردن آنان و کسب دنبال کننده، عکس آنان را در صفحه اینستاگرام منتشر میکنند.این درحالی است که انتشار عکس فرزند در موقعیتهای عادی روزانه امری طبیعی است.
گفتنی است، اطلاعات شخصی کودکان همانند اطلاعات شخصی بزرگسالان، در حال تبدیل شدن به یک کالای تجاری است و نقش والدین و آگاهی آنها در برقراری امنیت و حریم خصوصی کودکان در شبکههای اجتماعی انکارناپذیر است.به طور کلی خطرهایی که متوجه حریم خصوصی کودکان است، در کشورهای مختلف متفاوت بوده و به جو حاکم در جامعه، معیارهای فرهنگی آن جامعه بستگی دارد.