متآمفتامین عوارض فاجعه بار و جبران ناپذیری دارد که با ورود به سیستم عصبی مرکزی باعث آزاد شدن ناگهانی واسطه شیمیایی دوپامین در مغز میشود که باعث تحریک سلولهای مغزی و افزایش حالت تهاجمی و افزایش حرکات جسمی میشود. در صورت ادامه مصرف بعد از مدت طولانی علایم بدخلقی و افسردگی و علایم اختلال حرکتی مثل پارکینسون در فرد ظاهر میشود. همچنین این ماده در همان ابتدای مصرف خسارات جبران ناپذیری را در مغز وارد میآورد که افت حافظه، پرخاشگری و تهاجم، رفتارهای جنون آمیز و آسیبهای قلبی و مغزی از عوارض مصرف آن است. این ماده به صورت داخل بینی و خوراکی و تزریق وریدی و کشیدنی یا تدخین مصرف میشود و بلافاصله بعد از مصرف حالتی به نام rush یا flash در فرد ایجاد میگردد. با مصرف این ماده حالاتی مثل هیجان زدگی، بی تابی، سخنگفتن تند، کاهش خواب و اشتها و افزایش فعالیتهای فیزیکی به وجود میآید.
فرد شیشه ای از رفتار اطرافیان برداشت های نادرستی دارد و هر حرکتی برای او معنادار می شود. او از نگاه ها و یا گفته های عادی دو نفر برداشت نادرست دارد و همواره احساس می کند دیگران با حرف ها و یا نگاه هایشان او را متهم می کنند. علاوه بر این فرد شیشه ای دچار توهماتی می شود که ممکن است تحت تأثیر آن بدون آنکه صدا، شی یا فرد خاصی در محیط باشد آن را احساس کند و بر درستی احساس و تصور خود نیز مصر است.در مصرف درازمدت مت آمفتامین یا همان شیشه، علائم روان پریشی، بدگمانی، اختلالات خلقی، هذیان های فکری و توهمات ادراکی دیده می شود.تحقیقات انجام شده نشان میدهد که مصرف شیشه در دوران بارداری موجب بروز مشکلات عمده ای از قبیل زایمان زودرس، عکس العملهای غیر طبیعی در مادر و حساسیت روحی بسیار شدید میشود. بروزنقصهای مادرزادی در طفل نیز از جمله تاثیرات سوء مصرف در دوران بارداری به شمار می آید.
یک خطر بالقوه برای مصرف کنندگان امکان مسمومیت با سرب است زیرا استات سرب به عنوان یک تجزیه گر شیمیایی در تولید غیرقانونی آن به کار برده میشود.اهداف فرد که داشتن دوست، مرتبه اجتماعی و پذیرفته شدن در میان جمع بودند، تنها به مصرف بیشتر و بیشتر محدود میشود تا جایی که ناخودآگاه فرد، شیشه را دیگر چیزی برای ایجاد حس خوشی نمیداند، بلکه آنرا یک "ضرورت" برای ادامه زندگی و گذراندن یک روز طاقت فرسای دیگر میبیند.
افرادى که به یک باره مصرف شیشه را قطع مى کنند دچار علائم نظیر :
افسردگى
عصبى خواب طولانى وآشفته به هم ریختگى های روانی ، کم آوردن انرژى،
سراسیمگى، تیک های عصبی ، اضطراب و عدم تعادل در رفتار میگردند نوع افسردگى
بعد ازقطع مصرف این مخدر قابل مقایسه با دیگر مواد مخدر نیست تا جایى که
توانایى انجام وظایف و کارهاى روزمره فرد را مختل مى کند.و با تشدید
روزافزون این علائم تحمل برای فرد نا ممکن شده و مصرف مجدد (علیرغم نداشتن
درد جسمی حاد ) شروع میگردد.بنابراین اولین قدم پیشگیری و عدم مصرف است اما
در صورت وابستگی بهترین راه برای ترک مراجعه به روانپزشک و دریافت موقت
دارو برای به حداقل رساندن علایم ترک است تا فرد بتواند ترک موفقی داشته
باشد.
پزشک آنلاین