در میان عوامل مهم مرتبط با کارکرد خانواده، سبک های فرزند پروری که والدین به کار می گیرند دارای اهمیت زیادی هستند، چرا که بین این سبک ها و آسیب های روانی فرزندان ارتباط وجود دارد. شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می دهد روابط نزدیک والد و فرزند، فرزندپروری خوب و فعالیت های خانوادگی مناسب و با کیفیت، بر سلامت و چگونگی تحول فرزندان تاثیر به سزایی دارد. در این خصوص، هر فعالیتی که بتواند رابطه والدین و فرزندان را ارتقا داده و بر کیفیت آن بیفزاید دارای اهمیت بالایی خواهد بود.
روابط نزدیک والد و فرزند، فرزندپروری خوب و فعالیت های خانوادگی مناسب و با کیفیت، بر سلامت و چگونگی تحول فرزندان تاثیر به سزایی دارد. در این خصوص، هر فعالیتی که بتواند رابطه والدین و فرزندان را ارتقا داده و بر کیفیت آن بیفزاید دارای اهمیت بالایی خواهد بود.
مهارت «حل مسئله» یکی از این فعالیت ها است که محققینی از دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علامه طباطبایی و همچنین دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، اثرگذاری یادگیری آن توسط والدین را بر روابط خانوادگی و روش های فرزندپروری آن ها مورد ارزیابی قرار داده اند.
در این پژوهش 55 نفر از مادران تهرانی که دارای فرزند دانش آموز پیش دبستانی و دبستانی بین 4 تا 7 سال بوده اند، مشارکت نموده و تحت یک برنامه آموزشی به نام «تربیت کودک اندیشمند» قرار گرفتند. این برنامه به منظور افزایش توانمندی والدین برای مواجهه با مسائل روزمره خانواده از طریق به کارگیری مهارت حل مسئله در تربیت فرزندان طراحی شده بود.
برنامه آموزشی فوق در 9 جلسه به صورت یک جلسه دوساعته در هر هفته برگزار شد و در هر جلسه والدین به صورت گام به گام با روش های کارآمد و ناکارآمد برخورد با کودکان آشنا شدند. در این برنامه، والدین با استفاده از یک کتاب تمرینی که به آن ها داده شد، روش حل مسئله را در موقعیت های فرضی با کودک تمرین نمودند. تمرین های طراحی شده این کتاب دارای جنبه بازی و تفریح بوده و لذا برای کودکان لذت بخش بوده است.
بر اساس نتایج حاصله، مقایسه علمی بین مادرانی که تحت آموزش فوق قرار گرفته بودند با مادران آموزش ندیده، نشان می دهد که یادگیری مهارت حل مسئله می تواند به شکل قابل توجهی باعث بهبود مهارت های ارتباطی والد و فرزند، انسجام و احترام متقابل و همچنین مهارت مقابله با مشکلات شود. بنا بر نظر پژوهشگران، بهبود مهارت مقابله با مشکلات به دنبال عواملی چون افزایش توجه به نظر اعضای خانواده در تصمیم گیری ها، تلاش برای تشخیص عامل مشکل ساز، تعیین وظایف بر اساس توانایی اعضا، نومید نشدن در برخورد با مشکل، احساس مسئولیت در قابل یکدیگر، پیشنهاد راه حل حل های مختلف و سایر اقدامات انجام شده در جهت حل بهینه مشکل و مسئله اتفاق افتاده است.
این محققین اعتقاد دارند آموزش حل مسئله باعث تغییر شیوه های فرزندپروری سهل گیرانه و مستبدانه در جهت مطلوب و بهینه می گردد و این موضوع، خود موجب افزایش تجربه پیامدهای مطلوب توسط فرزندان و همچنین بهبود کیفیت روابط والدین با فرزندان می گردد که تبعات مطلوبی را از لحاظ روانی و اجتماعی به همراه خواهد داشت.
مجریان این طرح پژوهشی که نتایج آن در فصل نامه «سلامت روانی کودک» منتشر گردیده است، ضمن اشاره به این موضوع که مهارت آموزی والدین می تواند به عنوان روشی پیشگیرانه از بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی جلوگیری نماید، پیشنهاد نموده اند که بسته آموزشی مطرح شده در این پژوهش، در سطحی کلان به اجرا درآمده و پژوهشگران، اثربخشی آن را بر سایر ابعاد شناختی و روان شناختی مورد بررسی قرار دهند.
گفتنی است مهارت «حل مسئله» یکی از کارکردهای عالی ذهن انسان است که شامل مجموعه پیچیده ای از مولفه های شناختی، رفتاری و نگرشی است. از طریق این مهارت خودهدایتگر، افراد تلاش می کنند تا راه های انطباقی و موثر را برای مسائل خاصی که در زندگی روزمره با آن ها مواجه می شوند، شناسایی یا کشف کنند.