شفا آنلاین>اجتماعی>زنها اهل رویابافی هستند و در این هیچ شکی نیست. دوست دارند همهچیز عاشقانه باشد، دوز رمانتیک بودن هر چیزی بالا باشد و همیشه هم همانطور بماند.
به گزارش شفا آنلاین، شاید برای همین است که وقتی با واقعیتهای زندگی روبهرو
میشوند توی ذوقشان میخورد و زود رنج میشود اما این فانتزیها از کجا
میآیند و چطور میشود با آنها کنار آمد؟
فانتزی اول
من اگر زیبا باشم زندگی خوبی خواهم داشت
یکی
از فانتزیهای وابسته به زیبایی، تب تند آرایش و جراحیهای زیبایی است؛
زنانی که میخواهند به هر قیمتی شده خودشان را زیباتر کنند و گمان میکنند
که فقط زیبایی نگهدارنده زندگی زناشویی آنها خواهد بود. در این موارد شاید
برای مدت زمان کوتاهی فرد احساس بهتری نسبت بهخودش پیدا کند اما این احساس
در طولانی مدت از بین خواهد رفت. بدون پیداکردن ریشه این مشکل و قبول
کردن خود به همان شکلی که هست این عدمرضایت دنبالهدار خواهد بود.
فانتزی دوم
ماشین مدل بالاتر زندگی بهتر
شاید
شما هم اخیرا اصطلاح «آهنپرستی» یا داستان مردی را که پراید داشت و
هیچکس نگاهش نمیکرد اما پرادو که خرید همه او را به چشم «مورد ازدواج»
دیدند شنیده باشید. واقعیت این است که داشتن پول در بخش قابل توجهی از
جامعه ما در حال حاضر بهعنوان یک ارزش و حتی ملاکی برای ازدواج تلقی
میشود. البته اینجا دیگر بحث مقدار معقولی از پول و داشتن خانهای نقلی و
ماشینی ساده نیست؛ بحث داشتن خانههای رۆیایی است و زندگیهای آن چنانی؛ از
همانهایی که در فیلمها دیده میشوند و بعد آنقدر جدی گرفته میشوند که
یا باید در دنیای واقعی نمود پیدا کنند یا اصلا ازدواجی در کار نخواهد بود.
بخشی
از این رفتارها به خاطرعدمثبات اقتصادی موجود در جامعه ما طبیعی است اما
متأسفانه انتخاب براساس داشتن این امکانات با فدا شدن همه ملاکهای دیگر
همراه است.
ازدواجهایی که صرفا بر این اساس شکل میگیرند معیارهایی
خندهدار دارند. در کنار کسانی که تمام تلاششان را میکنند که سالی
یکبار ماشینشان را برای جلب توجه دیگران هم که شده عوض کنند و یا پز
ثروتشان را از طریق خرید پنتهاوس بدهند، افراد دیگری هستند که امکانات
مالی ندارند و در عوض تلاش میکنند با دستکاریهای مداوم در چهره و بدن و
در حالت دیگر، حتی مدرکگرایی و گرفتن مدرکهای بیشمار احساس ضعفشان را
پنهان کنند؛ زن میداند که این مرد پولدار است و برای بهدست آوردن این پول
میخواهد او را بهدست بیاورد.
در عین حال میداند که مردها بصری
هستند پس شروع میکند به انجام عملهای جراحی زیبایی تا به چشم مرد بیاید
اما متأسفانه در همین سطح باقی میماند. شاید دلیل اصلی تمام این ماجراها
به فقر برگردد؛ هم فقر اقتصادی و هم فقر فرهنگی. کسی که شکمش گرسنه است به
فکر سیر کردن مغزش نخواهد بود! بنابراین افراد تلاش میکنند با چنگ زدن به
کسانی که دچار فقر نیستند امنیت و ثبات خاطر را به زندگیشان برگردانند.
فانتزی سوم
اگر برایم گل نخرد!
گل
یکی دیگر از فانتزیهای دنیای زنان است که میتواند نشانگر مهر و محبت مرد
نسبت به نامزد یا همسرش باشد. در حالی که برای بسیاری از مردان خرید یک
شاخه گل تقریبا امری بیمعنی است. تعریف گل در ذهن آنها با آنچه زنان به گل
نسبت میدهند فرق میکند.
برای اینکه بتوانید همسرتان را خوشحال
کنید گاه و بیگاه برایش گل بخرید. هیچ وقت حین عبور از کنار یک گلفروشی از
او نپرسید «برایت گل بخرم؟» این یعنی ته دلتان لزومی به این کار نمیبینید و
زن این جمله شما را به شکل «تو برایم آنقدر مهم نیستی که پیاده شوم و بدون
سۆال برایت یک شاخه گل بخرم» تعبیر میکند. خریدن هدیههای ساده اما
بیمناسبت و بامناسبت را هم فراموش نکنید. وقتی ریشه عشق و علاقه محکم باشد
فرقی نمیکند برایش یک گردبند طلا خریده باشید یا یک پیراهن ساده. مهم این
است که برایتان اهمیت دارد.
فانتزی چهارم
سالگرد ازدواج را یادش رفته!
سالگردها
برای زنان بسیار مهم هستند و فراموش کردنشان به همین سادگی ترجمه میشود:
«دیگر دوستم ندارد!» درحالیکه ممکن است آقایان تولد پدر و مادرشان را هم
فراموش کنند و این به معنی اهمیت نداشتن خانواده برای آنها نیست. مردان
خیلی ساده طور دیگری فکر میکنند. خانمها باید بدانند این مسائل در دنیای
مردانه واقعا اهمیت ندارد و اگر مردی سالروز ازدواج را فراموش کرد به معنی
بیمهری او نیست.
فانتزی پنجم
اگر نگفت دوستم دارد
در
کنار تمام فانتزیهایی که کلیتر هستند فانتزیهای جزئی هم قرار دارند؛
ریزهکاریهایی که اگر مردی به آنها عمل کند به راحتی میتواند زندگیاش و
اسباب رضایتخاطر همسرش را فراهم کند. یکی از فانتزیهای زنانه شنیدن جمله
«دوستت دارم» است. حتما این حدیث از پیامبر اکرم(ص) را شنیدهاید که
فرمودهاند:«این گفته مرد به همسرش که دوستت دارم هرگز از قلب او خارج
نمیشود.»
زنان اصولا احساساتیتر و شنیداریتر هستند. دوست دارند
همهچیز رمانتیک باشد. دوست دارند همسرشان مرتب قربان صدقهشان برود.
درحالیکه مردان اصلا قربانصدقهای نیستند. در دنیای آنها این همه هیجان
وجود خارجی ندارد. برای اینکه زن و شوهر بتوانند از پس این اختلاف بعضا
ژنتیک بربیایند نیاز است که هر دوی آنها با هم همکاری کنند و بهخصوص مردان
بیشتر ابراز احساسات کنند؛«مثلا مرتب به همسرتان بگویید چقدر دوستش دارید،
چقدر زیباست، چقدر خوب است که او را در کنارتان دارید و چقدر از پیدا کردن
او خوشبخت و خوشحالید».
در مقابل زنان نیز باید بدانند که جنس
ابراز احساسات مردان فرق میکند. EQعبارتی است که برای این مواقع بهکار
میرود؛ یعنی بتوانیم خودمان را جای دیگری بگذاریم و از دید او دنیا را
ببینیم. اگر کسی چنین مهارتی داشته باشد در تمام روابطش، نه فقط روابط
زناشویی، موفقتر عمل خواهد کرد. در مقابل مردان هم دوست دارند بشنوند چقدر
مهم و قوی هستند و چقدر همسرشان به آنها نیاز دارد. با رعایت این
ریزهکاریها، رابطه موفقتر پیش خواهد رفت.
فانتزی ششم
چرا من را به دوستانش معرفی نمیکند؟
رسمیت
بخشیدن به رابطه برای زنان اهمیت زیادی دارد؛ زن دوست دارد در همان ابتدای
ازدواج مرد هر چه زودتر او را به فامیل یا دوستانش معرفی کند و رسما به
همه اعلام کند که ما ازدواج کردهایم. بنابراین لازم است آقایان توجه کنند
که زنها دوست دارند بدانند در زندگی شما معنا و مقام دارند. در مقابل اما
خانمها باید بدانند این پروسه برای مردان زمانبر است و بهتدریج اتفاق
میافتد؛ ممکن است خانمی در همان روزهای ابتدایی ازدواج به معرفی شدن توسط
همسرش به فامیل یا دوستان فکر کند ولی مرد اصلا اهمیت چنین چیزی به ذهنش
نرسیده باشد.
از آنجا که زنان احساساتیتر هستند و سریعتر وابسته
میشوند وقتی انتظاراتشان برآورده نشود سریع به هم میریزند. درحالیکه
مردان ممکن است تا مدتها اصلا متوجه ماجرا نشوند و حتی بعد از مدتی تازه
متوجه شوند چه اتفاقی افتاده است. بنابراین سعی کنید زودتر سنگهایتان را
با خودتان وابکنید. اگر زن زندگیتان را پیدا کردهاید به او نشان دهید که
چقدر برایش ارزش قائلید.