فاصله درآمد خانوارهای شهری و روستایی از سال 1397 تا سال 1401 کاملا نزولی بوده است و این بدان معناست که فاصله درآمد شهری و روستایی در سالهای اخیر کاهش یافته است.
شفاآنلاین:جامعه>مرکز آمار ایران در تازهترین آمار خود، وضعیت درآمد و هزینه خانوارهای
شهری و روستایی را اعلام کرده است که در این نوشتار به بررسی نتایج آن
میپردازیم. آخرین نتایج درآمد و
هزینه خانوارهای شهری و روستایی که مرکز
آمار ایران به تازگی منتشر کرده است مربوط به سال 1401 است. سیستم محاسباتی
در این محاسبات بر پایه SNA و طبقهبندی اقلام پرسشنامه براساس CPC و
COICOP بوده است که تعداد نمونه برای نقاط شهری معادل 19567 خانوار و برای
نقاط روستایی معادل 18384 خانوار است. براساس نتایج حاصله، متوسط هزینه
خانوارهای شهری در سال 1401 برابر با 1371 میلیون ریال و متوسط هزینه
خانوار روستایی معادل 789میلیون ریال در سال بوده است. با توجه به اینکه
وسعت (بُعد) خانوار در نقاط شهری برابر با 23/3 و در روستاها برابر با 41/3
بوده است، این نتایج بدان معناست که هر خانوار شهری به طور متوسط در ماه
معادل 114میلیون ریال و هر خانوار روستایی معادل 6/6میلیون ریال هزینه
داشته و درنهایت هر فرد شهری معادل 35میلیون ریال و هر فرد روستایی معادل
19میلیون ریال هزینه داشته است. نکته دیگر مربوط به نسبت هزینه کل
خانوارهای شهری به روستایی است که همان طور که از جدول و نمودار مربوطه
مشخص است، این نسبت در مقاطعی (1396 تا 1399) به بیش از 8/1نیز رسیده است
یعنی در این مقاطع، هزینه خانوار شهری نسبت به خانوار روستایی بیش از
8/1برابر بوده است اما این نسبت از سال 1399 تا 1401 روند نزولی داشته و از
82/1 در سال 1399 به 78/1 در سال 1400 و 74/1 در سال 1401 کاهش یافته است.
البته بخش اعظمی از این اختلاف، مربوط به هزینههای غیرخوراکی است.
هزینههای غیرخوراکی شامل مسکن، سوخت و روشنایی، پوشاک و کفش، حمل و نقل و
ارتباطات، بهداشت و درمان، تفریحات، سرگرمیها و خدمات فرهنگی و لوازم،
اثاث و خدمات خانوار است که نسبت این هزینهها در خانوارهای شهری نسبت به
روستایی بعضاً بیش از دوبرابر نیز بوده است. هر چند این روند هم در طول
سالهای اخیر کاهش یافته و از 25/2 در سال 1399 به 15/1 در سال 1401 رسیده
است ولی نسبت به هزینههای خوراکی و دخانی، اختلاف مصرف شهری و روستایی در
زمینه هزینه غیرخوراکی بسیار بالاتر است. نسبت هزینه خوراکی و دخانی در
فاصله سالهای 1385و 1390 حتی به کمتر از عدد یک نیز رسیده است یعنی هزینه
خوراکی و دخانی برای روستاییان بیش از شهرنشینان بوده است. برعکس هزینه کل و
هزینه غیرخوراکی، نسبت هزینه خوراکی و دخانی شهری به روستایی در فاصله
سالهای 1399 و 1401 روند افزایشی داشته است یعنی از 18/1 در سال 1399 به
19/1 در سال 1400 و 16/2 در سال 1401 رسیده است. جنبه دیگر نتایج محاسبه
درآمد و هزینه خانوارهای شهری و روستایی، وضعیت درآمد خانوارهاست. وضعیت
درآمد خانوارهای شهری نشان میدهد که هر خانوار شهری در سال 1401 به طور
متوسط معادل 1667میلیون ریال درآمد داشته است که با توجه به وسعت خانوار
شهری معادل 41/3نفر در هر خانوار، میتوان گفت هر فرد شهری در سال 1401 به
طور متوسط ماهانه حدودا 43میلیون ریال درآمد داشته است که همین محاسبات
برای هر فرد روستایی معادل 24میلیون ریال است. فاصله درآمد خانوارهای شهری
و روستایی از سال 1397 تا سال 1401 کاملا نزولی بوده است و این بدان
معناست که فاصله درآمد شهری و روستایی در سالهای اخیر کاهش یافته است.
مقایسه این نسبت با نسبت هزینهای که قبلاً ارائه شد نیز نشان میدهد که
فاصله خانوارهای شهری و روستایی بیشتر در حوزه درآمد است تا هزینه. در طول
شش سال از 1396 تا 1401 تنها در یک سال (1397) این نسبت (درآمد شهری به
روستایی) افزایش یافته (از 82/1 در سال 1396 به 87/1 در سال 1397). از طرف
دیگر محاسبات در نمونهگیری مرکز آمار ایران نشان میدهد که نسبت درآمد به
هزینه خانوار معمولا بیش از یک بوده و به دلیل نزدیکی درآمد و هزینه در
نقاط شهری و نقاط روستایی، فرض بر این است که بودجه خانوارها به طور متوسط
دارای تراز بوده است ولی به جز دو سال (1397 و 1398) تراز بودجه روستاییان
مناسبتر از خانوارهای شهری بوده است.
نکته آخر به عنوان استنتاج از نتایج منتشره توسط مرکز آمار ایران، موضوع
دوگانگی شهری و روستایی است که در ادبیات اقتصادی به دوگانگی سنتی
(TRADITIONAL
DUALITY) موسوم است. فاصله شهرها و روستاها از جنبههای مختلف قابل بحث است
که یکی از آنها معمولا همین مقایسه درآمد و هزینه خانوارهای شهری و
روستایی است. براساس یافته های مرکز آمار ایران که بیان شد، دوگانگی شهری و
روستایی یا همان دوگانگی سنتی تایید نمیشود ولی این امر میتواند ناشی از
اریب در نمونهگیری (SAMPLING ERROR)
یا کماظهاری و بیشاظهاری خانوارها باشد که در این زمینه توابع محاسباتی
میتواند کارایی بیشتری داشته باشد. مسیر دوم تحلیل، مربوط به دوگانگی فنی
(TECHNICAL DUALITY) است که به اختلاف سطح تکنولوژی در این دو مناطق مربوط
میشود. این اختلاف در تمامی کشورها وجود دارد ولی باید سطح اختلاف و
معنیدار آن بررسی شود که در نوشتاری دیگر به این موضوع پرداخته میشود.
*پژوهشگر