وقتی او را دستگیر کردند،در بازرسی از کیفش چندین عابر بانک و کیف پول زنانه پیدا کردند که نشان میداد جیببر است.
شفاآنلاین>اجتماعی>میگوید اسمش بنفشه است و 32 سال دارد. به اتهام جیببری دستگیر شدهاست. بدون هیچ استرس و نگرانی به صندلی تکیه زده و منتظر است افسر پرونده برگه بازجویی را جلویش بگذارد. او هفته پیش دستگیر شده و تا به حال دهها شاکی او را شناسایی کردهاند.بنفشه ناخنهایش را مانیکور کرده و به چهره و تیپی که زده نمیخورد جیببر حرفهای باشد.
به گزارش
شفا آنلاین:
وقتی او را دستگیر کردند،در بازرسی از کیفش چندین عابر بانک و کیف پول زنانه پیدا کردند که نشان میداد جیببر است. ابتدا حاضر نمیشد با ما گفت و گو کند ولی وقتی به او قول دادیم که چهرهاش را منتشر نمیکنیم با اکراه قبول کرد که به پرسشهایمان پاسخ دهد.چندتا سابقه داری؟
یک بار.
زندان هم رفتی؟
یک بار رفتم؛ اون هم چند ماه بیشتر طول نکشید.
متاهلی؟
7 -8 سال پیش با مردی ازدواج کردم ولی معتاد از آب دراومد. کتکم میزد. آدم بیخودی بود. ازش طلاق گرفتم.
بچه هم داری؟
یک دختر 6 ساله.
با خودت زندگی میکنه؟
نه، مادرم توی شهرستانه با اون زندگی میکنه.
چی شد رفتی سمت جیب بری؟
بیکاری و بیپولی.
جیببری رو از کی یاد گرفتی؟
یک رفیقی داشتم به اسم محبوبه. خیلی حرفهای بود. از اون یاد گرفتم. اولش باهم میرفتیم دزدی. سوار اتوبوس میشدیم و اون توی شلوغی از کیف زنها سرقت میکرد. برای اینکه کسی متوجه نشه، من به بهونه اینکه جا نیست یا اتوبوس ترمز کرده زنها رو هل میدادم که کسی نفهمه چه نقشهای داریم.
نمیترسیدی کسی بفهمه؟
اولش خیلی میترسیدم ولی کم کم ترسم ریخت و خیلی راحت دزدی میکردم.
بار اول چطور دستگیر شدی؟
اون بار وقتی داشتم از توی کیف یک پیرزن پولهاشرو برمیداشتم، یکی از مسافرها دید و مچم رو گرفت.
این بار چطور؟
از شانس دست کردم توی کیف آدمی که خودش این کاره بود. خیلی زرنگ بود. خودمرو زدم به اون راه که داری اشتباه میکنی و میخواستم با هوچی بازی از دستش فرار کنم ولی دستمرو محکم گرفته بود و چندتا زن دیگه هم کمکش کردن.
از توی کیفها چی میدزدیدی؟
وقتی دست توی کیف میکردم، هر چیزی که دستم میومد بیرون میکشیدم. وقت نیست که تجزیه و تحلیل کنی که چه چیزی توی کیف هست. بعضی وقتها پول، ساعت، طلا و گاهی هم چیزهای بیارزش.
تا به حال شده چیزی گیرت نیومده باشه؟
بارها. یک بار کیف پول دستم اومد. خیلی تپل مپل بود. رفتم خونه و پیش خودم میگفتم کلی پول داخلش هست. وقتی بازش کردم دیدم پر از کاغذ و آت و آشغاله که اگه جلوی در میذاشتم کسی برش نمیداشت.
خانوادت ميدونن دزدی میکنی؟
بار اول فهمیدن ولی الان نمیدونن که دوباره بهخاطر دزدی بازداشت شدم.
اینجا پیش کی زندگی میکنی؟
سمت مولوی با زن دیگهای که یکجورایی با من همکاره زندگی میکنم. یک اتاق گرفتیم ماهی 300 هزار تومان اجاره میدیم.
چرا به جای دزدی نرفتی کار کنی؟
اون اولها رفتم ولی کار نیست. يعني خیاطی چقدر میخواد بهت حقوق بده. خیلی حقوق بدن ماهی 700 – 800 تومن که به زحمت و کرایه ماشینش نمیارزه.
یعنی اگر آزاد بشی دوباره برمیگردی سمت دزدی؟
نمیدونم والا. خیلی فکر کردم که مثل بقیه برم دنبال زندگی آروم ولی نشد.
اگه دخترت بفهمه بهخاطر دزدی بازداشت شدی، چی میخوای جوابش رو بدی؟
خدا کنه چیزی نفهمه. به مادرم چیزی نگفتم. به داییم گفتم بیاد دنبال کارم بیفته و به مادرم هم چیزی نگه.
با پولهای دزدی چیکار کردی؟
زندگی خرج داره دیگه؛ همش خرج کرایه خونه و غذا و لباس شده.
از چند نفر سرقت کردی؟
نمیدونم. (از گفتن تعداد مالباختهها طفره میرود).
به نظرت قاضی برات چند وقت زندان میبره؟
بستگی به قاضی و افسر پرونده داره. اگر شاکی زیاد باشه و نتونم رضایتشون رو بگیرم حداقل دو- سه سال میرم زندان.
حرف آخر؟
حرفی ندارم.