.مردم سرپناهی ندارند و بچههایشان در سرما و بدبختی در حال از بین رفتن هستند. آب و برق روستا قطع است و کسی به دادمان نمیرسد یعنی تا به حال به غیر از ۴۰ دستگاه چادر هیچگونه کمک دولتی به ما نرسیده است. نه آب و نه غذا».
شفا آنلاین:اولین بار نیست که روستای زرده گرفتار بلا شده است سالهای پیش دشمن بعثی بمبهای شیمیایی خود را بر سر این مردم بیپناه بارید و حالا پس از گذشت 29 سال مردم این روستا به بلای زلزله گرفتار شدهاند. آنها نه تنها به دلیل بستهشدن راههای مواصلاتی از داشتن امکانات و سرپناه محرومند بلکه داروهایی که به مدد بمبهای شیمیایی<Chemical bombs> روزگاران دور، امروز نقطه اتصال آنها به زندگی شده نیز زیر آوار زلزله جا مانده است.
به گزارش
شفا آنلاین:نبود امکانات و داروهایی که برای ادامه زندگیشان ضروری است امروز تاب تحمل را از آنان گرفته است. باشد که فریاد بیصدای آنان به گوش مسئولان مربوطه برسد.
۴
روز پیش زلزلهای در غرب کشور رخ داد که مثل همیشه غافلگیر کرد، درهم پیچید، جان گرفت و عشق را به خاکستر نشاند. زلزله کرمانشاه ساعت ۲۱ و۲۰ دقیقه یکشنبه ۲۱ آبان ماه رخ داد. مردم بیدار بودند و حتی به ذهنشان خطور نمیکرد که تا لحظاتی دیگر از شهرشان تلی از آوار به جای بماند و بر دلهایشان داغی از غم. از لحظاتی پس از زلزله همه دست به کار شدند، گزارش فعالیتها و تلاشهای گروههای امدادی و حتی پا به میدان گذاشتن ارتش و سپاه به دست رسانهها میرسید. زحماتی که قطعا قابل تقدیر بوده و بر دلسوزانه بودن تلاش امدادگرانمان شکی نیست اما هنوز هم صداهایی از روستاها و نقاط صعبالعبور مناطق زلزلهزده شنیده میشود صداهایی حاکی از نرسیدن امکانات و شرایط سخت و توان فرسای مردمی که نه تنها زندگی خود را از دست داده و عزادار عزیزان از دست رفتهشان هستند که باید رنج نبود امکانات سرمای استخوانسوز و تنگنای تنفسی را تحمل کنند. روستای زرده از توابع شهرستان دالاهو استان کرمانشاه یکی از همین روستاهاست که بیشتر مردم آن از جانبازان شیمیایی سالهای جنگ هستند.
شیر محمد کرم، ریس شورای روستای زرده میگوید:«اینجا ۸۰ درصد خانهها تخریب شده، ۲۵ نفر جان خود را از دست داده و بیش از ۲۰۰ نفرهم مجروح شدهاند، راههای روستا مسدود است، آب آشامیدنی و امکانات خیلی خیلی ناکافی است، هیچ نیروی امدادی به اینجا نرسیده است.مردم سرپناهی ندارند و بچههایشان در سرما و بدبختی در حال از بین رفتن هستند. آب و برق روستا قطع است و کسی به دادمان نمیرسد یعنی تا به حال به غیر از ۴۰ دستگاه چادر هیچگونه کمک دولتی به ما نرسیده است. نه آب و نه غذا».
نگرانیهای شیرمحمد به همینجا ختم نمیشود، او از ۱۰۴۶ جانباز شیمیایی جنگ میگوید که داروهایشان زیرآوار مانده است افرادی که به دلیل بمباران شیمیایی به انواع سرطانهای ریه و پوست و… مبتلا شدهاند و الان بیهیچ دارویی درد میکشند و نفس کشیدن برایشان زجری مضاعف است آنها در این سرما و کمبود غذا هر لحظه مرگ را در مقابل چشمانشان میبینند و تاب مقاومت را نمنمک از دست میدهند او از مسئولان میخواهد که به فریادشان برسند .
او ادامه میدهد:«کل دام روستا از بین رفته و هر چه لباس و پوشاک و غذا داشتیم همه زیرآوار مانده است افرادی که خارج از روستا داشتیم به اینجا برگشتند و جنازهها ومصدومان را از زیر آوار بیرون کشیدند، گروهی از شهرستان صحنه و طارم و رودبار منجیل هم راه خودشون رو به اینجا بازکردند و با خودشان آب و خشکبار و نان و پنیر آوردهاند اما هیچ چیز دیگری نداریم».
شریفی از گروههای داوطلب رودبار منجیل است که برای کمک به این منطقه آمده، او میگوید :«من خودم زلزلهزده هستم مردم رو درک میکنم .اینجا چادر نیست مردم در این سرما در هوای باز میخوابند، غذا و ارزاقی که مردم آوردند تنها به اندازه دو روز هست، پتو و لباس گرم خیلی کم هست اما مهمترین مشکل، نبود چادر هست که باید هلال احمر برایمان بیاورد. صدای ما را به بالادستیها برسانید».طبنا