در حال حاضر به جهت مشخص نبودن متولی خاص حمایت از بیماران مزمن روانی، این افراد عمدتاً در بیمارستانهای روانپزشکی پناه گرفتهاند که جدای از اشغال فضای درمانی این مراکز، به جهت کمبود تعداد تختها و بالا بودن تراکم، از مطلوبیت ارائه خدمات به این افراد کاسته میشود.
شفا آنلاین:برای بازگشت دوباره بیماران روانی مزمن به زندگی چه اقداماتی صورت گرفته است؟ برخی از این افراد که از حمایتهای خانواده و اطرافیان نیز بینصیب هستند تا به کی بین تصمیمات وزارتخانهها گرفتار خواهند شد؟ برای حفاظت کودکان از آسیبهای اجتماعی
احتمالی ناشی از بیماریهای روانی چه باید کرد؟
در حال حاضر به جهت مشخص نبودن متولی خاص حمایت از بیماران مزمن روانی، این افراد عمدتاً در بیمارستانهای روانپزشکی پناه گرفتهاند که جدای از اشغال فضای درمانی این مراکز، به جهت کمبود تعداد تختها و بالا بودن تراکم، از مطلوبیت ارائه خدمات به این افراد کاسته میشود. مطالعه صورت گرفته توسط نویسندگان این مطلب بر روی بیماران روانی که بعنوان مجهول الهویه جهت استفاده از مزایای بیمه سلامت همگانی از مراجع قضایی معرفینامه اخذ کردهاند نشان داد 91 درصد این افراد نه تنها دارای هویت هستند بلکه 71 درصد آنها از بیمههای پایه نیز برخوردار بودهاند، ولی به جهت بستریهای طولانی مدت و هزینههای ناشی از آن و عوامل دیگر و فتح باب بیمه همگانی رایگان، از پوششهای بیمهای موجود خارج شده و به صندوق بیمه سلامت همگانی مهاجرت کردهاند. از یافتههای دیگر مطالعه بستری بیش از یکسال مداوم در 69 درصد از این بیماران میباشد و هستند افرادی که نزدیک به بیست سال مداوم در قالب پرونده درمانی از سهم سازمان بیمه خدمات درمانی و بیمه سلامت بهرهمند شدهاند. از کاستی امکانات وهزینههای گزاف پروندههای درمانی این افراد که بگذریم تجمع بیماران و تاثیراتی که متقابلاً از همدیگر دریافت میکنند عواقب خوشایندی ندارد و برآیند اقامت طولانی دربیمارستان باعث میشود بیماران خود را جدای از جامعه و منزوی احساس کنند. انتظار بر آن است دولت کاری کند که این افراد در جامعه باشند و بتدریج به آغوش خانواده برگردند و یا اینکه در مکانهایی شبیه فضای خانواده قرار گیرند. متاسفانه با اوضاع کنونی این افراد نه تنها در جامعه نیستند بلکه در بیمارستان و در بخشهایی که کم از زندان نیست در قیدو بند حصر میباشند وعلاوه بر منزوی بودن مواجه با تشدید افسردگی و افزوده شدن سایر مشکلات، چه بسا اعتیاد حتی در کودکان، باشند. علیرغم اینکه حمایت از بیماران مزمن روانی جزو وظایف سازمان بهزیستی کشور میباشد، اما به نظر میرسد این سازمان از این امر شانه خالی میکند و در حال حاضر مراکز روانپزشکی و سازمانهای بیمهگر مخصوصا سازمان بیمه سلامت است که هزینههای ناشی از اقامت این افراد را به دوش میکشد. اهداف تصریح شده در برنامه پنجم توسعه و تاکید شده در بند ج از ماده 80 برنامه ششم توسعه با عنوان حمایت از بیماران روانی مزمن و سالمندان بر تداوم اجرای طرح ساماندهی و توان بخشی بیماران روانی مزمن با پوشش حداقل هفتاد و پنج درصد جمعیت هدف تا پایان اجرای قانون برنامه تاکید دارد ولی اگر بمانند برنامه پنجم توسعه، همچنان در روی کاغذ باقی مانده و جهت اجرا در بین وزارتخانهها و سازمانهای مرتبط معلق بماند، نتیجه تداوم وضعیت کنونی و انباشت تراکم بیماران روانی مزمن در مراکز درمانی خواهد بود و ارتقای سطح توانمندی و کیفیت زندگی بیماران روانی مزمن و ارتقای سطح بهداشت روانی خانوادهها و آگاه سازی جامعه در خصوص بیماران روانی مزمن و نیز تقویت ارتباط بیمار روانی مزمن وخانواده جهت مشارکت در فرایند توانبخشی بیماران روانی مزمن همچنان جزو آرزوهای برآورد نشده دولت باقی خواهد ماند.سپید
نگارنژادابیض کارشناس ناظر مقیم در بیمارستان،
اداره کل بیمه سلامت استان آذربایجان شرقی
لیلا دشمنگیر دکتری سیاستگذاری سلامت،
استادیار دانشگاه علوم پزشکی تبریز