همه کودکان نسبت به والدين خود وابستگي عاطفي دارند و اين وابستگي در حد تعادل هيچگونه مشکلي را نه براي والدين و نه براي کودک به وجود نميآورد
شفاآنلاین>اجتماعی> دلهره و ترس از مدرسه رفتن در بين کودکاني که تازه ميخواهند به مدرسه بروند طبيعي است. بسيار خوب است که اين ترس و مهمتر از آن احساسات کودکان نسبت به اين مسئله را درک کنيم و از آنها بخواهيم که درباره ترس خود صحبت کنند. با اين روش کودکان احساس و درک خود را نسبت به مدرسه رفتن بيان ميکنند و باعث ميشود بسيار راحتتر با اين مسئله کنار بيايند. اما در موارد شديدتر مشکلي به نام اختلال اضطراب جدايي در اين دسته از کودکان وجود دارد که بايد به آن پرداخته شود.به گزارش شفاآنلاین، عطيه رضايي،روانشناس باليني، دراينباره مي گويد: اختلال اضطراب جدايي در هر سني در کودکان ممکن است وجود داشته باشد. ولي کودکان در سنين مدرسه بيشتر آن را تجربه ميکنند. همه کودکان نسبت به والدين خود وابستگي عاطفي دارند و اين وابستگي در حد تعادل هيچگونه مشکلي را نه براي والدين و نه براي کودک به وجود نميآورد. ولي مادرها و بهخصوص مادراني که بيشازاندازه کودک را به خود وابسته کرده از کودک خود شخصيتي ميسازند که حتي قادر نيست زماني کوتاه دوري از مادر را تحمل کند. معمولاً مادران(mothers) کودکاني که دچار اضطراب جدايي هستند داراي ويژگيهايي مثل مضطرب بودن، بيشازاندازه حمايتکننده، مردد، غيرمنطقي، حساس و عاطفي هستند و اين اضطراب خود را بابيان افکار منفي و استرسزا به بچهها منتقل ميکنند.بايد دقت داشته باشيم که منطبق شدن با شرايط جديد ازجمله مدرسه رفتن به خلقوخوي هر يک از ما بستگي دارد. نميتوانيم انتظار داشته باشيم که کودکان ديدگاهي مشابه بزرگسالان داشته باشند و بهسرعت با شرايط مدرسه کنار بيايند مخصوصاً که اين امر در مورد کودکان با اختلال اضطراب جدايي سختتر است. علل هراس از مدرسهبه گفته وي، ترس از مدرسه رفتن ممکن است دلايل مختلفي داشته باشد؛ وابستگي شديد به مادر، اعتمادبهنفس پائين کودک، ترس از تنهايي و دوري از خانواده، ترس از درس و مدرسه و تنبيه، شنيدن خاطرات بد و نامطلوب از پدر و مادر ازجمله علتهاي اين ترس است.مادر يا پدري که تجربههاي منفي توأم با وحشت و ترس و اضطراب، خود را از دوران تحصيل و مدرسه، تنبيه و توبيخها به بچهها انتقال ميدهند و از آنها ميخواهند مواظب رفتارهايشان باشند، خواهناخواه، بذر ترس از مدرسه (School)را در افکار آنان ميکارند.همچنين والديني که يکي از کودکان خود را درنتيجه بيماري و يا عوامل ديگر از دست ميدهند، حساسيت خود را در مراقبت و نگهداري از کودکان ديگر بيشتر ميکنند و همين باعث ميشود که کودکان ناخودآگاه اضطراب ناشي از جدايي از پدر و مادر را تجربه کنند.در يک مورد شايع آنچه ترس از مدرسه به نظر ميآيد درواقع ترس از ترک منزل است. وقوع حوادثي ناگوار مثل دعواي والدين در خانواده موجب ميشود کودک تصور کند اگر به مدرسه برود و دور از محيط خانواده باشد اتفاق ناگواري پيش خواهد آمد. درمان هراس از مدرسهاين روانشناس در ادامه گفت: قدم اول در حل اين مشکلات به عهده والدين است. اجتناب از وابسته کردن کودک به خود و عدم ايجاد تلقينهاي منفي در کودکان زير 6 سال که ناشي از اضطراب جدا شدن از پدر و مادر است و ايجاد يک روحيه مستقل براي ايجاد آمادگي در کودک در مواجهه با مدرسه از اقدامات اوليهاي هستند که بايد توسط والدين اجرا شوند. همچنين والدين نبايد تجارب و بازخوردهاي منفي خود را به کودک انتقال دهند.در سنين قبل از مدرسه از ترساندن بچهها، ايجاد رعب و وحشت از معلم، تشبيهات "اگر بچه خوبي نباشي به معلمات ميگويم که تو را در کلاس نگه دارد"خودداري کنيد. سعي کنيد خاطرات، تجارب مثبت، شاد و جالب خود را با کودکان در ميان بگذاريد، از معلمها با القاب خوب ياد کنيد، پيش از آغاز مدرسه آنها را با مسئولين، معلمان و جو مدرسه آشنا کنيد تا حس امنيت در آنها پديد آيد.براي هر چه بيشتر کاهش ترس از مدرسه در کودکان بايد سعي شود در هر مقطع از وجود پدر خانواده بهطور دائم در مدرسه استفاده شود.پدر خانواده با ايجاد روابط عاطفي پايدار ميتواند کودکان را جهت ورود به مدرسه آماده کند و شيوه برخورد با مسائل و مشکلات عاطفي و آموزشي را به کودکان بياموزد.اگر فرزندتان همچنان از مدرسه رفتن هراس دارد از تحقير فرزندتان پرهيز کنيد و دوست داشتن او را مشروط به مدرسه رفتن نکنيد و به او نگوييد مدرسه رفتن عامل دوست داشته شدن اوست و اگر مدرسه نرود ديگر مادرش نيست. ازجمله رفتارهاي مخرب ديگر اين نکته است که با او در مورد مشکلات مدرسه نرفتن يا به دست نياوردن شغل مناسب در صورت مدرسه نرفتن، صحبت نکنيد.در روزهاي ابتدايي رفتن فرزندتان به مدرسه حتماً يکي از والدين هنگام برگشت به خانه در منزل حضورداشته باشد تا کودک شما از احساس خود و اتفاقاتي که در مدرسه براي او رخداده است براي يکي از والدين تعريف کند. چند راهکار ديگر در اين زمينه ميتواند شامل موارد زير باشد: -ساعت خواب را تنظيم کنيد: کودک را وارد يک برنامه خواب منظم کنيد طوري که ساعت 9 شب حتماً به تختخواب برود و صبح ساعت مشخصي از خواب بيدار شود. -با خريد لوازم مدرسه ذهن کودک خود را آماده رفتن به مدرسه کنيد: در هفتههاي پاياني خريد وسايل مدرسه را آغاز کرده و سعي کنيد با فرزندتان وظايف دانشآموزي را تمرين کنيد. -عادت غذايي سالم را از همين حالا در او ايجاد کنيد: مضرات بعضي از خوراکيها را به او بياموزيد تا ياد بگيرد چه خوراکيهايي براي او مناسب است. -به فرزندتان مسئوليتهايي بدهيد: اگر فرزندتان کوچک است ميتوانيد کارهايي به او ياد دهيد که اعتمادبهنفسش را بالا ببرد بهطور مثال گره زدن کفشها. اگر کودک شما بتواند نيازهاي اساسي را بدون تکيه به بزرگسالان برآورده کند راحتتر به مدرسه ميرود مثلاً چگونه ميتواند در مدرسه بهتنهايي به دستشويي برود.. -روزهاي اول همراه او باشيد: روزهاي اول بهتر است خودتان فرزندتان را دررفتن و برگشتن از مدرسه همراهي کنيد. براي اين کار شايد مجبور باشيد ساعت کاريتان را طوري تنظيم کنيد که خودتان يا همسرتان او را تا مدرسه همراهي کنيد. -يک خداحافظي بهيادماندني ترتيب دهيد: فرزندتان را در هنگام رفتن به مدرسه آغوش بگيريد و به او بگوييد بعد از مدرسه منتظرش خواهيد بود. چون چنين قولي دادهايد حواستان باشد که سر ساعت آنجا باشيد.