همانطور که وجود یک انجمن و نهاد صنفی برای هر گروهی که میخواهد فعالیت کند، ضرورت دارد وجود نظام پزشکی نیز برای برآورد نیازهای صنفی، علمی، حقوقی و اجتماعی 250 هزار عضو جامعه پزشکی در کشور ضروری است.
شفا آنلاین:زمان کمی تا انتخابات نظام پزشکی<Medical System Elections> باقی مانده است. انتخاباتی که بسیاری از
پزشکانی که سالیان سال در این حوزه فعالیت میکنند، آن را فرصت مناسبی برای
رفع مشکلات جامعه پزشکی میدانند. ابوالفضل افشارفرد، استاد جراحی عمومی
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رئیس انجمن صنفی جراحان عمومی به ابعادی از مسائل و مشکلات جامعه پزشکی پرداخت که در
ادامه این گفتوگو را میخوانید. به گزارش
شفا آنلاین:با توجه به اینکه در آستانه انتخابات سازمان نظام پزشکی قرار داریم، سوال
اول من از شما این است که بودن و یا نبودن سازمان نظام پزشکی اهمیت دارد؟
همانطور
که وجود یک انجمن و نهاد صنفی برای هر گروهی که میخواهد فعالیت کند،
ضرورت دارد وجود نظام پزشکی نیز برای برآورد نیازهای صنفی، علمی، حقوقی و
اجتماعی 250 هزار عضو جامعه پزشکی در کشور ضروری است. از زمانی که در گذشته
بزرگان احساس کردند که متفرق بودن پزشکان در تصمیم گیریها و رعایت حقوق
آنها همیشه دردسرساز است، تصمیم گرفتند تا یک نهاد صنفی تشکیل دهند. اما
باید توجه داشت که نظام پزشکی با نهادهای صنفی دیگر بسیار متفاوت است. چرا
که از یک طرف با مردم و از طرف دیگر با جامعه پزشکی سروکار دارد. در حقیقت
نظام پزشکی یک نهاد صنفی، اجتماعی است که میتواند جایگاه خود را داشته
باشد و تامین کننده روابط فی مابین میان پزشک و مردم باشد و از همه مهمتر
در مقابل برخی مسائل و هجمههایی که برای پزشکان ایجاد میشود که به خصوص
در 2 سال اخیر شاهد آن بودیم، به عنوان صنف مدافع پزشکان ایفای نقش کند.
فکر میکنید نظام پزشکی در طول این سالها به جایگاه واقعی خود دست یافته است؟
سوال
بسیار خوبی است. با توجه به اینکه من از دوران دانشجویی با نظام پزشکی
آشنایی داشتم و سابقه طولانی نظام پزشکی را مطالعه کردهام باید بگویم که
همیشه تشکیلات دولتی با بودن یک نظام پزشکی قوی چندان موافق نبودند و چون
در طول سالیان سال تضاد منافع بین وزارت بهداشت و نظام پزشکی وجود داشته،
بارها و بارها قوانین نظام پزشکی تحت تاثیر عوامل مختلف قرار گرفته است.
بنیانگذاران سازمان نظام پزشکی از سال 1329 در این فکر بودند که سازمانی
منسجم و متشکل از پزشکان تحت عنوان سازمان نظام پزشکی تشکیل دهند که اولین
قانون را با هدف داشتن نظام صنفی قدرتمند در سال 1329 به تصویب رساندند.
جالب است بدانید که در تعریف این قانون نظام پزشکی یک نهاد صنفی است که
روابط فی ما بین پزشک و بیمار، پزشک با پزشک و پزشک با سازمانهای دیگر را
تعیین می کند. نظام پزشکی بارها و بارها تحت تاثیر مسائل مختلف قرار گرفته
است. به طوری که در بسیاری از دورههای قانون گذاری، تغییراتی در قوانین
نظام پزشکی ایجاد شد که گاهی باعث تضعیف و گاهی باعث تقویت آن شد. متاسفانه
نظام پزشکی در چند سال اخیر به جایگاه و قدرتی که باید داشته باشد نتوانست
دست یابد.
چه مسائلی در نظام پزشکی از اهمیت زیادی برخوردار بود که باید به آن توجه بیشتری میشد؟
نمونه
بارز اقدامی که نظام پزشکی میتوانست انجام دهد، در خصوص تعیین تعرفهها
است. در قانونی که در سال 83 به تصویب رسید، حق تعیین تعرفه در بخش غیر
دولتی به نظام پزشکی واگذار شد ولی بعد از مدتی این موضوع از دستور کار
نظام پزشکی خارج و در اختیار دولت قرار گرفت. اگر ما نظام پزشکی قوی داشته
باشیم و فردی که در راس قرار میگیرد عاشق جامعه پزشکی باشد نه اینکه از
موقعیت نظام پزشکی برای رفتن به درجات بالاتر استفاده کند و در کل افرادی
که این مجموعه را تشکیل میدهند نیز با همین نیت باشند، میتوانند حرف خود
را به کرسی بنشانند و خواستههای بر حق خود را به مرحله اجرا بگذارند.
نظام پزشکی ایدهآل از نظر شما چه ویژهگی دارد. آیا این سازمان باید بر
اساس نظرات وزارت بهداشت اقدامات خود را انجام دهد و یا هویت مستقلی داشته
باشد؟
از نظر
من نظام پزشکی باید آن قدرت را داشته باشد که با در نظر گرفتن مصالح
پزشکان و کشور، نظم و انضباطی را در کار پزشکی، تعیین تعرفه و مسائل حقوقی
برای پزشکان در بلند مدت ایفا کند.
نظام پزشکی ایدهآل در آینده چه خروجی باید داشته باشد؟
نظام
پزشکی ایدهآل زمانی است که وقتی فردی مسئولیت کل یا عضو شورای عالی، مجمع
عمومی و هیئت مدیره این سازمان را بر عهده میگیرد، وابستگی نزدیک به
وزارت بهداشت نداشته باشد یعنی نماینده وزارت خانه در نظام پزشکی نباشد.
بلکه مصالح و منافع پزشکان را با رعایت شرایط جامعه در نظر بگیرد.
در زمینه تعرفهها چه نظری دارید؟
سوال
من از شما این است که در کدام صنف تعرفهها بعد از سال تعیین میشود. در
تعیین تعرفه خریدار و فروشنده باید با قدرت مساوی وارد مذاکره شوند تا به
حد متعادلی از تعرفه دست یابند ولی اگر یک طرف ضعیف و طرف مقابل قدرت داشته
باشد، مسلما تنها یک برنده خواهد داشت. متاسفانه در تعیین تعرفه نظام
پزشکی هیچ قدرتی و حتی وزارت بهداشت نیز به عنوان ارائه کننده خدمت، قدرتی
ندارد. در نتیجه کسانی تصمیم می گیرند که هیچ کدام از پزشکی اطلاعی ندارند.
بنده حاضرم یکی از اقایان تصمیم گیرنده 24 ساعت من را همراهی کند و ببیند
که یک پزشک برای یک کار چقدر زحمت می کشد. تعرفه باید کارشناسی شده، در
مقام مقایسه با کشورهای همتراز، مطابق با سرمایه جانی، مالی و روانی که
فرد در طول دوران تحصیل میگذراند و مدت زمانی که این سرمایه میتواند مفید
واقع شود، باشد. ولی متاسفانه این مباحث هیچ وقت در تعیین تعرفه رعایت
نشده است.
آیا موافق این موضوع هستید که تعرفه براساس کتاب کالیفرنیا تعیین شود؟
بله
کتاب تعرفه کالیفرنیا که در دنیا نیز قابل قبول است و در بسیاری از کشورها
براساس این کتاب تعرفه تعیین میشود که سال به سال توسط گروهی از افراد
نخبه پزشکی، کارشناس اجتماعی و اقتصادی بازنویسی میشود. این کتاب در سال
82 در بیمارستان شهدا توسط گروه دستیاران ترجمه شد ولی در نهایت به فراموشی
سپرده شد. همان ترجمهای که در سال 83 قرار شد به کار گرفته شود، در نهایت
در سال 94 اجرایی شد. یعنی ما 12 سال عقبتر از آن چیزی بودیم که در کتاب
وجود داشت.
فکر نمیکنید که قوانین نظام پزشکی نیز باید تغییر یابد تا این سازمان قدرت بیشتری برای تعیین تعرفه داشته باشد؟
بله
همینطور است. همانطور که گفتم در قوانین نظام پزشکی در هر دورهای از مجلس
با توجه به سلیقه نمایندگان تغییراتی ایجاد شده است. در نتیجه این قوانین
باید بازنگری شود و با بررسیهای کارشناسانه مشخص شود که این سازمان به
قدرت و موقعیت اصلی خود بازگردد تا در مقابل دو گروه یعنی پزشکان و جامعه
جوابگو باشد. پزشکان هیچ وقت خود را از جامعه دور نمیبینند و جزئی از این
جامعه محسوب میشوند، بنابراین مشکلاتی که ناشی از رفتارها و کارکردهای
دستگاههای دولتی است نباید از جیب پزشکان جبران شود. به طور مثال اگر حق
بیمه منشی پزشک با 2 روز تاخیر انجام شود باید جریمه آن پرداخت شود ولی از
طرفی بیمه با نرخی که خود تعیین میکند، مطالبات پزشک را با 6 ماه تا 1 سال
تاخیر پرداخت میکند. هر سال در اسفند ماه میزان دیه با توجه به تورم مشخص
میشود و وقتی قصوری توسط پزشک صورت میگیرد باید براساس همان میزان
تعیین شده دیه پرداخت کند. چگونه است که تعرفه پزشک مطابق با تورم افزایش
نمییابد. تورم امسال براساس اعلام بانک مرکزی بیش از 10 درصد است ولی
تعرفه پزشکان 5 درصد افزایش مییابد. این براساس چه معیار و منطقی است؟
بسیاری از پزشکان به خصوص رزیدنتها از وضعیت خود ناراضی هستند و حضور و عدم حضور خود در انتخابات را موثر نمیدانند.
من
به همه این عزیزان حق میدهم. رزیدنت در ماه یک میلیون تومان حقوق دریافت
میکند. آیا یک فرد میتواند زندگی خود را با این مبلغ مدیریت کند؟ حقوقی
که یک رزیدنت در کشور دریافت میکند به هیچ وجه قابل مقایسه با کشورهای
اروپایی نیست. نظام پزشکی باید به اینگونه مسائل ورود کند. رزیدنت کشور ما
10 برابر رزیدنت کشورهای اروپایی کار میکند. بنابراین انتظار داریم که از
این گروه حمایت لازم صورت گیرد. باید توجه داشت که 80 درصد معلومات یک
رزیدنت برای کشور و 20 درصد برای خود فرد است. وقتی بیماری به درستی درمان
شود به نفع جامعه خواهد بود. من 5 سال رئیس بیمارستان شهدای تجریش بودم. در
آن زمان به رزیدنتها اعلام کردم همانطور که خواب مومن روزه دار عبادت
است، ماندن رزیدنت در بیمارستان خارج از ساعت موظف را جزء کار محسوب میکنم
و میتوانید هم به وضعیت بیمار رسیدگی کنید، درس بخوانید و استراحت کنید.
دانشگاه به من اعلام کرد که شما بدعت میگذارید و من هم گفتم که از بودجه
درآمد اختصاصی بیمارستان این اقدام را انجام میدهم و از دانشگاه هیچ
بودجهای نمیخواهم. علی رغم مخالفتها این اقدام انجام شد و در همان سال
بهترین رتبهها و عملکرد را شاهد بودیم.
موضوع
دیگر بحث طرح و تعهد اجباری است. این برنامه در زمان جنگ به تصویب رسید و
پزشکان راهی دورترین نقاط کشور به خصوص مناطق جنگی شدند و بدون هیچ چشم
داشتی خدمت ارائه دادند. از زمان جنگ سالیان سال میگذرد ولی این طرح هنوز
ادامه دارد. آن هم در شرایطی که بین 2 تا 5/2 میلیون تومان به پزشک حقوق
میدهند. سوال من این است که آیا یک پزشک میتواند با این مبلغ در شهرستانی
که غریب است زندگی کند. از طرف دیگر همزمان با اجرای طرح تحول سلامت اجازه
کار و فعالیت در مطب نیز از آنها گرفته شده است. از طرفی این موضوع برای
افراد متاهل نیز مشکلاتی داشته است به طوری که با وجود اینکه این افراد
اعلام آمادگی می کنند که در دورترین نقطه کشور فعالیت کنند ولی اجازه جابه
جایی حتی به یکی از این زوجین داده نمیشود.
پزشکان عمومی چطور آیا از وضعیت مناسبی در کشور برخوردار هستند؟
ما
باید بدانیم که کشور ما چقدر جمعیت دارد، به ازای هر جمعیت چقدر باید پزشک
داشته باشیم، چقدر پزشک فارغالتحصیل کنیم و به این فکر باشیم که پزشکی که
فارغ التحصیل میشود چه اقداماتی باید انجام دهد. طبق آمار نظام پزشکی
هزاران پزشک در سازمان نظام پزشکی ثبت نام نکردهاند. پزشکان عمومی وقتی
فارغ التحصیل شدند باید طرح را بگذرانند چون مساله اشتغال برای آنها اهمیت
دارد. ما می توانیم برای آنها وضعیت و شرایطی ایجاد کنیم که زندگی آنها
تامین شود ولی متاسفانه اینگونه نیست و این گروه جایی برای استخدام ندارد،
هنوز تکلیف پزشک خانواده و نظام ارجاع مشخص نیست. از طرفی آموزش به گروه در
حد پایین بوده و حق تجویز آزمایش و عکس ندارند. در صورتی که راهنمای
بالینی داشته باشیم می توانیم حدود اختیارات این گروه را تامین و شخصیت
حقوقی آنها را تعریف کنیم. پزشکان عمومی با آموزش میتوانند نیروی خوبی
برای کمک به جراحان باشند. من به عنوان جراح به کمک جراح نیاز دارم چه
ایرادی دارد که پزشک عمومی این اقدام را انجام دهد ولی متاسفانه در این
زمینه فعالیت این گروه را محدود کردهاند و مصوب کردهاند که کمک جراح باید
جراح باشد.
درباره اهمیت سازمان نظام پزشکی به خصوص در این دوره توضیح دهید؟
تا زمانی که پزشکان متفرق باشند و تا زمانی که همانند انتخابات ریاست
جمهوری منسجم عمل نکنند، همانند دوره قبل که یک عضو نظام پزشکی با 800 رای
انتخاب شد، مسلما فرد انتخاب شده از اقتدار کافی برخوردار نخواهد بود و این
انتخاب پشتوانه مردمی نخواهد داشت لذا توصیه من به همکاران این است که با
شور و اشتیاق در انتخابات شرکت کنند تا کسی که در راس نظام پزشکی قرار می
گیرد فردی باشد که با اکثریت آراء هر شهر انتخاب شود و افرادی را انتخاب
کنند که مطمئن هستند برای پزشکان و مردم کار خواهند کرد. چرا که ما جزء این
مردم هستیم و خود را تافته جدا بافته نمیدانیم.سپید