یک نوع از رژیم دارویی دیابت نوع 2 که شامل آنالوگ glucagon-like peptide-1 یا GLP-1، با نام semaglutide، میتواند خطر حوادث ماژور قلبیعروقی را در مقایسه با درمان معمول، کاهش دهد. این نتایج از کارآزمایی SUSTAIN 6 به دست آمده است.
شفا آنلاین:نتایج
این مطالعه نشان داد semaglutide نرخ مرگ و میر را که در اثر علل
قلبیعروقی، انفارکتوس میوکارد غیرکشنده، یا استروک غیرکشنده رخ میدهد، تا
6/6 درصد کاهش میدهد. این میزان در گروه پلاسبو که بیماران درمان رایج را
دریافت میکردند، 9/8 درصد بوده است (نسبت خطر: 74/0).
به گزارش شفا آنلاین:اختلاف
میان دو گروه از نظر آماری معنیدار بوده است. این میزان کاهش خطر در درجه
اول، به دلیل کاهش قابل توجه 39 درصدی در میزان استروک غیرکشنده و سپس،
کاهش غیرمعنیدار در انفارکتوس میوکارد غیرکشنده و بدون تفاوت قابل توجه در
میزان مرگ قلبیعروقی بوده است.
تعداد افراد مورد نیاز برای درمان به مدت 24 ماه، به منظور پیشگیری از بروز یک مورد حادثه نهایی، 45 محاسبه شده است.
نتایج مذکور در نشریه معتبر New England Journa- of Medicine منتشر شده است.
هرچند
این کارآزمایی از ابتدا برای بررسی ارجحیت semaglutide طراحی و اجرا نشده
بود، محقق ارشد آن اذعان دارد که حوادث بیشتر از آنچه انتظار میرفت دیده
شد و برتری semaglutide نیز محرز بود.
براساس نتایج نهایی این مطالعه، semaglutide به عضویت گروهی از عوامل دارویی درآمده که مزایای قلبیعروقی آنها اثبات شده است.
در
سال 2015، داروی empagliflozi- یا Jardiance، نیز که مهارکننده SGLT2 است،
در کارآزمایی EMPA-REG tria- نشان داد در مقایسه با پلاسبو باعث کاهش نسبی
14 درصدی در حوادث جانبی ماژور قلبیعروقی خواهد شد. البته در همان زمان،
سازمان غذا و داروی آمریکا نتوانست به یک نظر واحد مبنی بر توصیه به
استفاده از آن به منظور کاهش خطر مورتالیتی قلبیعروقی برسد. در اوایل سال
2016 نیز داروی liraglutide یا Victoza در کارآزمایی LEADER نشان داد
میتواند حوادث ماژور قلبیعروقی را تا 13 درصد کاهش دهد.
در
حالی که هر دو کارآزمایی بالا حاکی از کاهش قابل توجه در مورتالیتی
قلبیعروقی و مورتالیتی به هر دلیلی، با مصرف این داروهای دیابتیک بود،
مطالعه SUSTAIN 6 هیچ مزیتی را از این نظر (کاهش مورتالیتی قلبیعروقی)
برای semaglutide قائل نبود. میزان مرگ و میر در اثر علل قلبیعروقی میان
این دارو و گروه پلاسبو یکسان بود.
نکته
دیگر آنکه، داروی semaglutide تاثیر قابل توجه و معنیداری هم روی MI
غیرکشنده، نداشت (9/2 درصد در گروه semaglutide و 9/3 درصد در گروه پلاسبو؛
نسبت خطر: 74/0). اما برای استروکهای غیرکشنده، تفاوت میان semaglutide و
پلاسبو، قابل توجه بود (6/1 درصد در مقابل 7/2 درصد، نسبت خطر: 61/0).
محققان
معتقدند تاثیرات قلبیعروقی semaglutide شاید با تاخیر ظاهر شود یا اینکه
پیشرفت آترواسکلروز را اصلاح کند. شاید هم بتوان با ترکیب این دو کلاس
دارویی (GLP-1 و SGLT2) که نشان دادهاند تاثیرات قلبیعروقی داشتهاند،
بتوانیم به یک ایده جالب در کاهش مرگ و میرهای قلبی عروقی برسیم.کارآزمایی
SUSTAIN 6 دربرگیرنده 3297 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 بوده که روی رژیم
درمانی استاندارد دیابت بوده و سپس، بهطور تصادفی به دو گروه دریافتکننده
یک بار در هفته semaglutide (5/0 میلیگرم یا یک میلیگرم) یا پلاسبو، به
مدت 1/2 سال تقسیم شدند.
در
میان این افراد، 83 درصد در گروه پرخطر (سن 50 سال یا بیشتر با بیماری
قلبیعروقی اثبات شده) و 17 درصد نیز 60 سال و بالاتر، همراه با حداقل یک
عامل خطر قلبیعروقی بودند.
بیماران
گروه semaglutide، با عوارض جانبی جدی کمتر، اما احتمال بالاتر قطع درمان
(بیشتر به دلیل عوارض گوارشی) مواجه شدند که پروفایل ایمنی آن مشابه دیگر
آگونیستهای گیرنده GLP-1 است.
در
حالی که بروز نفروپاتی جدید یا بدتر شدن آن در گروه semaglutide کمتر بود،
نرخ بروز عوارض رتینوپاتی در این گروه درمانی بهطور غیرمنتظره و قابل
توجهی بالاتر گزارش شد (نسبت خطر: 76/1).
ارتباط
میان کاهش سریع گلوکز و بدتر شدن رتینوپاتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع
1 گزارش شده است. کاربرد این نوع ارتباطها با یافتههای به دست آمده
نامشخص است و تاثیر مستقیم semaglutide نمیتواند رد شود.
نکته
دیگر آنکه کارآزمایی LEADER نشان داد افزایش نسبی 15 درصدی خطر رتینوپاتی،
هرجند غیرمعنیدار، میان مصرف کنندگان semaglutide دیده میشود.
سرطان
پانکراس نیز با semaglutide کمتر رخ داد و نرخ بروز پانکراتیت نیز بین دو
گروه مشابه هم و پائین گزارش شد. هیچ موردی از کارسینومای مدولاری تیروئید
دیده نشد.سپید
Medpage Today