به گزارش شفا آنلاین،پس از وقوع حادثه آتشسوزی و فروریختن ساختمان 17 طبقه پلاسکو در روز سیام دی ماه 1395 که به شهادت 16 تن از آتشنشانان انجامید، سؤالات متعددی در مورد این حادثه توسط شهروندان مطرح شد که امکان پاسخ دادن به آنها در آن زمان باتوجه به شرایط موجود وجود نداشت و برای پاسخ به هر یک از این سؤالات نیاز به بررسی کارشناسی در فرصتهای لازم بود.
به هر حال با همکاری مدیران و
کارشناسان حوزههای معاونت عملیات و همچنین معاونت پیشگیری سازمان
آتشنشانی تهران به برخی از این سؤالات پاسخ داده شد که در ذیل آمده است:
چرا دستور تخلیه زودتر صادر نگردید؟
هر چند رعایت اصول ایمنی برای آتشنشانان یک اصل مهم تلقی میشود و اهمیت این مسئله در شهر تهران که روزانه حوادث مهم و خطرناکی را تجربه میکند مضاعف است اما توجه به وظیفه ذاتی محول شده به آتشنشانی، یعنی نجات جان و مال مردم و وجود خطرات و ریسکهای پرشمار، فضای کاری پیچیدهای را برای این قشر ایثارگر رقم زده و ورود به محیطهایی که تهدیدی جدی برای سلامتی و حتی زندگی آنان است را نیز اجتنابناپذیر کرده است.
در حادثه پلاسکو چالش وجود حریقی گسترده و پیشرونده (با توجه به وجود مواد قابل اشتعال بسیار بیش از ظرفیت تحمل بار حرارتی ساختمان و عدم وجود هرگونه تمهید و مانعی برای جلوگیری از گسترش حریق) در طبقات فوقانی و از طرفی عدم توجه افراد حاضر در ساختمان، به هشدارهای پیدرپی آتشنشانان مبنی بر خروج فوری از ساختمان، تنها به منظور نجات بخشی از اموال یا مدارک و مستندات، حتی تا دقایقی قبل از فرو ریزش کلی (وجود تصاویر و فیلمهای قابل دسترس از آن لحظات) تبدیل به یکی از چالشهای بزرگ موجود در آن لحظات گردیده بود.
حداکثر زمان حضور آتشنشانان در داخل ساختمانهای با سازههای فلزی که دچار آتشسوزی شدهاند چقدر است؟
استناد این موضوع به مبحث مقاومسازی سازههای فلزی در برابر حریق است که براساس مقررات ملی ساختمان و استانداردهای بین المللی نظیر NFPA و IBS و EN الزام به مقاومسازی اینگونه سازهها حداکثر تا چهار ساعت و در برخی استانداردها تا سه ساعت شده است.
اولاً اندازهگیری مقاومت سازههای فلزی در برابر حریق بر حسب ساعت بر اساس آتش استاندارد تعریف شده در استاندارد مربوطه است که درجه حرارت محیط به صورت پیوسته در معرض 750 درجه سانتیگراد قرار میگیرد و در تمام مدتی که فلز با پوشش انجام شده در معرض آتش استاندارد و با درجه حرارت ثابت قرار دارد نباید مشخصات مکانیکی از قبیل میزان تحمل نیروهای فشاری و یا خمش تغییر کند، وجود این اصل در طراحی و ساخت سازههای فلزی به دلایل زیر هرگز منجر به صدور دستورالعمل تخلیه برای آتشنشانان تبدیل نشده است.
الف – تضمینی برای آنکه اجزای سازه در برابر دمای 750 درجه سانتیگراد و به مدت تعیین شده قرار گرفته باشند وجود ندارد چون مخصوصاً در حریقهای کند سوز (سلولزی) دما به صورت تدریجی افزایش مییابد و علاوه بر آن تزریق آب به نقاط مختلف شرایط را برای کاهش دما به میزان قابل توجه کاهش میدهد .
تحمل دمای 17 ساعته برج با سازه فلزی در اسپانیا، تحمل 20 ساعته برج دبی، تحمل دو ساعته حریق کروز تهران برای سازه بدون هرگونه پوشش حتی آجر و گچ، تحمل 20 ساعته ساختمان فلزی انبار لوازم در اسفند ماه 1395 و نظایر آن شاهدی بر این مدعا است.
ب-در شرایط خاص ممکن است دما به بیش از حد دمای 750 درجه سانتیگراد برسد که این موضوع نیز زمان تحمل سازه فلزی را کاهش میدهد.
ج-وجود مسیرهای تهویه اجازه افزایش دما را از حدی معین نمیدهد، این مسیرهای تهویه میتواند طبیعی و از طریق شیشههای شکسته شده پنجرهها انجام شود.
دستورالعمل مقاومسازی صرفاً برای ساخت و ساز است و مقاومت واقعی سازه در زمان بروز آتشسوزی به فاکتورهای متعددی از قبیل موارد فوق وابسته است و بنابراین تعیین هرگونه زمان مشخص برای تخلیه یک عمل غیرممکن و کاملاً خطرناک برای آتشنشانان و مردم است و به همین جهت در هیچ استاندارد عملیاتی آتشنشانی ملی و یا بینالمللی این مدت زمان مشخص نشده است و صرفاً این موضوع از رصد شرایط سازهای در زمان عملیات اطفای حریق قابل احصا است.
مع الوصف همه آتشنشانان تمامی کشورها اعم از صنعتی، در حال توسعه و یا توسعه نیافته تا زمانیکه جان انسانها در محل حادثه و یا حریق در خطر است و چنانچه آتشنشانان احساس کنند نجات مردم ریسک خطر مصدومیت و حتی شهادت را در پی دارد آنها موظف به انجام این موضوع هستند و بیان این مسئله که طبق قانون و مقررات باید پس از یک ساعت از گذشت حریق دستور تخلیه صادر میشد، صرفاً برداشتی از یک مسئله علمی است، اصولاً این موضوع یک مسئله علمی که از بیان یک حقیقت در شرایط پایدار آزمایشگاهی نشأت گرفته و بایستی در زمان طراحی و ساخت یک سازه مورد توجه مهندسان و معماران قرار گیرد نمیتواند برای یک تیم آتشنشانی که با اجرای عملیات اطفایی نمودار رشد حرارتی محیط را دائماً بر هم میزند به عنوان یک قانون مطلق مورد استفاده قرار گیرد هرچند اصولاً مسائل علمی در آموزههای آتشنشانی مورد توجه قرار میگیرد، البته تلاش نمایندگان محترم شورا در تبدیل و تصویب این قانون و ابلاغ آن به سازمانآتشنشانی و پذیرش مسولیت اجرای آن توسط نمایندگان محترم قابل تقدیر خواهد بود.
اما در خصوص مراحل عملیات خروج آتش نشانان از ساختمان نکات ذیل عنوان میشود:
1-در ساعت 10:30 پس از اطفا حریق در طبقه دهم، دستور تخلیه حدود پنجاه درصد از نیروهای حاضر در ساختمان صادر میشود (تصاویر مستند و اظهارات شاهدان)، و تعداد آتشنشانان به حد اقل ممکن میرسد.
2-در ساعت 10:53 سقفهای طبقات یازده و ده بر روی کف طبقه دهم ریزش کرده که باعث محبوس شدن تعدادی از آتشنشانان در این طبقه شد که با توجه به درخواست کمک همکاران گرفتار، تعدادی از آتشنشانان علیرغم مشخص بودن میزان خطر اقدام به خارج ساختن آتشنشانان کردند که آقایان فخرالدین گودرزی و بهنام میرزاخانی و رحمان شکری از نجات یافتگان بودند که البته آقای میرزا خانی به فیض شهادت نائل آمدند.
3-در ساعت 11:02 با ریزش بخش شمالی ساختمان، افراد محبوس شده به همراه دیگر آتشنشانان به پایین سقوط کردند.
4-در ساعت 11:02 دستور خروج فوری کلیه آتشنشانها صادر و کلیه تمهیدات برای خروج سریعتر در نظر گرفته شد، تا ساعت 11:33 که زمان فروریزش کلی بود حدود 50 نفر از آتشنشانان از محیط خارج شدند و در زمان ریزش کلی، یک نفر از فرماندهان که مسئولیت اطمینان از خروج همه آتشنشانان را به عهده داشت، موفق به خروج نشد.
چرا از تشک نجات استفاده نشده است؟
در تعاریف استفاده از تشک نجات اینگونه مطرح است که هرگاه استفاده از دیگر تکنیکهای نجات مانند استفاده از نردبانها و یا نجات از ارتفاع با طناب میسر نبود، می توان از تشکهای نجات استفاده کرد که البته هیچ تضمینی توسط کارخانههای سازنده در سالم ماندن افرادی که روی تشک میپرند نیز ارائه نمیشود و حتی در توصیههای وارده توسط سازندگان، آتشنشانان از انجام پرشهای تمرینی روی آن نهی شدهاند.
از طرف دیگر نکات مهمی در خصوص ویژگیهای این وسیله و شرایط استفاده از آن بایستی مد نظر باشد:
تشکهای نجات معمولا از جنس pvc بوده و در برابر پارگی و حرارت کاملا آسیبپذیر هستند.
وجود فضای مناسب، به منظور قرار گرفتن در موقعیتی که افراد بتوانند پس از پریدن درست در وسط آن فرود آیند.
حال با بررسی شرایط محیط و عملیاتی پلاسکو میتوان قضاوت کرد.
ریزش واضح و قابل مشاهده و مداوم اجسام (غالباًشیشه) از طبقات فوقانی که بطور قطع ضمن آسیبزدن و از کارانداختن این وسیله، تهدیدی جدی برای سلامتی حداقل 6 آتشنشانی که برای راهاندازی آن اقدام میکردند، بود.
از طرفی وجود برآمدگی ساختمان مانع از قرارگیری تشک در موقعیت مناسب میشد.
لذا میتوان با اطمینان گفت استفاده از تشک امکانپذیر نبوده است.
آیا تجهیزات سازمان آتشنشانی برای اطفای حریق پلاسکو کفایت میکرده است؟
دراین عملیات با توجه به حضور هفت بالابر و نردبان از 32 متری تا 54 متری و همچنین منابع آب کافی و خودروهای اطفایی و پشتیبانی مشکلی از نظر تجهیزاتی وجود نداشته است ولی مشکلاتی از قبیل تک شمشیری بودن تنها یک دستگاه پلکان که نفوذ همزمان به طبقات 10، 11، 12 را غیر ممکن ساخته بود و انجام هرگونه عملیات اطفا را منوط به اطفای کامل حریق طبقات پایینتر ساخته بود، شرایط را بسیار دشوار کرده بود، علاوه بر آن از انجایی که بار حرارتی ساختمان در زمان ساخت ساختمان و حتی امروزه در طراحی سازهها نظیر بارهای مرده و زنده (استاتیک و دینامیک) براساس مقررات ملی ساختمان لحاظ نمیشود ناپایداری ساختمان به دلیل نقاط ضعف ذکر شده ناپایدار بود.
آتشنشانان نیز با توجه به حضور افراد در طبقات مختلف نمیتوانستند قبل از تخلیه کامل مردم نسبت به تخلیه ساختمان اقدام نمایند. گرچه در پاسخ به سؤالات قبل دستورات خلوت کردن ساختمان، تخلیه کامل به ترتیب در ساعات 10:30 و 11:02 نیز انجام شده بود.
چرا بجز آب از ماده اطفایی دیگر نظیر کف استفاده نشد؟
در استانداردهای بین المللی تعریف شده، در حرفه آتشنشانی مواد بر اساس مواد اطفایی لازم برای اطفای حریق، به چند دسته تقسیم میشوند:
گروه A شامل جامدات(از هر نوع)
گروه B شامل مایعات قابل اشتعال و گازها
گروه C شامل حریق های الکتریکی و.....
با در نظر گرفتن نوع سوختن مواد جامد که غالباً با عمقسوزی همراه است و ویژگیهای آب یعنی ظرفیت گرمایی بالا که قدرت خنککنندگی آن را نسبت به مواد دیگر متمایز نموده و قابلیت نفوذ آن به اجسام به لحآظ ماهیت فیزیکی آن، و نیز توجه به موضوعاتی نظیر در دسترس بودن، آب را تبدیل به بهترین و موثرترین خاموشکننده برای حجم قابل توجهی از حریق های رخداده کرده است.
از این رو با در نظر گرفتن نوع و حجم کالاهای موجود در ساختمان (منسوجات و مبلمان) که تعیینکننده سرعت گسترش حریق و نرخ حرارت تولید شده است بدون تردید آب موثرترین ماده اطفایی بوده است و طرح این مسئله که بایستی از کف یا ماده دیگری استفاده میشد پایه و اساس علمی نداشته و هدر دادن منابع را درپی داشت.
از لحاظ انتقال آب به طبقات فوقانی با توجه به تجهیزات موجود و بهکارگیری شده در محل، یعنی استفاده هم زمان از چند دستگاه پمپهای NH30 منصوب بر روی خودروهای آتگو با قابلیت تامین فشار 15 اتمسفر و دبی 3000 لیتر در دقیقه و پشتیبانی مناسب با استفاده از هیدرانتهای محل و تانکرهای آب پشتیبان مشکلی وجود نداشت.
چرا آتشنشانان جوان در حریق با وسعت و ریسک خطر زیاد حضور یافته بودند؟
نیروهای جدیدالاستخدام پس از گذراندن دورههای مرتبط در مراکز آموزشی و کسب مهارت و مجوزهای لازم به ایستگاههای عملیاتی منتقل میشوند، مهارت اندوزی و کسب تجربه در هر حادثه و حریقی به استمرار در حضور و شرکت آتشنشانان و تداوم این مهم تحقق می پذیرد و این خود جزئی از شاخصهای حائز اهمیت هر آتشنشانی در ادامه خدمت بشمار میآید، اصولاً عملکرد آتشنشانان در صحنه هر حادثهای در قالب تیمی بوده و اعضای هر تیم ممکن است از هر سابقهای، تجربه و گروه سنی برخوردار باشند.
چرا مصوبه بهروزرسانی تجهیزات و امکانات و آموزش آتشنشانی عملیاتی نشده است؟
مصوبه بهروزرسانی تجهیزات و امکانات سازمان آتشنشانی وخدمات ایمنی و ارتقای سطح آموزش در تاریخ 19خردادماه 1394 توسط شورای اسلامی شهر تهران مشتمل بر سه ماده و دو تبصره با شناسه 2065 تصویب و در مورخ 94.3.27 به شهرداری تهران ابلاغ شد، براساس ماده یکم مصوبه مذکور شهرداری تهران موظف شده است در سه محور به شرح ذیل اقدام بهروزرسانی تجهیزات، امکانات و سطح آموزش کارکنان کند.
الف)ارتقاء ناوگان خودرویی عملیات و پشتیبانی براساس استانداردهای بومی شده (در 7 ردیف)
ب) ارتقاء تجهیزات عملیاتی، تجهیزات مخابراتی، مکانیزاسیون و هوشمندسازی سامانههای ستاد فرماندهی (dispatching)
ج) توسعه کمی و کیفی و ارتقاء سطح مهارت و آموزش کارکنان سازمان (در 4 ردیف)
باتوجه به تکلیف ماده سوم مصوبه فوقالذکر مبنی به تهیه سیستم مدیریت مالی و تامین اعتبار جهت اجرای بند 1 مصوبه صدرالاشاره، لایحه «تامین منابع مالی پایدار سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی و راهکارهای ارتقاء کیفی و کمی تجهیزات، امکانات و سطح آموزش شهروندان شهر تهران» توسط شهرداری تهران تهیه و در نهایت لایحه مذکور مشتمل بر مقدمه، 9 ماده، چهار تبصره و جداول پیوست با شناسه 2219 در جلسه دویست و هشتاد و چهارمین جلسه شورای اسلامی شهر تهران مورخ 31 مرداد ماه سال 1395 مورد تصویب قرار گرفت و در مورخ 95.6.20 به شهرداری تهران ابلاغ شد.
بر اساس مصوبه اخیر، پیشبینی شده است منابع مالی لازم برای ارتقاء و بهروزرسانی تجهیزات و ناوگان خودرویی و عملیاتی آتشنشانی و ارتقاء سطح آموزش سازمان آتشنشانی از ابتدای سال 1396؛ مشتمل برتعدیل رقم عوارض ایمنی از دو به سه درصد برای ساختمانهای 12 طبقه و بالاتر و ساختمانهای غیر مسکونی مطابق ماده یک و وضع بهای خدمات ایمنی برای تمامی واحدهای غیر مسکونی و واحدهای مسکونی 12 طبقه و بالاتر مطابق ماده دو بر اساس فرمولهای مندرج در متن مصوبه تامین شود.
پس از تامین منابع مالی از محلهای اشاره شده، درچهارچوب بودجه سرمایهای سازمان آتشنشانی جهت مصارف مقرر در مصوبه بهروزرسانی تجهیزات و امکانات سازمان آتشنشانی وخدمات ایمنی و ارتقای سطح آموزش هزینه خواهد شد.
ذکر این نکته ضروری است که خرید هلیکوپتر آتشنشانی در این لایحه دیده شده است.
نواقص مشکلات منجر به ریزش ساختمان کدام است؟
الف- عدم وجود ضوابط ایمنی و آتشنشانی برای ساختمانهای موجود در مقررات ملی ساختمان.
ب- عدم وجود الزام قانونی برای مالکین، مستاجران، کارکنان وکارگران به رعایت موارد ایمنی در ساختمانها.
ج- ضعف قوانین کار، اتحادیه اصناف و بند 14 ماده 55 که در برخی موارد همپوشانی و در برخی موارد دیگر خلاء وجود دارد.
د- کمبود پرسنل بازرسی وزارت کار و عدم آشنایی آنان با موضوعات ایمنی و آتشنشانی و عدم توجه به اخطارها و دستورالعملهای ایمنی و آتشنشانی که از سوی آتشنشانی به آنها داده شده است.
هـ - ضعف سازه در برابر حرارت بار حرارتی موجود در ساختمان.
و- عدم توجه مالک، مستأجران به اخطارها و هشدارهای آتشنشانی علیرغم بروز آتشسوزیهای متعدد در آن ساختمان.
ز- ضعف اساسی در پلکان ساختمان (تک شمشیری و عدم وجود راه خروج دوم).
ح- عدم تمکین مردم برای تخلیه ساختمان تا چند دقیقه قبل از فروریزش کامل ساختمان.
آیا هلیکوپتر میتوانست در حادثه پلاسکو موثر باشد؟
با توجه به ظرفیت محدود آب هلیکوپتر، حفظ فاصله ایمن هلیکوپتر با ساختمان و همچنین توسعه حریق از ضلع شمال غرب به فروشگاهها و کارگاههای میانی ساختمان و بار حرارتی فوقالعاده بالای حریق حدود 150 مگاوات وجود هلیکوپتر در اطفای حریق ساختمان نمیتوانست مناسب باشد.
هر چند بالگرد در سازمانهای امدادی و فوریتی مانند آتشنشانی در دنیا مورد استفاده قرار میگیرد اما در حادثه پلاسکو در اثر چرخش ملخها جریان پر حجم هوای ایجاد شده میتوانست باعث تشدید و تسریع آتشسوزی در طبقات شده و ابتکار و قدرت عمل را از نیروهای عملکننده در عملیات اطفای را سلب میکند.
شایان ذکر است علاوه بر موارد ذکر شده گستردگی حریق و نیز فضای هوایی نامناسب در چهار ضلع حریق بدلیل وجود موانع تصنعی و طبیعی امکان عملیات با بالگرد را با مشکل مواجه میکرد، وقوع حریق در قلب هر طبقه و فاصله زیاد کانون حریق با محیط بیرونی عملاً هدفگیری کانون حریق توسط بالگرد را غیر ممکن میکرد و فقط اطفاء در نمای ساختمان میسر میبود.
چرا آتشنشانان به دستگاه جی.پی.اس برای رصد شدن در حریقها مجهز نیستند؟
از آنجا که برای استفاده آتشنشانان از دستگاه ردیاب با دقت کمتر از یک متر مورد نیاز است و وجود چنین دستگاههایی که کاربرد درون ساختمانی داشته باشند، وجود ندارد چون به دلیل مشکلات ورود امواج الکترومغناطیس در درون سازهها، خطای جی.پی.اس به شدت افزایش مییابد و از طرفی با فرض آنکه این دستگاه بخواهد موقعیت آتشنشانان را در هر لحظه برای فرمانده بفرستد نیاز به فرستنده بیسیم بر روی جی.پی.اس است که از نظر سلامتی و تولید انفجار در محیطهای دارای گازهای قابل انفجار بسیار خطرناک است.
امروزه از دستگاههای دی استرس یونیت که دارای سیستم صوتی برای آتشنشانان گم شده داخل دود و یا تودرتوی ساختمانها و طنابهای راهنما استفاده میشود که در پلاسکو کاربردی نداشته است ولی در برنامه تکمیل و بهروزرسانی تجهیزات دیده شده است.
چرا بیسیم دیجیتال برای همه آتشنشانان تهیه نشده است؟
درباره عدم وجود بیسیمهای دیجیتال باید در نظر داشته باشیم که مهمترین فاکتور در تهیه بیسیم دیجیتال تأمین باند فرکانسی در محدود یو.اچ.اف است و به همین دلیل سازمان و شهرداری باید مجوز تخصیص این فرکانس از سازمان تنظیم مقررات را اخذ کردند که این موضوع از حدود ده سال پیش شروع شده است اما به دلیل محدودیت باند فرکانسی کشور و از طرف دیگر تمایل وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات به اختصاص تعداد معدود اپراتور تترا و یا شبکه دیجیتال هنوز مجوز شبکه بیسیم دیجیتال صادر نشده است و در آخرین مکاتبهای که سازمان مذکور با سازمان آتشنشانی داشته است رسما اعلام کرده که در حال حاضر امکان صدور مجوز شبکه دیجیتال برای آتشنشانی وجود ندارد و باید از طریق اپراتور معرفی شده از طرف سازمان مذکور اقدام شود.