زن برقعپوش با صدای ضعیفی میپرسد که «آیا گریه کردن به حالش فایدهای دارد؟» جواب روانپزشک به او و شوهرش که کنارش نشسته مثبت است: «آری! گریه کردن حالت را بهتر میکند
شفا آنلاین: نسخه زن را مینویسد و پرونده شرححال بیمار را
به دستش میدهد و روانهشان میکند.به گزارش
شفا آنلاین:نزدیک
به چهاردهه جنگ و درگیریهای داخلی،<War and civil strife> نه تنها زیرساختها را در افغانستان
از بین برده، بلکه سبب ورشکستگی روحی ملت این کشور شده و مقاومت آنها را
درهم شکسته است. سیستم درمانی ابتدایی این کشور که الگویی از برنامه توسعه
درمانی ناتو است، به سختی جوابگوی درمان بیماریهای جسمانی مردم افغانستان
است و طبعا جوابگوی مشکلات روحی-روانی مردمی نیست که زخم منازعات داخلی و
خشونت فراگیر بر روحشان باقی مانده است.
شیزوفرنی،
دوقطبی افسردگی- شیدایی و بیماریهای ناشی از مصرف مواد مخدر از رایجترین
بیماریهای روانی در این کشور به شمار میآیند، ولی مقام اول به افسردگی و
اضطراب تعلق دارد. نکته جالبتوجه و پرسشبرانگیز این است که موارد ابتلای
به PTSD،یا آسیب روحی ناشی از خشونت، کمتر به چشم میخورد و ما را به
جستجوی چرایی آن وامیدارد. اولین بیمارستان خصوصی افغانستان در زمینه
بیماریهای اعصاب و روان در حومه مزار شریف، شهری کوهستانی واقع در شمال
کشور و نزدیک مرز ازبکستان، قرار دارد.
بیمارستان نام بنیانگذار خود را
دارد: دکتر نادر عالمی. طبقه دوم بیمارستان بخش بیماران نیازمند به بستری
است و ظرفیت مراقبت از 20 بیمار دارد. کلینیک درمان سرپایی در طبقه اول
روزانه پذیرای 80 تا 120 بیمار نیازمند به درمان است. پس از گذر از
راهروهای شلوغ درمانگاه که مهارت میطلبد، قبل از ورود به اتاق پزشک وزن
بیمار با یک ترازوی قدیمی اندازه گرفته میشود. در صورت داشتن اضافه وزن،
دکتر عالمی با مهربانی وجود آن را به بیمار گوشزد میکند. برخی بیماران از
حضور در بیمارستان روانی احساس شرم میکنند و یکی ازمهارتهای دکتر و
همکارانش مطمئن ساختن این افراد به بیمورد بودن شرم و خجالت در ابراز
بیماری آنها است و اینکه تعداد اشخاصی که ازشرایط مشابه رنج میبرند بسیار
بیش از آن است که بتوانند تصور کنند.
دکتر
عالمی و پزشکان دستیارش باید با صبر و حوصله به بیماران رسیدگی کنند. صبر
خاصیتی است که به وفور در افغانستان یافته میشود. مشکلات عالمی انگشتشمار
نیست، بسیار است. بیماران از شهرهای دیگر و مسافتهای دور مراجعه میکنند.
هستند اشخاصی که به اصرار خانواده مسافتی 700 کیلومتری را پیمودهاند.
مشکل دیگر یافتن کادر درمانی کارآزموده است. تعدادی از پزشکان جوانی که با
او کارمیکنند میخواهند کشور را ترک کنند. این دستیاران با معاینه بیمار
سعی دارند آنهایی را که مشکل جسمی دارند از بیماران روحی جدا کنند. سیستم
بایگانی ابتدایی است و دکتر باید زمان زیادی را صرف خواندن پرونده دستنویس
و سپس ثبت گزارش جدید کند.
روانکاو
و رواندرمانگر در مزارشریف وجود ندارد پس تنها راه درمان، تجویز دارو است
که از هند، پاکستان و ایران وارد میشود. داروی تجویز شده باید در تمامی
کشور موجود باشد و به لحاظ قیمت ارزان باشد وگرنه بیمار نمیتواند درمان را
ادامه دهد.
اولین گام تشخیص نیاز به گرفتن نوار مغز و رادیوگرافی از سر
است. تجهیزات در بیمارستان موجود است ولی تکنیسینی که کار را انجام دهد و
عکس رادیوگرافی را تفسیر کند، در مزار پیدا نمیشد. یکی از کارکنان
بیمارستان به مدت یک ونیم سال برای گذراندن آموزش لازم به هند فرستاده شد.
چنانچه پیشتر اشاره کردیم، پیدا کردن کادر متخصص مشکل و نگه داشتن آنها در
افغانستان مشکلتر است.
حفظ
حریم خصوصی برای بیماران وجود ندارد، به استثناء بیماران زن که پوشیدن
برقع یک فضای نسبتا خصوصی را برای آنها ایجاد میکند. مشاوره در یک محیط
عمومی انجام میشود. بسیاری از فراموشی گلهمند هستند و اینکه بهجز ادای
نماز چیزی بیادشان نمیماند. بسیاری میگویند «جگرم خون است» و «قلبم
گرفته» که بیانی است از غم و اندوه فراوان. «بیصبری» علامت عصبانیت است.
داروی
پروزاک (فلوکستین) به مدد مردم آسیبدیده افغانستان آمده است. با اینکه
این دارو در کشورهای غربی گران محسوب میشود ولی انواع ژنریک آن نسبتا کم
هزینه بوده و برای بیماران قابل تهیه است. یکی از مراجعان این کلینیک
میگوید بدون مصرف این دارو میخواهم هر خارجی را که جلوی چشمم میآید از
بین ببرم. به بیمارانی که شرایط روحی نابسامانتری دارند توصیه میشود که
بستری شوند. هزینه بستری شبی 1500 افغانی، معادل 23 دلار آمریکا است. در
اکثر موارد افرادی توصیه بستری را میپذیرند که درمانهای سنتی را از جمله
دعانویسی و جنگیری، بدون نتیجه پشتسر گذاشتهاند یا بیمارانی که دارای
تظاهرات خشونتآمیز هستند. نجیباله 25 ساله یکی از بیماران بستری است که
با پای زنجیر شده به بیمارستان منتقل شده است. او پس از سپری کردن 3 ماه
زندانی به جرم مضروب کردن شوهر خواهرش با چاقو، به خواست والدین در
بیمارستان بستری شده است. بیماری او شیزوفرنی تشخیص داده شده و در
گفتوگویی خصوصی اعلام کرده که علت خشم و طغیانش، اتهام تجاوز به یکی از
عموزادههایش است. جرمی که به گفته او توسط برادرش انجام گرفته ولی
خانوادهاش از مجرم اصلی جانبداری میکنند. او میگوید که پس از مرخصی از
بیمارستان درس خوبی به همه خانوادهاش خواهد داد. یکی دیگر از بیماران
بستری امانالله است. جوان 35 ساله مبتلا به دوقطبی افسردگی- شیدایی.
پیدرپی دستان دکتر عالمی را میبوسد: «من مخلص شما هستم دکتر صاحب. خدا
سایه شما رو از سر ما کم نکند.» این جوان به مدت 40 روز به دستور ملای ده
در اتاقی تاریک محبوس شده، فقط با آب و نان تغذیه شده و روزانه برای خروج
جن از جسمش تازیانه خورده و پس از تحمل این شکنجه و بینتیجه ماندن آن،
برادرش او را به بیمارستان آورده است.
ادامه
جنگ داخلی و خشونت از سال 1978 تا کنون زخمی عمیق بر روح مردم افغانستان
برجای گذاشته است. تخمین زده میشود که بین 42 تا 66 درصد جمعیت این کشور
دچار PTSD هستند. البته با توجه به اینکه از جمعیت کشور آمار دقیقی در دست
نیست، ارقام فوق نیز خیلی قابل اطمینان نیستند. علاوه بر اینکه در
افغانستان داشتن علایمی مانند اضطراب، افسردگی و گوشهگیری غیرطبیعی
بهشمار نمیآیند. از سوی دیگر درونگرایی از صفاتی است که سبب میشود افراد
از ناخوشی هم بیخبر بمانند. ترمیم زخم روانی ملت افغانستان نیاز به
بازگشت صلح، آرامش و ثبات اقتصادی و اجتماعی به کشورشان دارد. خدمات دکتر
عالمی و امثالش در این دریای درد و رنج علیرغم ارزش فراوانش، مانند
قطرهای گم میشود.سپید
منبع: BBC Health
نویسنده: مارک دی روند، پروفسور قومی