شفا آنلاین:در سالهای اخیر این پدیده به دلایل مختلف از رشد شبکههای اجتماعی گرفته تا دور شدن رسانهها از استانداردهای بررسی و صحتسنجی رسانهای که بخشی از آن به دلیل رقابت با شبکههای مجازی و موج رسانههای نو اتفاق افتاد، اثربخشی بیشتری پیداکرده است.
به گزارش شفا آنلاین:در ماههای اخیر و در جریان انتخابات اخیر ایالاتمتحده این داستان بیش از گذشته در کانون توجهها قرار گرفت و در دوهفتهای که از روی کار آمدن دولت جدید در این کشور میگردد مبارزه و مقابله با پدیده خبرهای دروغ و همچنین تفسیرهای اشتباه از خبرها و ارائه اسناد و استدلالهایی که پشتوانه واقعی ندارند به یکی از معضلات و چالشهای روزانه روزنامهنگارانی تبدیلشده است که این داستانها را باید پوشش دهند.
تغییر دادن آمار، ارجاع به اتفاقهایی که هیچگاه روی نداده است و انکار شواهد بهصورت علنی و از پشت تریبونهای رسمی، اکنون بخشی از فضای رسانهای جهان را به خود اختصاص داده است و دنیای علم نیز از این داستان مستثنا نیست.
درباره همین اطلاعرسانی و از آن مهمتر نقش رسانه و ژورنالیسم علم بارها نوشته و گفتهشده است؛ اما در این دوره شاید نیاز جدیتری به بازبینی این نقش وجود داشته باشد.
در زمانهای که شبهعلم و شبه ژورنالیسم و شبه خبر رونق گرفتهاند و خواهناخواه توجه مردم را جلب میکنند بیش از هرزمانی برای آنهایی که دغدغه آگاهی مردم را در سر دارند ضروری است مرزبندی خود را مشخص کنند. ما باید تصمیم بگیریم برای فروش چند شماره بیشتر از نشریه، یا تعدادی کلیک بیشتر، یا کسب اعتبار و جایگاه و در نزد سازمانها و انجمنها و نهادها، حاضریم چقدر از اعتماد مخاطب خود را از دست بدهیم و به عبارت بهتر چقدر از اعتماد او سوء استفاده کنیم.
این روزها سوال مهمی که باید هر روز از خود بپرسیم این است که چطور میتوان مخاطب و مردم را در بین این توفان خبرهای دروغ که این روزها رنگ رسمیت نیز به خود میگیرند، به سمت واقعیت مستند راهنمایی کنیم. شاید پیش از هرزمانی باید از خود بپرسیم آیا در زمان انتشار یک داستان تا آنجا که از دستمان برمیآمده است، از صحت داستان اطمینان داریم یا نه؟
باید هرروز از خود سوال کنیم آیا در گزارشهای خود به دلیل اینکه مبادا کسی یا نهادی آزرده شود بخشی از واقعیتی و اطلاعاتی که ممکن است برای مخاطب مهم باشد را از او دریغ کردهایم؟ آیا نقش خود را در گزارشگری از نهاد علم و داستانهای علمی به روابط عمومی یا متحد این نهادها تنزل داده ایم و یا بر سر عهد خود با مخاطب مبنی بر تحقیق داستان و انتشار دادهها و اطلاعات دقیق و مفید برای او که منجر به افزایش آگاهی او میشود، پایبندیم.
این داستانی است که امروز جهان با آن دستبهگریبان است؛ اما در کشوری مانند ایران اهمیت توجه به این داستان مهمتر از هرزمانی است. نهاد و جامعه علمی هنوز در کشور ما قوام نیافته است و نهال علم و تفکر علمی در کشور ما چه در بین عموم و چه در بین دانشگاهیان هنوز جوان و آسیبپذیر است. توان مقاومت ما در برابر توفان خبرها و رویدادهای دروغین که مسیر رشد این نهال را ممکن است تحت تأثیر قرار دهند، کمتر از مناطقی است که سابقه بیشتری در دنیای علم دارند.
به همین دلیل شاید این روزگاران مهمترین دوران پیش روی رسانه علم در ایران باشد – حداقل تا الآن تاریخ ما – تا با ایفای نقش واقعی خود تا حد امکان جلوی انحراف از حقیقت و واقعیت به شبهعلم و شبه واقعیت را بگیرد.