کد خبر: ۱۳۳۶۶۶
تاریخ انتشار: ۰۶:۴۵ - ۱۸ آذر ۱۳۹۵ - 2016December 08
تغییر یکی از بخش‌های ناگزیر زندگی همه ما است اما اغلب ما به عنوان واکنش اولیه در برابر این تغییرات از خود مقاومت نشان می‌دهیم.
شفا آنلاین:یکی از مهم‌ترین مکان‌هایی که تغییر و مقاومت در آن‌ به‌خوبی مشاهده می‌شود، سازمان‌هاست. بسیاری از کارکنان و حتی مدیران هم در مواجهه با تغییرات فرایند کاری و یا شرایط کاری از خود مقاومت نشان می‌دهند و تمایل دارند همان رویه گذشته را در پیش بگیرند.

به گزارش شفا آنلاین: از آنجایی که مقاومت در برابر تغییر طبیعی و غیر‌قابل اجتناب است، غلبه بر آن نیز دشوار به نظر می‌رسد. مقاومت در برابر تغییر شاید هرگز به صفر نرسد ولی می‌توانیم از مقدار آن کم کنیم. در ادامه با شش استراتژی شامل ارتباطات، مشارکت، تسهیل، مذاکره، دستکاری و اجبار را برای کاهش مقاومت در برابر تغییر آشنا می‌شویم:


        یکی از راه‌های معمول غلبه بر مقاومت، آگاه‌سازی افراد نسبت به تغییر مورد نظر است. تبادل نظر به افراد کمک می‌کند تا نیاز به تغییر را درک کنند. این فرایند ممکن است به صورت فرد به فرد، سخنرانی گروهی یا از سایر طرق انجام پذیرد.

        جلب مشارکت افراد، یکی از استراتژی‌های موثر در زمینه تغییر محسوب می‌شود. به‌کارگیری گروه‌های ذینفع در فرآیند طراحی و پیاده‌سازی تغییر و استفاده از نظرات و توصیه‌های آن‌ها می‌تواند در این زمینه موثر واقع شود. برای مثال مدیر، برای طراحی سیستم حقوق دستمزد به افراد ایمیل زده و از آنها می‌خواهد مثلا پنج سطح پاداش و پنج نوع بسته پاداشی را متناسب با شرایط سازمان پیشنهاد کنند.

        یکی دیگر از استراتژی‌ها، حمایت از افرادی است که تغییر بر آن‌ها اثر قابل توجهی دارد. این حمایت‌ها می‌تواند شامل آموزش مهارت‌های جدید یا حمایت‌های مشاوره‌ای باشد.

        در نظر گرفتن مشوق برای مقاومت‌کنندگان بالقوه، استراتژی دیگری برای مقابله با مقاومت در برابر تغییر است. برای مثال مدیر در ازای تغییری که ایجاد می‌کند حقوق یا مزایای افراد آن را افزایش دهد.

        دستکاری و به کار گرفتن هم یک روش دیگر و موثر به شمار می‌رود که در این استراتژی مدیر به صورت انتخابی با استفاده از اطلاعات به گونه‌ای رویدادهایی را ترتیب می‌دهد تا ضرورت تغییر را نشان دهد. همچنین در این استراتژی افراد اصلی مقاومت کننده در فرایند طراحی و اجرا در نقش‌هایی که دوست دارند به کار گرفته می‌شوند. این یک مشارکت نیست چون عاملان تغییر نمی‌خواهند از نظرات آن‌ها استفاده‌ای ببرند. در واقع این استراتژی نوعی زیرکی به حساب می‌آید. برای مثال مدیر از کارمندی که نفوذ زیادی در همکاران دارد، در فرایند طراحی و اجرا استفاده می‌کند.

        و در نهایت مدیران می‌توانند کارکنان را با ابزاری همچون امکان ترقی، احتمال از دست دادن شغل و مانند آن مجبور به تغییر کنند.سپید
منبع: HRresource
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: