تا کنون به این فکر کردهاید تصویر شهری که در آن زندگی میکنید و به چهره آن عادت کردهاید از نگاه یک غیربومی چگونه به نظرمیآید؟
شفا آنلاین:اگر نگاهی به
اطراف بیندازید متوجه نمای ناهمگون ساختمانها، بالکنهای شلوغ و لولهها و
سیمهایی که از ساختمانها آویزان است، خواهید شد. اگر کمی بیشتر دقت
کنید این نازیبایی و ناهماهنگی در معماری شهرها نیز تا حد زیادی آزاردهنده
است. این در حالی است که ایران یکی از پیشگامان عرصه معماری بهشمار
میرود. شهرهایی مانند یزد، کاشان، اصفهان و... که تا حدودی بافت قدیمی خود
را حفظ کردهاند زیبایی و آرامش را برای ساکنانشان به ارمغان میآورند.
به گزارش
شفا آنلاین:به نقل از سپید توجه
به زیبایی ظاهری در کنار زیبایی داخلی، طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم
درست پوشش، رعایت مسایل فنی و علمی در ساختمان و دهها دلیل دیگر این معماری
را در ردیف زندهترین و زیباترین سبکهای معماری جهان قرار داده است و نام
بسیاری از آثار خلق شده توسط معماران شهیر ایرانی در فهرست آثار سازمان
آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (UNESCO ) قرار دارند.
ولی
چرا معماری رفیع و غنی ایرانی با گذشت زمان نتوانسته است علاوه بر حفظ
ریشههای فرهنگی-تاریخی خود، به درستی و با پاسداری از این ریشهها با
معماری مدرن ترکیب شود؟ پاسخ این سوال را در چگونگی تبلور معماری در تهران
بررسی میکنیم. تهران یکی از پر جمعیتترین شهرهای دنیا است بدون شک فراهم
کردن مسکن و مدیریت این کلانشهر کار سادهای نیست و اقدام به زیباسازی این
شهر بزرگ نیازمند سیاست گذاری و برنامهریزی دقیق است.متاسفانه هدف اصلی
معماری در تهران تنها به فراهم کردن مسکن برای ساکنان این کلانشهر آن هم به
هر قیمت مبدل شده است. نگاهی به معماری دهههای گذشته به خوبی بیانگر این
است که گذار فرهنگی در حوزه معماری در این شهر نه تنها وارد دوران جدید
(مدرنیته) نشده است بلکه با درک نادرستی از آن چهره شهر را به شدت مخدوش
کرده و تصویری ناموزون را ارایه کرده است.
محمود
گلابچی، استاد برجسته دانشکده معماری پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران در
اینباره میگوید:« همیشه گفتهاند سیمای شهر بر شرایط روحی و روانی
شهروندانش تاثیر مستقیم دارد. از قضا بارزترین ویژگی معماری شهر تهران در
دهههای اخیر هم بیهویتی و نابسامانی سیمای شهری بوده که تنها یک ثمرهاش،
نبودِ هیچگونه تعلق خاطری ازسوی ساکنان این شهر به محل سکونتشان است.»
محمود گلابچی با بیان اینکه معماری و شهرسازی ما نیازمند یک تحول، بازنگری و
بازخوانی است، میگوید: «متاسفانه معماری ما امروزه ازپیشینه تاریخی
پرافتخار و پرشکوه معماری ایرانی فاصله گرفته و نتوانستیم ارزشهای معماری
را حفظ کنیم، بنابراین نیازمند نگاه دوباره به ارزشهای شهرسازی هستیم.
تحول در اندیشههای معماری و مکاتب که در قرن بیستم اتفاق افتاده و بخشی از
آن بدون توجه به تاثیرات فرهنگی، اجتماعی و جلوههای بصری شهرمان به جامعه
ما نیز منتقل شد، عدم شناخت کافی معماران و شهرسازان از ارزشهای معماری و
ویژگیهایی که بر معماری ما حاکم بوده، تبدیل مسکن به کالایی سرمایهای و
مسیری برای سرمایهگذاری و تامین درآمد و عدم بسترسازی مناسب فرهنگی از
دلایل اصلی این فاصله و شکاف در معماری است.»
این
استاد معماری به نقش موثر رسانهها درشناساندن ارزشها و کیفیت مطلوب
معماری اشاره داشته و تاکید میکند: «متاسفانه در سالهای اخیر شاهد ساخت
خانههایی به سبک معماری غربی، آنهم با قیمتهای گزاف هستیم. این، یعنی
عدم شناخت مردم از معماری اصیل و اینکه آنها پذیرفتهاند معماری غربی؛
معماری برتر است.امروز شاهد افتتاح پروژههای مسکن با معماری متحدالشکل و
یکنواخت در سراسر کشور هستیم که بیتوجهی به معماری را نه تنها در مناطق
مختلف شهر بلکه در شهرهای کشور هم نشان میدهد.»
این
استاد دانشگاه با بیان اینکه در زمینه معماری با یک چالش جدی در کشور
روبرور هستیم، میافزاید: «معماران در طراحی مسکن باید به منطقه، اقلیم،
باورها و اعتقادات مردم توجه کنند. با نگاهی به گذشته کشورمان و الگوبرداری
از معماری اصیل خود میتوانیم پاسخهای مناسبی برای مقابله با این چالش
پیدا کنیم. در گذشته مسکن، محل آرامش بود، اما امروزه خانه و مسکن فضای
آرامش نیست بهطور مثال آشپزخانه اپِن ایجاد میکنیم و تمام فعالیتهای آن
را درمعرض دید مهمان قرار میدهیم یا فضای خانه را محدود میکنیم درحالیکه
در گذشته فضای اتاقها خالی و باز بود و به راحتی میشد استفادههای
متفاوتی از آن کرد. بازسازی معماری شهری گذشته ما را در برطرف کردن بسیاری
از ضعفهایی که امروز برای معماری و شهرسازیمان داریم،کمک خواهد کرد. »