شفا آنلاین>اجتماعی> استخوان و اسکلت بدن، حکم داربست را برای سایر اجزا داشته و درواقع بدون آن زنده بودنممکن نیست. وقتی که این داربست معیوب شود، ساختمان بدن در خطر است. ارتوپد نقش برپا نگه داشتن این چارچوب را دارد.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید اگر استخوانی بشکند یا
دچار نابودی شود به کار بردن جدیدترین فنون درمانی برای درمان و جایگزینی
آن ضروری است. متوجه میشویم که کار ارتوپد چقدر حساس است. حساس و سخت و
حیات اما نگاهی به نقطه نظرات صنفی آنها، خالی از لطف نیست. کار پزشکی سخت
با نادیده انگاشتن حقوق و مزایای متناسب. در این شماره برخی مشکلات صنفی
ارتوپدی با نظرات کارشناسان بیان شده است.
نقش انجمنها برای حقوق صنفی نادیده گرفته شده است غلامعلی
عکاشه، رئیس انجمن متخصصان ارتوپدی ایران درخصوص
تعیین نرخ پزشکی می گوید: «در تمام دنیا تعیین نرخ پزشکی یا هر صنفی بر
اساس نظرخواهی، نظارت و گاهی دخالت اتحادیه یا آن صنف انجام میشود و در
نهایت برطبق تعهدی که آن صنف و اتحادیه در مقابل تعیین نرخ دارد،
مسئولیتپذیری انجام آن را نیز دارد اگر انجمن ها و اصناف به صورت یک
کارفرما باشند، و از بالا فرمی را تصویب کنند و بدهند به آنها که به عنوان
کارفرما اجرا کنند، مانند همه جای دنیا هرچه دستوری باشد اتفاق نظر بین
اجرا و ایده پیش نمیآید. برای اینکه نقش نقش آفرینی صنف در تعیین ضرایب
وجود نداشته است. من کارفرمای دستورات تعیین شده نیستم حال با این حساب
میشود،به عنوان کارفرمای دستورات ثابت از بالا تعیین شده، مگر میشود،
آنها را اجرا کنم، به بقیه هم بگویم آن را اجرا کنند؟ مجبور میشوم، یک
قانون که گاهی در حد تصویبنامه است و ابلاغ شده است، در حد توان اجرا کنم
اما این موضوع انگیزه درست کار کردن را در اصناف ازبین می برد. متاسفانه در
دو سه سال اخیر، در بخش پزشکی چنین شد، تصویبنامهای که تکمیل شد خوب
بود اما ظرفیت بیشتری برای بالابردن نرخهای پزشکی داشت. در این بین با
اصناف و حداقل انجمن مشورتی صورت نگرفت، اما اگر صحبتی بود، اثرگذار نبود.
لذا نارضایتی در صنف درمانگر ایجاد شد.
انگیزه ای برای درست کار کردن وجود
نداشت، علیرغم تمایل انجمنها برای اجرای دستورالعملها که البته به نفع
مردم بود، کاری صورت نگرفت. به همین دلیل اعتراضات انجمن ما بی نتیجه ماند.
اول اینکه باید نظرخواهی میکردیم، دوم اینکه نظرخواهیها را اجماع
میکردیم و بعد اینکه نظرخواهی در تعرفهها تاثیرگذار میبود، خصوصا در
رشته های درمانی مانند، ارتوپدی که درمان سخت، با عارضه و اینکه ممکن است،
ضرایب سلامتی پزشک را به خطر بیندازد. وی میگوید: «برای احقاق حقوق انجمن
تلاش کردم و همچنان پیگیر اعتراضهایی که صورت گرفت، هستم. اعتقاد دارم
باید طرح سلامت را نجات دهیم. طرح تحول سلامت صرفا به دلیل اینکه آقای دکتر
روحانی، آن را به عنوان طرح داخلی و برجام را به عنوان طرح خارجی معرفی
کرد، باید از شکست دور بماند. برای اینکه این طرح از شکست دور بماند، چند
راه حل وجود دارد. اول اینکه انجمن ها را مسئول تعیین ضرایب بخش خصوصی کنند
و خودشان هم مسئول نگهداری این ضرایب باشند. دوم اینکه به انجمن ها در
بخشهای دولتی پست نظارتی بدهند و بخش آموزشی از بخش درمان جدا شود. بهداشت
هم از درمان جدا شود. یعنی یک بخش آموزشی، یک بخش درمانی و یک بخش بهداشتی
در سطح ممکلت، در وزارتی که متولی این امر است، وجود داشته باشد.
انجمن ها
بازوی قوی، مقتدر و توانا و با مسئولیت این طرح باشند، منتها خودشان طرح
را بنویسند، خودشان ضرایب را تعیین کنند و خودشان مسئول اجرای آن باشند.
مثلا اگر این اجازه را داشته باشم که خود برای بخش خصوصی اقدام کنم، و خود
جوابگوی کمبودها و نارضایتیها باشم هیچ حکومت و برنامه ریزی مدرنی، پیشرفت
نخواهد کرد، مگر اینکه به انجام نظارت عمومی تن دهد. نظارت عمومی، نظارت
بر افراد شاغل آن رشته و افرادی که از آن رشته منتفع یا متضرر می شوند،
اطلاق می شود. این نظارت باعث می شود، دخالت های درست به وجود بیاید و مسیر
صحیح هموار شود.»
عکاشه
ادامه میدهد: «عقیده بنده درخصوص آموزشهای پزشکی این است که تا حدی که
توانایی وزارتخانه برای آموزش بالا است و خود می پذیرد، آموزش پزشکی را
بالا ببرد، منتها مستلزم این است که در سطوح پزشکی تغییراتی داده شود. مثلا
وقتی فردی وارد آموزش پزشکی میشود، یا باید پزشک شود، یا هیچی! این فرد
باید هفت یا هشت سال آموزش پزشکی را به پایان برساند وگرنه پزشک نخواهد
بود. لذا پزشکی باید تقسیم بندی شود مثلا به سه سال اول، دوسال بعدازسه سال
که حکم فوق لیسانس دارد و بعد اگر خواست برای پزشکی بخواند. اگر وزارت
بهداشت و مسئولان بخش آموزش پزشکی نتوانستند، چنین برنامه ای پیاده کنند،
می توانند، بخش وسیعی از تخصص ها و فوق تخصص ها را میتوانند به بخش خصوصی
بدهند. مثلا با مجموعه هایی قرارداد ببندند، استادی که تایید شده هستند را
مسئول آموزش چند رزیدنت کنند و بعد از چندسال که آموزش ها به اتمام رسید،
وزارت بهداشت به آنها مدرک بدهد. باید سعی کنیم، دولتها را کوچک کنیم، نه
اینکه کوچک ها را بزرگ! چراکه تمرکز عمل و یکنواختی وظیفه به وجود می آید و
عدالت تاحدودی برقرار می شود اگر انگیزه در افراد به وجود بیاید، کار موثر
هم به همراه آن به وجود میآید. باید سیستم پیچیده دولت سالاری را ساده
کنیم تا انگیزه کار در افراد در هر صنفی بالا برود.»
آینده درمان شکستگیها روشن نیست رضا
شهریار کامرانی، عضو هیات مدیره انجمن ارتوپدی ایران
می گوید: « در رابطه با جامعه ارتوپدی معضلی که با آن مواجه هستیم، این است
که نیاز به وسایل برای درمان شکستگیها داریم. از سوی وزارت بهداشت و
درمان تکلیف شده که بیمارانی که به دنبال شکستگی ناشی از تصادفات هستند از
وسایلی که ساخت ایران است استفاده کنند وسایل ساخت ایران از کیفیت خوبی
برخوردار هستند. اما متاسفانه باید مراقب باشیم، سرنوشت وسایل ارتوپدی ما،
مانند سرنوشت سایر تولیدات انحصاری تبدیل نشود. متاسفانه بعدازاین
دستوالعمل و اجبار پزشکان به استفاده از این وسایل کیفیت وسایل پایین آمده
است چراکه همکاران دقت نمیکنند، رقیبی برای خود در این زمینه ندارند و
معلوم است که در زمین بی رقیب پادشاهی انجام میشود. هیچ گونه نظارتی در
فروش این وسایل به عمل نمیآید. تاکنون دیده نشده که از وزارت بهداشت
مراجعه کنند و بررسی کنند که این وسیله ای استفاده شده، سالم بوده؟ تقلبی
نبوده؟ از مسیر صحیح ساخته شده یا اینکه از مسیر نادرست وارد سیستم درمانی
شده است؟ آینده درمان شکستگی ها روشن نیست. آنچه که مشاهده می شود، این است
که در آینده کیفیت وسایل روز به روز کاهش پیدا می کند. مگراینکه بتوانیم
روشی برای افزایش کیفیت درنظر بگیریم. که رقابت و نظارت، روش هایی است که
وضعیت نجات میدهد. بد درمان شدن بیمار نتیجه وضعیتی است که رقابت سالم و
نظارت دقیق وجود نداشته باشد.»
خطاهای پزشکی بزرگنمایی نشود! ذبیحالله
حسن زاده، عضو هیات مدیره انجمن متخصصان ارتوپدی ایران، میگوید: «کشور ما حادثهخیز است و در حوادث جادهای دومین کشور دنیا
از نظر حوادث و آسیبها و معلولیتهای ناشی از آن هستیم. بالغ بر 1500
ارتوپد در داخل کشور فعالیت دارند که بخشی از آنها در دانشگاه و بخش دیگر
در بخشهای درمانی فعالیت دارند. این ارتوپدها تمام آسیبهای ناشی از
حوادث، سقوط و تصادفات را درمان و مدیریت میکنند. متخصصان ارتوپدی از
همکاران خود در منطقه پیشروتر هستند. چه ارتوپدهای ساکن در کشور، چه آنهایی
که مقیم در کشور دیگری هستند، از مهارت و دانش زیادی برخوردار هستند اما
جایگاه اجتماعی آنها به علت عدم زمینهها و حتی تبلیغات برخی از بخشهای
دولتی، تحتالشعاع قرار گرفته است، یعنی به جهت زحمتی که در اداره بیماران
ترومایی و حوادث در کمترین زمان و بیشترین میزان رسیدگی از شان مناسب
اجتماعی برخوردار نیستند.
در یک برنامه غیرکارشناسی شده، شاهد هستید به
راحتی شان پزشکی و خطای پزشکی مورد هجوم قرار میگیرد. در صورتیکه این
موارد در بخشهای دیگر جامعه مانند قضات وکلا و ... تا این اندازه
بزرگنمایی نمیشود. لذا با توجه به حجم حوادث جادهای و همینطور سطح علمی
متخصصان ارتوپدی که مطابق با بهترین اساتید جهان هستند، متاسفانه حقوق این
متخصصان در اجرای بند طرح تحول دچار غفلت شده است. کجای دنیا با نخبههایش
که با بهترین سطح کیفیت خدمات ارائه میدهند و در دنیا میتوانند حرف اول
را بزنند، در داخل کشور در حوزه منزلت و شان اجتماعی متزلزل هستند. خطاهای
پزشکی که بدون نظرکارشناسی در سطح جامعه اشاعه پیدا میکند، از یک سو به بی
اعتماد شدن توده مردم نسبت به قشر فرهیخته پزشکی و پرستاری منجر میشود که
همین موضوع ادعای ما در مورد توریسم درمانی را به چالش میکشاند. وقتی
اخبار از رسانههای ما بدون نظر کارشناسی پخش و رپورتاژ بشود، بدبینی نسبت
به جامعه پزشکی دامن زده میشود و همکاران ما که در مناطق دورافتاده و
شرایط سخت کار درمانی میکنند، دلسرد شده و از ادامه کار دلسوزانه صرف نظر
میکنند.»
حسنزاده
میگوید: «در کشوری مانند آمریکا که آمار رسمی وجود دارد، در سال 44 تا
90 هزار مرگ و میرها ناشی از خطاهای پزشکی است. در کشور انگلیس متوسط
سالانه 7 پای دیابتی به اشتباه پای چپ به جای پای راست و برعکس، قطع
میشود. اما اینها را رسانهای نمیکنند. باید نگاه سیستماتیک و فرآیندگرا
به خظاهای پزشکی داشته باشیم، نهادهای کارشناسی ذیربط مانند، سازمان نظام
پزشکی و پزشکی قانونی به این موضوع رسیدگی میکنند و اگر موردی هم رخ بدهد،
از حقوق بیمار دفاع میشود.»
وی ادامه میدهد: «ارتوپدی از رشتههایی است
که بعداز جراحیهای زیبایی و رشته زنان و زایمان، بیشترین میزان خطا را از
آن خود کرده است، چراکه اولا حوادث جادهای آمار بالایی دارد. 50 درصد
حادثه دیدگان تصادف، در جا فوت میکند، 50 درصد بقیه هم گاهی به علت مشکلات
نقل و انتقال در سیستم امدادرسانی، به موقع به بیمارستان و مرکز درمانی
نمیرسند. تنها نیروی انسان نقش کلیدی بازی نمیکند، بلکه تجهیزات و وسایل
مناسب برای اتمام حلقه درمان موثر وجود داشته باشد. بیمارستانهای ما
فرسوده هستند، و برخی سابقه 150 ساله دارند. پزشکان با حداقل امکانات کار
خود را به خوبی انجام میدهند وگرنه، عفونت، جوش نخوردن و ... جزو عوارض
ذاتی بسیاری از اعمال جراحی است. از طرف دیگر پزشکان هم باید اطلاعات کاملی
را از نحوه درمان و جراحی بیمار ارائه دهند، تا بیمار بداند، با چه
اتفاقاتی روبرو است.»