وی با بیان اینکه یکی از دلایل گرایش زنان به اعتیاد، اعتیاد همسرانشان است، گفت: مردان در گذشته در گروههای دوستی مردانه، مواد مصرف میکردند ولی اکنون در خانواده این کار را انجام میدهند و این اقدام باعث می شود همسران در معرض خطر قرار بگیرند.
این جامعه شناس اضافه کرد: اعتیاد سه ویژگی دارد. معتاد احساس نیاز شدید به ادامه مصرف مواد دارد و تلاش می کند از هر طریقی آن را تهیه کند، علاوه بر آن علاقه مند به افزایش مداوم مصرف مواد است و وابستگی روانی و جسمانی به آثار مواد دارد.
وی با بیان اینکه آثار اعتیاد هم در زنان و هم مردان دیده میشود، گفت: موادمخدر صنعتی آثار خطرناکتری نسبت به مواد سنتی دارد. این مواد به شکل آدامس، قرص، کپسول و پودر قابل دسترسی است.
شکربیگی با بیان اینکه تابوی اعتیاد زنان در جامعه شکسته شده است، در ادامه گفت: خانواده و اجتماع رابطه دوسویه دارند یعنی ممکن است هم زنان در خانواده به سوی اعتیاد سوق پیداکنند و هم در جامعه و به همین علت در واقع مشکلات و آسیبهای اجتماعی هم در خانواده و هم در اجتماع افزایش یافته است.
به گفته این جامعهشناس، این آسیب دلایل مختلفی دارد؛ یکی از علل آن درگیری و ستیز زن و شوهر است. بنا بر آمارهای موجود خشونت خانگی همانند پرخاشگری در ایران زیاد است. در نتیجه ممکن است زن در خانواده دچار احساس تنهایی شود و برای پر کردن این خلا به اعتیاد گرایش پیدا کند. در واقع اعتیاد بیماری است که بر اساس احساس تنهایی به وجود آید.
وی یکی دیگر از دلایل اعتیاد زنان را نارضایتی از زندگی زناشویی دانست و اظهارکرد: یکی از کارکردهای خانواده، رضایت زناشویی است. در صورت فقدان این رضایت ممکن است زن به اعتیاد سوق پیدا کنند.
از هم گسیختگی خانواده یکی دیگر از دلایل گرایش زنان به اعتیاد است که شکربیگی بیان کرد و افزود: فروپاشی خانواده به معنای نبود ارتباط عاطفی بین زن و مرد و وقوع طلاق عاطفی است. ازدواج های اجباری نیز موجب میشود که دختران به جای محبت نسبت به همسر خود احساس تنفر کنند. در نتیجه جذب گروههای منحرف و دچار اعتیاد شود تا به این ترتیب ناراحتیهای روحی و روانی خود را کاهش دهتد و خلاهای جنسی و زناشویی خود را جبران کنند.
وی پارتیهای خانوادگی را عامل بسیار مهمی در اعتیاد زنان ذکر و اظهارکرد: به علت کمبود اوقات فراغت خلاق مثل تماشای تئاترهای خیابانی و شرکت در گردهمایی های مردمی، زنان به پارتی و دورهمیهای خانوادگی و غیرخانوادگی در مناسبت های مختلف روی آورده اند که متاسفانه در برخی از این مجالس مواد مخدر به ویژه مواد توهمزا مصرف می شود که استفاده از آن در دراز مدت موجب اعتیاد میشود. علاوه بر پارتی های خانوادگی،گروههای دوستان نیز در این زمینه موثر هستند.
این جامعه شناس با بیان اینکه اعتیاد زنان می تواند علل اجتماعی داشته باشد،تصریح کرد: فقر و رفاه بیش از حد در این زمینه مهم است. برخی مواقع دسترسی نداشتن به امکانات مالی و معیشتی ممکن است موجب ایجاد احساس محرومیت و گرایش به اعتیاد شود از سوی دیگر برخورداری از امکانات مالی فراوان امکان حضور در مهمانیهای شبانه و مسافرتهای تفریحی داخلی و خارجی را فراهم می کند و زن در این شرایط در معرض اعتیاد به مواد مخدر قرار می گیرد. برخی معتقدند پراکندگی آمار معتادان در طبقات مختلف جامعه در حال تغییر است که لازم است در این زمینه پژوهش بیشتری انجام شود.
وی درباره پیامدهای اعتیاد زنان گفت: اعتیاد آنان میتواند پیامد فردی داشته باشد. زن معتاد ممکن است دچار مشکلات روحی و روانی و بیماریهای جسمی از جمله جنسی شود . علاوه بر آن به افسردگی مبتلا شود و حتی خودکشی کند. از سوی دیگر زن معتاد نمی تواند به درستی نقش مادری خود را ایفا کند. در نتیجه خانواده فرو می پاشد و نسل معتاد پرورش داده می شود. اعتیاد آنان موجب کاهش فرصت ازدواج دختران زنان معتاد میشود و چون زنان معتاد از خانواده طرد میشوند.
این جامعه شناس با تاکید بر نقش رسانه ها در پیشگیری از افزایش اعتیاد زنان گفت: رسانه ها در این زمینه نقش مهمی می توانند ایفا کنند. آنان باید به پیشگیری و درمان توجه کنند. تقویت باورها و ارزشهای دینی و اخلاقی و ترویج شیوههای انتخاب همسر مناسب و جلوگیری از شرکت دختران در مهمانیهای شبانه و تشویق دوستی آنان با انسان های صالح از دیگر راهکارهای پیشگیری از اعتیاد است.
شکربیگی افزود: گواهی عدم اعتیاد برای ازدواج خیلی مهم است. نظارت بر مکانهای جرمزا نیز اهمیت زیادی دارد. لازم است در جهت کاهش اعتیاد نقش خانواده ها تقویت و از عوامل تهدید کننده بنیان خانواده جلوگیری شود.
این جامعه شناس تصریح کرد: معتاد هم ضعف اراده و هم ضعف جسمی دارد. لازم است اراده او را با بهرهگیری از مددکاراجتماعی تقویت کنیم علاوه بر آن در جهت تقویت اراده به زن معتاد مشاوره داده شود.
وی افزود: نیاز است سازمانهای مرتبط با آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد به کمک زنان معتاد بشتابند. سمنها نیز در این زمینه بسیار تاثیرگذار می توانند باشند. لازم است گروههای محله ای شکل بگیرد و زنان در آنها حضور یابند و زنان معتاد را در محلات مختلف شناسایی و تلاش کنند با همدلی و مشارکت به حل مسایل زنان معتاد کمک کنند .
شکربیگی با بیان اینکه خانواده ممکن است به زن معتاد انگ ضعف اخلاقی بزند، اظهارکرد: این بدترین انگی است که به یک زن میتوان زد. این فرد بیمار است نه مجرم. با انگ زنی زن معتاد از زندگی ناامید میشود این در حالیست که زن معتاد قطعا نیاز به کسب قدرت مجدد و زنده شدن مسوولیت شخصی دارد تا بتواند به پیامدهای مختلف اعتیاد خود آگاه شود و در مسیر بهبودی گام بردارد. با نجات یک زن از دام اعتیاد، خانواده و جامعه نجات مییابد. خشونت جسمی و رفتاری علیه زنان معتاد درست نیست و کمک خانواده و جامعه برای نجات او موثر است.
وی با بیان اینکه زنان به کشیدن سیگار گرایش بیشتری نسبت به گذشته پیدا کردهاند، گفت: به گمان آنان استعمال سیگار اعتیادآورنیست این در حالیست که سیگار زمینه ساز اعتیاد محسوب می شود. سیگار به عنوان تنها ماده تخدیرکننده برای همه افراد جامعه قابل دسترسی است و متاسفانه قبح اجتماعی مصرف آن شکسته است.
شکربیگی با بیان اینکه 95 درصد از معتادان قبل از ابتلا به اعتیاد سیگار می کشیدند، اظهار کرد: بر اساس آمار وزارت ورزش و جوانان 30 درصد از افراد 10 تا 19 ساله مصرف سیگار را تجربه کردهاند. حدود 4.3 درصد زنان ایرانی سیگار میکشند. بیشتر آنان تحصیلکرده هستند.5 درصد از دختران دانشجو سیگاری هستند.
این جامعه شناس در پایان خاطر نشان کرد: متاسفانه کشیدن سیگار یک امر عادی شده است. از نظر زنان و دختران سیگاری مصرف این ماده دخانی یعنی امروزی بودن و برابری زن و مرد و همچنین عاملی برای جلب توجه و ورود به گروههای دوستی پسران است. غافل از اینکه سیگار مادر همه اعتیادهاست.