بر اساس تازه ترین آمار ارائه شده توسط معاونت آبخیزداری سازمان جنگلها،
مراتع و آبخیزداری کشور فراوانی
وقوع سیل از 179 مورد در فاصله سالهای 1330 تا 1339 به 1581 مورد در فاصله
سالهای 1380 تا 90 افزایش یافته است. از سال 1390 تا شش ماهه نخست سال 94
نیز 552 سیل دیگر در کشور به ثبت رسیده است. محمد عقیقی، مدیرکل دفتر
آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان جنگلها و مراتع کشور نیز در گفتوگو میگوید: بر اساس آمار بانک اطلاعات سیل در سازمان جنگلها و مراتع
کشور، سالانه حدود 450 شهر و 8600 روستا و آبادی در معرض سیل قرار
میگیرند.
به گفته این مقام مسئول، در 25 سال گذشته 975 سیل نسبتاً بزرگ در کشور به ثبت رسیده که خسارات قابل توجهی به جا گذاشتند. او معتقد است با اجرای کامل عملیات آبخیزداری، پخش و کنترل سیلاب، مدیریت چرای دام و قرق مراتع به منظور جلوگیری از فرسایش خاک میتوان تا حد زیادی خسارات ناشی از سیل را در کشور کاهش داد.
عقیقی میافزاید: سیل هر ساله به طور متوسط 38400 میلیارد ریال به کشور خسارت میزند که این رقم چیزی حدود یک میلیارد دلار در سال میشود. ما در برنامه ششم توسعه پیشنهاد داده ایم که اگر منابع اعتباری مان تأمین شود میتوانیم 14 میلیون هکتار از اراضی کشور را زیر پوشش طرحهای آبخیزداری و عملیات مکانیکی، بیولوژیکی و بیومکانیکی آبخیزداری ببریم. با احتساب اینکه هر هکتار حدود یک میلیون تومان هزینه در برخواهد داشت یعنی ما به حدود 14 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز خواهیم داشت که ناگفته پیداست تحقق نخواهد یافت اما در صورت عملی شدن، سازمان جنگلها از نظر نیروی کارشناسی و منابع انسانی و توان علمی و فنی بدنه و مشاورانش توان این را دارد که چنین حجمی از طرحهای آبخیزداری را در سطح 14 میلیون هکتار از اراضی کشور که در حال حاضر 9 میلیون هکتار آن مطالعه شده، اجرایی و پیادهسازی کند. این مقام خاطرنشان میکند: در حال حاضر منابع اعتباری ما تکافوی اجرای طرحهای آبخیزداری را در گستره وسیع ندارد برای مثال در سال 94 حدود 165 میلیارد تومان کل اعتبارات مصوب ما بود که در نهایت حدود 30 تا 40 درصد آن اختصاص یافت که با این مبلغ تنها 200 هزار هکتار را میتوانیم زیر پوشش طرحهای آبخیزداری ببریم. به گفته او، اجرای عملیات آبخیز داری باعث کاهش فرسایش خاک، جلوگیری از افت آبهای زیرزمینی و بروز سیل میشود. به گفته او آبخیزداری در عرصههای پر شیب و سرشاخه رودخانهها و حوضههای آبی صورت میگیرد و آبخوانداری نیز که جزئی از آبخیزداری محسوب میشود با هدف نفوذ آب به زمین و در اراضی پست صورت میگیرد.
عقیقی یادآور شد: نمونه موفق طرحهای آبخوانداری نیز، کاری است که دکتر آهنگ کوثر در «گربایگان» فسا انجام داد و یک منطقه سیل خیزی که در گذر زمان خالی از سکنه شده بود دوباره احیا کرده و زراعت سیلابی را در این منطقه گسترش داد. مدیرکل دفتر آبخیزداری سازمان جنگلها درباره سیل اخیر خوزستان میگوید: در مورد سیلاب خوزستان که گفته میشود کارون ، کرخه و دز را دربرگرفت باید بگویم از نظر ما تا کارون طغیان نکند ما نمیگوییم سیل آمده است. اما باید اذعان داشت که این میزان بارندگی که در چند روز گذشته اتفاق افتاد، بارش غیرطبیعی و زیادی بود که در یک زمان کوتاه منجر به ایجاد جریان وسیعی از آب در رودخانهها شد و چون حوضه آبخیز با مشکلاتی همچون نامتعادل بودن دام و مرتع و تخریب پوشش گیاهی مواجه است و ملاحظات فنی نیز در ساخت و سازهای حاشیه حریم رودخانهها هم صورت نگرفته بود سیلاب ایجاد شده خسارات فراوان به جا گذاشت.
او با اشاره به نقش آبخیزداری در جلوگیری از سیل گفت: امروز بحث من بحث سد
و آبخیزداری و مقایسه این دو نیست. چون هر کدام اینها در جای خود ارزشمند
هستند اما در برهه زمانی کنونی که در دوره خشکسالی 30 ساله قرار داریم و 15
سال آن هم هنوز باقی مانده است دیگر ساخت سدهای بزرگ جایگاه ندارد و البته
خوشحالم که در دوره فعلی این مهم را بسیاری از مدیران وزارت نیرو هم اذعان
میدارند و جلوی ساخت بسیاری از سدها را گرفتهاند و همین که مباحث زیست
محیطی را در مقایسه با گذشته بسیار بیشتر رعایت میکنند جای قدردانی دارد.
کمبود آب هنوز به قوت خود باقی است
حمیدرضا خدابخشی، معاون طرح و توسعه شبکه آبیاری و زهکشی سازمان آب و برق
استان خوزستان، در گفتوگو درباره حجم ذخایر سدهای خوزستان بعد
از سیل اخیر میگوید: مخزن سدهای استان حدود 5/11 میلیارد مترمکعب گنجایش
آب دارد که در حال حاضر 5/6 میلیارد مترمکعب آب پشت این سدهاست و هنوز 5
میلیارد مترمکعب دیگر خالی است. او در پاسخ به اینکه پس چرا برخی سدها دچار
سرریز آب شدند میگوید: اتفاقی که افتاد این بود که در نتیجه پدیده
تغییر اقلیم که ناشی از دخالتهای ناصواب انسانها و افزایش گاز گلخانهای
در جو زمین است نظام بارش هم به هم ریخته است.
یعنی ناگهان شاهد یک بارش
زیاد در زمان محدود و در گستره محدودی خواهیم بود که این امر گاه منجر به
بروز سیلاب هم میشود که البته از دیدگاه کارشناسی سیلابهای اخیر غرب و
جنوب غرب ایران کاملاً پدیدهای طبیعی هستند و سدهایی هم که در این منطقه
ساخته شدهاند گواه این نکته هستند که در گذشته نیز اینچنین سیلاب هایی
وجود داشته است اما شاید اخیراً این امر بیشتر شده باشد. با این اوصاف چون
بارشها در سطح استان پخش نبود، حوضه آبخیز دز بیشتر متأثر از این بارشها
شد و لذا شاهد انباشتگی آب در سد دز بودیم که این امر باعث تخلیه آب
مازاد پشت سد شد در حالی که الان سد کرخه هنوز بیش از دو میلیارد مترمکعب
دیگر ظرفیت خالی دارد یا آب سد مارون هنوز به 50 درصد حجم مخزن هم نرسیده
است. اما در دز از 7/2 میلیارد مترمکعب گنجایش مخزن در حال حاضر حدود 6/2
میلیارد مترمکعب آب ذخیره شده است که اضافی آن تخلیه شد اما در کل هنوز هم
در پشت سدها کمبود آب داریم.
سیل ربطی به وجود سدها ندارد
خدابخشی در پاسخ به برخی اظهار نظرها مبنی بر اینکه گفته میشود رهاسازی
دیرهنگام آب از سد دز منجر به تشدید اثرات تخریبی سیل در پایین دست شد
میگوید: پیشبینیهای هواشناسی همیشه به صورت احتمالی است و ما نمیتوانیم
سدی را که باید برای تولید برق و تأمین آب کشاورزی مردم ذخیره کافی
داشته باشد جلوتر تخلیه کنیم اما در برنامه مدیریت سد دز از 50 سال پیش
تاکنون ساز و کار تخلیه سد در وقت مقتضی هم دیده شده و برای همین حدود 20
تا 30 درصد از آب ذخیره شده مازاد رهاسازی شد ولی این امر منجر به بروز سیل
نشد و من این را قبول ندارم. ضمن اینکه در حوضه رودخانه مارون و جراحی و
در بالادست تالاب شادگان هم سیل آمد در حالی که آنجا دیگر سد نبود که سرریز
کند! یادآوری میکنم اگر بند تنظیمی که آب منطقهای ساخته بود در این
محدوده نمیبود سیل جراحی و مارون با دبی 3300 مترمکعب اثرات ویرانگر
بیشتری میداشت که بخشی از قدرت و شدت جریان آب توسط این بند تا 1500 متر
مکعب کنترل شد. این مقام افزود: در مورد رخداد سیل اخیر باید بگویم حتی سیل
در بیشتر مناطق جنوبی و غربی کشور نتیجه بارندگیها هم نبود بلکه حاصل
سکونت غیرمجاز و غیرکارشناسی مردم و مدیریت شهری در حاشیه رودخانه هایی است
که برای مدت طولانی خشک شده بودند. به عنوان مثال وقتی شهرداری در بستر و
حریم رودخانه دز ساختمانهای رفاهی میسازد خب طبیعی است وقتی رودخانه پر
آب شود همه را با خود میبرد. فقر پوشش گیاهی در منطقه نیز از دیگر علتهای
ایجاد سیل است که جا دارد اهمیت لازم به طرحهای آبخیزداری، آبخوانداری و
جلوگیری از تخریب پوشش گیاهی داده شود تا قدرت سیل خیزی عرصههای طبیعی
کاهش یابد.
سیل، گرد و غبار را کنترل کرد
خدا بخشی افزود: «اگر شما میبینید در استان خوزستان گرد و غبار وجود
دارد، نتیجه نبود همین سیلاب هایی است که با شست و شوی مراتع و مرطوب کردن
خاک منطقه زمینه را برای رشد پوشش گیاهی فراهم میکند. بنابراین این سیلاب
آنقدرها هم بد نبود و نباید این پدیده را اینقدرها هم سیاه دید. اگر
بپذیریم که رودخانه حریم دارد و از مسیر آن خارج شویم و ساخت و سازهای شهری
و روستایی مان را از پهنههای سیل و مناطق پست به بلندیها ببریم دیگر
اینقدر مورد آسیب سیل قرار نمیگیریم»
مدیریت سیلاب نیازی به سدسازی ندارد
این مسئول منابع آب ادامه داد: «مدیریت سیلاب مهمتر از کنترل سیلاب است.
من معتقدم این تصور که باید سیلاب را با ساخت سازه کنترل کرد، اشتباه است.
اجرای قدرتمند مدیریت سیلاب یعنی اینکه در رویکردهای ساخت و ساز شهری و
روستایی کمی تغییر ایجاد کنیم و نظام پرداخت خسارت توسط بیمهها را
کارآمدتر کنیم و به جای ایجاد هزینههای جدید برای کشور و ساخت سدهای پر
هزینه که میتواند 50 سال دیگر از انتفاع خارج شود، آبخیزداری در بالادست
سدهای موجود را قوی تر اجرا کنیم تا جلوی فرسایش خاک و انباشتگی رسوبات در
سدها را بگیریم و پوشش گیاهی را حفظ کنیم. معاون سازمان آب و برق استان
خوزستان میافزاید: بنده با طرحهای انتقال آب هم کاملاًمخالف هستم چون
این ما هستیم که باید خودمان را با طبیعت همسان کنیم و نه اینکه با برهم
زدن اکوسیستم طبیعت را همسان خود کنیم.»
رهاسازی حقابه تالاب هورالعظیم پیش از سیل
این مقام درباره تأمین حقابه تالابهای استان نیز میگوید: قبل از اینکه
بارندگی و سیلی اتفاق بیفتد ما از ابتدای سال بدون اینکه سازمان محیط زیست
هم خواسته باشد خودمان بخشی از حقابه هورالعظیم را به میزان 300 میلیون
مترمکعب رهاسازی کردیم و تا پایان فصل بهار نیز حدود 300 میلیون متر مکعب
دیگر هم از سد کرخه رهاسازی آب برای هورالعظیم خواهیم داشت و توجه داشته
باشید که این امر ربطی به سیل اخیر ندارد چون ما نیز متوجه اهمیت تالاب
هستیم.
آهنگ کوثر، بنیانگذار علم آبخوانداری:
تغذیه آبخوانها با سیل از فروش نفت درآمدزا تر است
سیل نعمت است نه نقمت
«سیلاب یک برکت است. این نادانی ماست که سیل را دردسر و مصیبت میدانیم.
اگر سیل نبود، در بیشتر مناطق جهان حیات نبود. سیلابها باید باشند تا
سفرههای آب زیرزمین سیراب شوند. فقط نکته مهم اینجاست که ما بتوانیم
سیلابهای جاری را مهار و از برکت خدا به شکل مطلوب استفاده کنیم.» این
بخشی از اظهارات پیرمرد شیرازی است که سالها است لقب بنیانگذار علم
آبخوانداری در ایران را با خود یدک میکشد. دکتر آهنگ کوثر که تاکنون جوایز
متعددی از سوی برنامه اسکان بشر سازمان ملل و یونسکو کسب کرده
میگوید: رخداد خشکسالی و سیل روال همیشگی بیابانها بوده و امری استثنایی
نیست. بیشتر بیابانها از نعمت میلیونها کیلومتر مکعب آبرفت درشت دانه، که
توان نگاهداری میلیونها متر مکعب آب را دارند، برخوردارند و کشور ایران نیز
کشور بیابانی است.
آهنگ کوثر که موفق شده دشت گربایگان فسا را که در دهههای گذشته خالی از سکنه و کشاورزی شده بود با توزیع سیلاب در زمین بار دیگر احیا کند، اخیراً با کمک همکارانش حمید مصباح و مهرداد محمد نیا، حاصل 20 سال پژوهش هایش را با درج مقالهای در ژورنال معتبر هیدروژئولوژی از انتشارات اسپرینگر، با عنوان: «بهبود بلند مدت کشاورزی با گسترش سیلاب در دشت گربایگان، ایران: آیا برای تأمین امنیت انسانها، تغذیه مصنوعی آبخوانها سودمندتر است یا فروش نفت؟»به چاپ رسانده است. این پژوهشگر میافزاید: پیامد آبکشی بیرویه از چاههای غیر مجاز، خشکیدن قنات هایی بود که آب چهار روستا را در دشت گربایگان در جنوب ایران تأمین میکردند. این نابخردی سبب بحرانی شدن شرایط زیست و مهاجرت گروهی روستاییان به شهرها شد. طراحی و ساخت ۲۰۳۴ هکتار شبکههای گسترش سیلاب برای آبیاری سیلابی و تغذیه مصنوعی آبخوانها از دی۱۳۶۱ تا ۱۳۷۵، سبب مهار شدن ۱۹۳ میلیون مترمکعب سیلاب و نفوذ ۷۶ درصد آن به آبخوان شد. نتیجه این کار ایجاد انگیزه بازگشت در بیشتر مهاجران به روستاهایشان بود. در نتیجه اجرای این طرح در سال زراعی ۱۳۹۰-۱۳۸۹، مساحت پهنه کشتزارهای فاریاب، به بیش از ۱۳ برابر سال ۱۳۶۱ رسید.
سیلابها کشور را در مقابل خشکسالی بیمه میکند
او خاطر نشان میسازد: افزون بر آن، از سال ۱۳۶۹ تاکنون، سالانه برای ۷۰۰
واحد دامی علوفه مغذی تهیه شده است. تغذیه مصنوعی آبخوانها، گزینهای
بخردانه را در برابر ساختن سدهای بزرگ پیشنهاد میکند. ۴۲۰ هزار کیلومتر
مربع از پهنه ایران را آبرفتهای درشت دانه ژرف پوشاندهاند. گنجایش این
آبخوانها ۵هزار کیلومتر مکعب، یعنی ۱۰ برابر بارندگی سالانه سراسر ایران
است. اگر هزینه فراهم ساختن یک متر مکعب گنجایش در سراب سدهای بزرگ 5/2
دلار امریکا منظور شود، ارزش بالقوه این فضای تهی 5/12 ضربدر ۱۰ به توان ۱۲
دلار است. افزون بر آن، گسترش سیلاب بر فراز آبخوانهای ۳۳هزار رشته کاریز
خشکیده، سبب به راه افتادن دو باره آنها خواهد شد.
به گفته او ۱۹ درصد ارزش واردات ایران در سال ۱۳۹۲ مربوط به مواد غذایی است که در صورت در دسترس بودن آب میتوان بخشی از آن را در کشور تولید کرد. از آن جا که تغذیه مصنوعی آبخوانها آب مورد نیاز را فراهم میآورد، ارزش آبرفتها بیش از نفتی است که از فروش آن ارز لازم برای خریدن مواد غذایی به دست میآید و تغذیه مصنوعی آبخوانها در پهنه ۱۴۰هزار کیلومتر مربع، توان ایران را برای مقابله با خشکسالی و کاهش بحرانهای مربوطه میافزاید.
این پژوهشگر
معتقد است: تبخیر فراوان از آبهای سطحی، رسوبگیری زودرس، به
زیر آب رفتن سکونتگاهها و کشتزارها، کوچ اجباری ساکنان محلهای آبگیرها و
سدها، نشت مخازن، زلزله و دیگر زیانهای زیست محیطی، و
بالاخره هزینههای نجومی و مدتهای دراز که برای ساختن آنها لازم است،
سدها را در بیشتر موارد دانش و فنی نابجا برای بیابانها جلوه
میدهد. افزون بر آن، سدها چندان سودی به ساکنان
آبخیزها، که آب مخازن را تأمین میکنند، نمیرسانند. آنها نه تنها
بیشتر آبی را که طبیعت به ما ارزانی میدارد، بلکه خاکهای سطحی
را که به هیچ گونه جایگزین نمیشوند، از دست میدهند. بنابراین،
بایستی روان آبهای گل آلود مهار شده و برای ساختن خاک زراعی، تولید
خوراک، علوفه و چوب، و یا انباشتن آبخوانها، مورد بهرهوری قرار گیرند.
سود جانبی این کوششها، کاهش زیانها و تلفات سیل است.ایران