اما
بیماران علاوه بر تشخیص، به درمان نیز احتیاج دارند که برای این کار، به
سیستم ارجاعی احتیاج داریم که بیمار را به پزشک مربوطه مانند ارتوپد، داخلی
و غیره معرفی نماید. البته در برخی از کلینیکهای مربوط به طب کار، ابزار و
دستگاههایی وجود دارد که هم امکان تشخیص را به پزشک کار میدهد و هم
میتواند بیمار را در جلسات متعدد درمان کند. برعکس این قضیه هم صادق است.
یعنی اگر پزشک ارتوپدی متوجه شد شکستگی یا ترک استخوان یک فرد با شغل وی در
ارتباط بوده است و میتواند در آینده نیز آسیبها و صدمات احتمالی به فرد
وارد کند، بهتر است بیمار را به یک متخصص طب کار یا پاراکلینیکهای مخصوص
طب کار معرفی کند و ارجاع دهد تا فرد در صورت لزوم بتواند حق و حقوق خود را
از کارفرمایش کسب کند.
هرچند
با تمام اینها، باز هم حکمدهنده نهایی قاضی دادگاه است و متخصص طب کار
فقط میتواند تشخیص خود را به مراجع قضایی اعلام کند. باقی پزشکان هم
میتوانند در رابطه با اینکه تا چه اندازه یک فرد بخاطر شغل خود آسیب
جسمانی دیدهاست، حکم قضایی بدهند، چرا که به لحاظ قانونی تشخیصهای هر
پزشکی میتواند در دادگاه سندیت داشته باشد.
تفاوت
اصلی متخصصین طب کار با باقی پزشکان نیز در این است که متخصصین طب کار
برای بررسی سلامت یک مجموعه و مطالعه روی یک شغل، به گروه و تیم احتیاج
دارند و به صورت تک نفره مطالعات پیش نمیرود. همکاری متخصصین طب کار با
تخصصهای دیگر اینجا هم به چشم میخورد. گاهی برای تشخیص مسمومیت یک فرد بر
اثر کار با سرب باید با یک متخصص علوم آزمایشگاهی یا پاتولوژیست همکاری
کرد و یا برای تستهای ورزش بیمار را به یک متخصص قلب و عروق ارجاع داد.
هرچند متخصص طب کار در تمام این موارد مهارت به دست آورده و با آنها آشنایی
دارد، اما بهتر است طبق سیستم سلامت، شکل ارجاع به درستی انجام شود.
خسرو صادق نیت رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت