کد خبر: ۹۲۷
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۸ - ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ - 2013March 11
شفاآنلاين :به روز كردن دانش مددكاران با آموزش هاي علمي پيشرفته و تعصب و علاقه به حرفه مددكاري دو عامل اصلي موفقيت و پيشرفت مددكاران است.
دكتر انور صمدي راد- استاد مددكاري از دانشگاه ادينبورو انگلستان و آسيب شناس اجتماعي – به مناسبت 29 اسفند- 19 مارس روز جهانی مددکاری -  در گفتگوي اختصاصي به خبرنگار شفا آنلاين گفت: ما باید درحرفه مددکاری نگاه خاصی به موفقیت داشته باشیم و بدانیم که مددکار موفق کیست و چگونه باید عمل کند.به همین خاطر من در سال 1371 در همین رابطه تز دکترای خودم را ارائه دادم که این طرح تبدیل به یک پروپوزال شد . به این صورت که در کشور انگلستان به سراغ پنجاه مددکار باسابقه که حداقل 15سال کار حرفه ای کرده بودند و به تشخیص سازمان رفاه اجتماعی کشور انگلیس ،مددکار موفق شناخته شده بودند، رفتم و با آن ها مصاحبه کردم. وي افزود :در ابتدا سه تیم مددکاری در حوزه های کودکان و زنان موضوعات حقوقی و اهدای حقوق مجرمان وهمچنین  حوزه سالمندان ، معلولین و نیازمندان مالی تشکیل دادم. بعد از مصاحبه عمیقی که با آن ها داشتم به این نتیجه رسیدم که آن ها هم مثل من تااین لحظه به اين موضوع كه چگونه يك  مددکار در کارش موفق می شود فكر نکرده بودند و برایشان جالب بود که تجربیات و گذشته کاری شان را با من مرور کنندو بعد هرکدام احساس رضایت و موفقیت هایی که در كار داشتند را با من در میان گذاشتند. دكتر صمدي راد تصريح كرد:بعد از همه این تحقیقات به نتایجی دست یافتم و به طور کلی پي بردم وقتی مددکاری از نگاه خودش حس می کند در کارش موفق است و یا یک مددکار خوب یا (Good practice) است و احساس رضایت خاطر هم می کند این بدان معنی نیست که  حرفه ای عمل کرده است و شاید از نظر ما مددکار حرفه ای نباشد . پس تفاوت معناداری بین یک مددکار خوب و یک مددکار نرمال وجود دارد. پس نتیجه اینکه هر اقدام مددکاری که به نتیجه مطلوب رسید لزوماً نمی شود گفت آن مددکار خوب و درست عمل کرده است.  استاد مددكاري اجتماعي خاطر نشان كرد:دیگر اینکه شاید کار یک مددکار حرفه اي  همراه با چالش، از نظر دیگران و ساير  مددکاران (Good practice) خوب باشد و حس رضایت نیز داشته باشد. اما در مقابلش مددکارتجربی که خیلی کارهای اساسی انجام داده وبه نتیجه مطلوب هم رسیده اما آن احساس رضایت خاطر درونی را ندارد و خودش را یک مددکار خوب نمی داند. پس نتیجه می گیریم که این ها ملاک یک کار حرفه ای نیست .مانند پزشک حاذقی که به عنوان بهترین جراح هم شناخته شده ولی مریضش که ممکن است بیماری حادی مثل سرطان داشته مداوای کامل نشده است .پس سووال اينجاست  آیا در چنین موقعیتی پزشک معالج باید احساس شکست یا ناتوانی کند؟ در جواب بايد گفت :خیر. چون تمام کارها و فوت و فن را انجام داده اما در نهایت مریض یا کاملاً خوب نشده یا فوت کرده است. وي تصريح كرد :گاهي  ما هم در شغل مددکاری بر سر دو راهی هایی قرار می گیریم که انتخاب یک راه بسیار دشوار و یا گاه غیر ممکن است ، پس چه باید کرد؟ اول اینکه مددکاران باید دانش خودشان را به روز کنند و با پیشرفت های عینی جهان همگام و همسو باشند و دوم اینکه نسبت به حرفه خودشان متعصب باشند و با علاقه و اشتیاق کارشان را پیگیری کنند و تمام تلاششان را برای حل و فصل مشکل مددجویان به کار گیرند. اما اگر در نهایت در یک یا چند مورد به نتایج مطلوب نیز نرسیدند نباید احساس سرشکستگی یا باخت کنند و از قابلیت های حرفه مددکاری و توانایی خودشان ماٌیوس شوند. دكتر صمدي راد ادامه داد:زیرا در مددکاری هم مانند خیلی از مشاغل ممکن است همه تلاش ها و اقدامات به نتیجه مطلوب نرسد.و برای اینکه یک مددکار در حرفه اش موفق شود باید ارزیابی کل نگری داشته باشد و از همه جهات مددجو را ارزیابی کند. و ظاهر بین نیز نباشد  به گفته وي  همچنین انسان ها همیشه نیازمند کمک های مالی نیستند و نیکوکاری صرفاً فقط کمک های مالی نیست .( به عنوان مثال شاید حتی یک لبخند برلبان کودکی که بر سر چهار راه گل می فروشد اوراشاد گرداند. و به این نکته نیز می توان اشاره کرد که به کودکان کار در خیابان که اکثراً اجاره ای هستند و در آمد ی که از راه تکدی گری بدست می آورند را از آن ها می گیرند ، می توان جای پول مثلاً نصف پیتزای خود را بدهند یا برای او بستنی بخرند تا همان لحظه لذت ببرد ، یعنی چیزی به او داد که دیگران نتوانند از او بگیرند).  وي افزود:پس نتیجه اینکه باید به مددکاران جوان آموخت ضمن اینکه خودشان را باز سازی می کنند از نظر علمی نباید دچار خود شیفتگی شوند و فکر کنند در همه مورد ها باید موفق شوند و به بهترین نتیجه برسند و در ضمن نباید از عدم موفقیت در کارشان نیز احساس سرخوردگی کنند. استاد مددكاري در ادامه تصريح كرد: این جاست که هم مددکار حرفه ای و هم مددکار تجربی  که تحصیلات اکادمیک ندارند حتما باید از آموزش های حین خدمت و کلاس های باز آموزی برای بالا بردن سطح دانش و اطلاعات علمی شان بهره ببرند. یعنی حتی مددکاری که تحصیلات آکادمیک  هم دارد بی نیاز از توسعه دانش و کسب تجربه های جدیدی نیست.  همچنین طبق سوگند نامه مددکاری باید ملزم باشد که تا پایان عمر حرفه ای خودش نسبت به نوآوری ها و دانش جدید حساس و پیگیر باشد.  یک مددکار تجربی نیز باید در مسیر درستی قرار گیرد و چون تحصیلات آکادمیک ندارد باید همه آموزش های مددکاری را فرا گیرد.( اگر چه حتی در رشته خودش دکترا نیز داشته باشد). وي در بخش ديگر گفتگوي اختصاصي اش با شفاآنلاين اظهار داشت :بحث دیگر اینکه به طور کلی هیچ جامعه ای نباید در سکون باشد و چون تغییرات اجتماعی زیادی را تجربه می کند باید راهکارهای متفاوتی نیز برای پرداختن به آن ها را بداند.  یک مددکار نیز ملزم است که دانش خود را افزایش دهد تا در موقع برخورد با معضلات و مشکلات مددجو، اقدامات لازم را بتواند انجام دهدو خود را به روز کند. دكتر صمدي راد خاطرنشان كرد:به طور مثال یک جراح چشم كه بیست سال پیش از بهترین دانشگاه فارغ االتحصیل شده امروز نمی تواند با همان آموخته ها  بيمار را درمان کند و باید دانش خود را به روز کند.که این مثال در مورد مددکار نیز صادق است. پس برای آموزش های جدید، منابع علمی جدید؛ استادن جدید با دانش بیشتر لازم داریم.  دیگر اینکه تغییرات را در کتب درسی رشته مددکاری بپذیریم تا بتوانیم شیوه های آموزش را متحول کنیم.به طور مثال همه مي دانيم  با ابزار تعمیر درشکه و کالسکه، نمی توان خودروهای  مدرن امروز را تعمیر کرد.این جاست که به خوبي در مي يابيم  مددکاری هم مسائل   وراهکارهای جدید می خواهد . گفتگو: كتايون اعتمادي  
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: