دکتر محمد مراد بیات جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه هم با این موضوع موافق است: «ما در طراحی مدل توسعه و توسعهیابی عمدتاً با چالشها و مشکلات ویژهای روبهرو هستیم. این توسعه که مبنایش همان تحقیق است بر چه اساسی طراحی میشود؟
بر اساس واقعیتهای جامعه یا ذهن
مدیران؟ اگر بر اساس ذهن مدیران طراحی شود که توجه کمتری از هر نظر به آن
میشود، چه بودجهای و چه ابعاد پژوهشی آن و درنهایت یک پژوهش ویترینی در
اتاق مدیران هم انجام میشود بدون اینکه بتواند سنگ بنای توسعه باشد. ولی
اگر طراحی مدل توسعه بر مبنای واقعیتهای جامعه استوار شود، طبیعتاً بر
مبنای پژوهشهای علمی صورت میگیرد و همه اضلاع و ابعاد را بررسی میکند.
بنابراین اگر برنامه توسعه از دل پژوهش علمی بیرون بیاید، مبنای توسعه
یافتگی میشود.»
غنای پژوهش
ممکن است نتایج یک پژوهش عملاً به سمت خواست مدیران سوق پیدا کند یا
درصورت علمی و کارساز بودن نسبت به آن بیتوجهی شود. با این توصیف درنهایت
پژوهش میتواند تبدیل شود به کالایی تزئینی و غیر کاربردی «اعداد و ارقام
بودجه باید کاملاً مشخص شود و همینطور محل استفاده آن؛ اینکه چند درصد از
بودجه سالانه خرج تحقیق میشود یا نمیشود محل نزاع و بحث است. اما درنهایت
بخشی از این بودجهها صرف خرید ملزومات اداری میشود تا کار علمی محققان و
عالمان.»
اگر مدیران و تصمیمسازان نهادهای مختلف کشور خود از جنس علم و پژوهش باشند، قاعدتاً به این نتیجه باید رسیده باشند که پژوهش هزینه نیست بلکه سودآوری صددرصد است. دکتر حسین خزایی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی از چند اصل مهم که پیش نیاز اجرای پژوهش در کشور است و باعث توسعه و رشد کشور میشود میگوید: «مهمترین بخش در تعیین بودجه تعیین فناوریهای کلیدی است.
یعنی باید اولویتهای پژوهشی هر کشور یا سازمان تعیین شود که این یک بحث و روش علمی است. البته ممکن است یک موضوع برای یک کشور کلیدی باشد و در عین حال همان موضوع برای مثلاً کشور ما کلیدی نباشد که این نیاز به مطالعه دارد. کشورهای توسعه یافته و حتی برخی کشورهای در حال توسعه این مسأله را اجرا کردهاند؛ یعنی اول مدیرانشان مطالعه کردهاند که فناوریهای کلیدیشان چیست و سپس سرمایهگذاری کردهاند.
میزان و مقدار بودجه هم بر همین اساس تعیین میشود. متأسفانه مدیران ما توجهی به این مسأله مهم ندارند و در امر بودجهبندی و انتخاب پژوهش سلیقهای اعمال نظر میکنند. دومین اصل پژوهش هم که به اصل اول مرتبط است روش شناسی بومی پژوهش است؛ یعنی لزوما مجموعه نظریات پژوهشهایمان ممکن است با کشورهای دیگر منطبق نباشد.
چراکه هنجارها و ارزشهای جامعه
ایرانی با ارزشهای کشورهای دیگر متفاوت است. بنابراین تحقیق، برای اینکه
جنبه ارزشی به خود بگیرد باید مشارکت عمومی داشته باشد.»
تعیین اولویتهای پژوهش خود میتواند نخستین پژوهش در بعدی کلان برای کل
کشور و جزئیتر برای هر سازمانی باشد. به عنوان مثال در حال حاضر مهمترین
مسأله کشور چیست؟ خشکسالی، اقتصاد، مصرف مواد مخدر یا... اگر این اولویتها
به درستی شناخته نشود، نه تنها بودجه در جای اشتباهی صرف شده بلکه این
فرصت را برای بحران اصلی فراهم آوردهایم تا عمیقتر شود که در اینصورت
صرف هزینه چند برابری هم نمیتواند معضل را بهبود ببخشد. دکتر بیات
میگوید:« پژوهش در کشور ما معمای مرغ و تخم مرغ شده است. متأسفانه
حوزههای اجرایی بر مبنای کارها و تحقیقات بنیادین شکل نگرفته و بودجهها
هم متناسب با آنها نیست. همچنین در جای خود هم صرف نمیشود. به عبارتی یا
مشکل از مدیریت است یا بودجه و این یک معمای قدیمی است که تا به حال حل
نشده.»
رتبه پژوهش
دکتر خزایی رتبه ایران را از نظر متغیرهای فناوری با سایر کشورها مقایسه
میکند و آمار میدهد: «در بخش دسترسی به آخرین فناوریها ایران رتبه 99 را
دارد در صورتی که کشورهای منطقه مثل ترکیه رتبه 64 یا در کشورهای برخوردار
سوئیس رتبه دوم را دارد. اما در حوزه قابلیتهای سرمایهگذاری مستقیم
خارجی و انتقال فناوری سوئیس رتبه 11، ترکیه 52 و باز هم ایران پله
102 را از آن خود کرده است.
در بخش قابلیت جذب فناوری در سطح شرکت، سوئیس رتبه 6، ترکیه 36 و ایران 132 را دارد. در زیرساختهای ضروری توسعه فناوری سهم مخارج تحقیق و توسعه در تولید ناخالص داخلی در سال 2008 آلمان با 69/2 درصد در صدر بوده و کره جنوبی با 36/3 درصد رتبه بعدی را داشته اما ایران 75/0 درصد در این زمینه پیش رفته و در سال 2013 هم درصدش بیش از این نزول کرد و به 42/0 درصد رسید. با این اوصاف رقابت مستلزم رعایت دو گزینه است اول نظارت و دوم ارزیابی رقابت پذیری. متأسفانه ما این موضوع را حتی در برنامههای کلان هم رعایت نمیکنیم.»
با این آمار و ارقام و رتبهبندیها مشخص میشود که اوضاع پژوهش کشور
چگونه است. حتی موضوعاتی که دربارهاش پژوهش میشود گاهی برای کشوری مثل ما
که با معضلات بسیاری روبهروست نیاز مبرم نیست.
مثلاً پژوهش درباره تن صدای قورباغههای زاینده رود یا آبزیان سد
لتیان یا پشههای یک نوع درخت خاص در دامنه رشته کوههای زاگرس. دکتر خزایی
درباره مسأله محوری پژوهش میگوید: «وقتی پژوهش مسأله محور نباشد، به
پژوهش به عنوان یک مسأله لوکس نگاه میشود و کاربردی هم نخواهد داشت و در
نهایت از اقبال عمومی هم برخوردار نخواهد بود.
البته در کشور ما چون نظام اطلاعرسانی درست در حوزه پژوهش وجود ندارد، پژوهش زاینده و پایندهای هم نمیشود. مثلاً در یک اداره یک پژوهش انجام میشود که حتی اتاق کناری هم از نتایج آن خبر ندارد. تحقیقی که میلیونها تومان پول و ساعتها وقت صرف آن شده است!»
نتیجه یک پژوهش خوب و ارزنده دریچه تازهای به روی واقعیت باز میکند. از
طرفی اگر پژوهشهایی که در کشور انجام میشود، در قالب یک نظام هماهنگ و
فراگیر انجام نشود و هر کس برای خود پژوهش کند بدون لحاظ کردن زیرساختها
یا پژوهشهای مرتبط به هم از ارزش آن کاسته میشود. استادان دانشگاه هم به
این مسأله اذعان دارند که باید ساماندهی جامعی روی نظام پژوهشی کشور انجام
شود. درحال حاضر بیشتر از 348 انجمن علمی در کشور وجود دارد.
البته ممکن است در مقایسه با کشورهای دیگر در سطح نازلی باشد اما با
بها دادن و فعال کردن این انجمنها مهمترین قدم را در این حوزه
برداشتهایم.
دکتر خزایی در این باره توضیح میدهد: «انجمنها در 6 شاخه تخصصی با
3 هزار و 400 عضو فعال میتوانند بازوان خوبی برای پژوهش کشور باشند.
البته با مشارکت عمومی در پژوهش، بیشتر میتوان به این حوزه کمک
کرد.»
وقف پژوهش
او معتقد است اگر «فرهنگ وقف» در حوزه پژوهش به وجود بیاید و مردم پولشان را در این حوزه وقف کنند کمک بزرگی به این حوزه کردهاند.
با تمام کاستیهای موجود کشور ما در حوزه پژوهشهای علوم تجربی و مهندسی خوب عمل کرده است اما در حوزه علوم انسانی هنوز با دنیا فاصله بسیاری داریم.
بویژه اینکه اساساً در جهان توسعه یافته برای بسط و گسترش حوزههای مربوط
به علوم تجربی و مهندسی، پژوهشهای علوم انسانی مبنا قرار میگیرد؛ موضوعی
که در این سالها در کشور ما نیز تحت عنوان پیوست اجتماعی مورد توجه قرار
گرفته است.ایران