به گزارش شفا آنلاین، دبی متوسط این چشمه پرآب حدود چهارهزار لیتر در ثانیه و آورد سالانه آن حدود ١٥٠میلیون مترمکعب آب شرب با کیفیت خیلی بالاست.
«بل» بزرگترین چشمه کارستی خاورمیانه است (کارست: پدیده خوردگی و انحلال توده سنگهای کربناته). نتیجه یک مقاله تحلیلی با موضوع «تحلیلی بر کیفیت آبهای معدنی بطریشده در ایران» ارائهشده در دومین همایش تخصصی مهندسی محیطزیست به قلم آقایان اصل هاشمی و حسینی در سال١٣٨٧ نشان میدهد پس از آزمایش تمامی آب معدنیهای بطریشده موجود در بازار ایران، آب معدنی کانی «بل» از نظر ترکیبات شیمیایی بهترین کیفیت را برای شرب دارد و بیشترین پارامترهای مورد سنجش را روی برچسب دارد.
پارامترهای کیفی حاصل از نتیجه آزمایش صورتگرفته روی آب این چشمه نشان
میدهد که میزان برخی از عناصری که برای بدن انسان ضرر دارد در این آب
معادل صفر و میزان اکسیژن آن معادل ١٥ میلیگرم بر لیتر است. بنابراین با
لحاظکردن دیگر پارامترها میتوان به این نتیجه رسید که طبق دیاگرام شولر،
کیفیت این آب در بهترین رده آن دیاگرام برای آشامیدن قرار میگیرد.
همچنین طبق استانداردهای سازمان بهداشت جهانی WHO، سازمان محیطزیست آمریکا (USEPA)، اروپا و کانادا، کیفیت این آب در بهترین رده آن استانداردها تعریف میشود. در شرایط فعلی تراز نرمال سد داریان ٨٢٦ متر و در مواقع سیلابی تا ٨٣٩ متر از سطح دریای آزاد است. همچنین تراز بستر سد در محل رودخانه ٦٨٤ متر از سطح دریای آزاد است.
«بل» در فاصله چهارونیم کیلومتری
بالادست سد داریان و کناره راست رودخانه سیروان قرار دارد و رقوم خروجی
چشمه ٧١٧ متر از سطح دریای آزاد است. لذا با آبگیری کامل سد داریان در تراز
نرمال، «بل» در زیر فشار آب دریاچه به ارتفاع ١٠٩ متر و در زمان سیلاب تا
١٢٢ متر ناپدید میشود و آب با کیفیت بسیار عالی آشامیدنی آن در آب دریاچه
حل میشود تا در قالب انتقال آب سیروان برای مصارف کشاورزی به دشتهای
گرمسیری منتقل شود. طبق اظهارات وزیر نیرو (ایرنا)، هزینه استحصال و
تصفیه آب آشامیدنی ١٠ برابر آب کشاورزی است. همچنین ارقام بالا نشان
میدهد، رقوم خروجی چشمه بل (در حالت طبیعی و قبلی آن) ٣٣ متر بالاتر از
بستر سد داریان است؛ یعنی ارتفاع لازم برای رسیدن آب دریاچه به رقوم خروجی
آن، از زمان شروع آبگیری معادل ٣٣ متر است.
البته در زمان اجرای سد داریان
و در پی فشار افکار عمومی و تلاش فعالان محیطزیست، طرحی با عنوان نجات
بخشی چشمه بل از سوی مشاور و کارفرما با پنج گزینه مطرح شد و در نتیجه سه
مورد از آن به دلیل عدم قطعیتهای فنی، اقتصادی یا هزینه بالا کنار گذاشته
شد و در نهایت دو گزینه مناسب برای مطالعات بیشتر تشخیص داده شد. این
گزینهها شامل شناسایی مسیر چشمه در ترازهای بالاتر از دریاچه و خروج ثقلی
آب و نیز شناسایی مسیر چشمه و انتقال آب چشمه به تراز بالاتر از دریاچه سد
داریان از مجرای اصلی میشود.
از این سو مجریان طرح، ابتدا گزینه یک را به
اجرا گذاشتند و امیدوار بودند که با احداث تونل و قطع جریان چشمه، آب به
صورت ثقلی در تراز بالاتر تخلیه شود و در نتیجه هیچگونه اختلالی بین آب
مخزن سد و آب بل پیش نیاید. لذا در تراز ٨٣٦ یک گالری به طول ٢٢٠ متر برای
بررسیهای ژئوفیزیکی احداث شد، اما شواهدی مبنی بر وجود جریان در ترازهای
بالا ثبت نشد.
بنابراین، استحصال آب بل از طریق شناسایی مسیر چشمه در ترازهای بالاتر
دریاچه و خروج ثقلی آب با شکست مواجه شد. در نهایت، از گزینه دو استفاده
شد. بنابراین بهمنظور شناسایی مسیر جریان، آبخوان بل در تراز پایین، تحت
مطالعات ژئوفیزیکی قرار گرفت که منجر به شناسایی مسیر جریان نشد. در نتیجه
ثمربخشنبودن مطالعات غیرمستقیم در تراز پایینتر از خروجی چشمه، روشهای
مستقیم (حفاری گمانه، گالری و شفت) استفاده شد، لذا با گمانهزنی، مشخص شد
مجرای جریان، دالانی است که به صورت سیفون به سمت کوه دربند ادامه پیدا
میکند. سپس با استفاده از لوله شفت، آب بل را به صورت ثقلی (با کاهش شدید
دبی) به میزان ١٢٠ متر بالاتر از خروجی طبیعی قبلی آن، بالا آوردند و خروجی
قبلی چشمه مسدود شد.
روند طرح نجاتبخشی چشمه بل، حائز نکاتی است که باید به آن توجه داشت.
ابتدا اینکه حفظ چشمه بل یا برنامهریزی برای صدمهندیدن آن، در زمان
مطالعات فاز صفر تا دو سد داریان، مورد توجه جدی قرار نگرفته و فقط در فاز
سه، یعنی در زمان ساخت سد داریان و با اصل حفظ سد داریان، اقدامات
شتابزدهای در خصوص طرح نجاتبخشی چشمه بل انجام شده است. درعینحال دبی آب
چشمه در ناحیه خروجی جدید، که ١٢٠ متر بالاتر از خروجی طبیعی قبلی آن است،
حداقل به میزان ٣٥ درصد افت داشته است. در کنار این موارد باید گفت با
آبگیری سد داریان در تراز نرمال، فشار ناشی از ارتفاع آب دریاچه در مرز
مشترک آن با دیواره سنگی آبخوان چشمه، حداقل معادل ١١ بار و در زمان سیلابی
تا ١٢ بار بوده و مسیر آبخوان چشمه بهصورت کارستی است. در این شرایط باید
پرسید آیا تودهسنگهای مشرف به دره رودخانه سیروان (حدفاصل دره و آبخوان
چشمه) با وجود حداقل سه گسل شناساییشده در آن محدوده و نیز عدم مطالعات
کافی و جامع در آن محدوده و حتی با تزریقهای صورت گرفته و ایجاد پرده
آببند، بهطور کامل آب بند است؟ پس، این نگرانی ایجاد خواهد شد که
با آبگیری کامل سد داریان، آب «بل» که از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است،
با آب دریاچه که هم املاح بیشتر و هم آلودگیهای مختلفی دارد، به احتمال
زیاد، آمیخته میشود و آنگاه است که بل نابود خواهد شد. فارغ از این
موارد باید درباره رودخانه سیروان گفت؛ سیروان پنجمین رودخانه پرآب کشور و
مهمترین رودخانه منطقه هورامان در کردستان است و مسیر نسبتا طولانی و
پرپیچوخمی دارد. سرچشمه سیروان عمدتا از ارتفاعات زاگرس و بهخصوص شاهو
است که سمبل کوههای غرب کشور است و از بههمپیوستن دو رودخانه گاوهرود و
قشلاق پدید میآید و پس از پیوستن رودخانههای آزادرود و پاوه (در محدوده
پل دوآب رودخانه سیروان) و در حدود شش کیلومتر پس از آن، به نوار مرزی
ایران و کردستان عراق وارد میشود و سپس رودخانههای مرهخیل، لیله، زمکان و
کردیقاسمان نیز در ادامه مسیر به آن میپیوندند. آورد سالانه رودخانه
سیروان بدون احتساب طرحهای بالادست، حدود سه هزار میلیون مترمکعب است که
پس از کسر آب مصرفی در طرحهای بالادست سیروان (در قالب سدهای احداثشده
یا درحالاجرا، همچون سدهای قشلاق، گاوشان، ژاوه، گاران، آزاد و... و نیز
ایستگاههای پمپاژ) در ورودی محل سد داریان به هزارو ٦٥٠ میلیون مترمکعب
تنزل مییابد و پس از محل سد داریان نیز، رودخانه پاوهرود با آورد سالانه
١٧٠میلیون مترمکعب به آن اضافه میشود. حواشی این رودخانه بسیار زیبا و
بستر و کنارههای آن زیستگاه انواع حیوانات، پرندگان و ماهیان است، همچنین
محل رشد گونههای گیاهی و درختی منحصربهفردی است.
طرح تأمین آب برای
دشتهای گرمسیری با انتقال از سیروان، بخش قابلتوجهی از آب رودخانه
سیروان، با احداث سد تنظیمی- انحرافی در نزدیکی روستای هیروی و از طریق
تجهیزات آبگیری، وارد تونل نوسود میشود و همچنین در مسیر تونل و از طریق
هدایت قسمت عمده آورد آب رودخانههای مرهخیل، لیله، زمکان و کردیقاسمان و
در مجموع به میزان حداقل ٥٥٠ میلیون مترمکعب آب، به وسیله تونل نوسود به
سمت دشتهای گرمسیری هدایت میشود. تونل نوسود بهعنوان بخش ابتدایی خط
انتقال است که طول آن در حدود ٥٠ کیلومتر است.
ورودی تونل از لحاظ
جغرافیایی در ٣٠ کیلومتری شهر پاوه و در مجاورت روستای هیروی و خروجی آن
نیز در مجاورت روستای ازگله در ٦٠ کیلومتری شهرستان سرپل ذهاب قرار گرفته
است. انتقال آب از حوضه آبریز سیروان، پیامدهای زیستمحیطی و تغییرات
اکوسیستمی دارد که باید موردتوجه قرار گیرد. با وجود باغها و زمینهای
کشاورزی در منطقه کردستان و همچنین کمبود شدید آب در شهرها و روستاهای حتی
با شعاع فاصله کمتر از ٣٠ کیلومتر از آب کانی بل و سیروان، آیا هزینه فرصت
ازدسترفته ناشی از انتقال آب به دشتهای گرمسیری با صرف هزاران میلیارد
ریال محاسبه شده است؟ قابلذکر است نگارنده مطلب به قرارداد پیمانکاری
اجرای تونل نوسود دسترسی ندارد، ولی بر اساس قیمت روز، اجرای تونل با TBM و
سگمنتگذاری در پروژههای مشابه برای هر کیلومتر حداقل١٥٠میلیارد ریال
است که با احتساب تونل ٥٠ کیلومتری هزینه بهروزشده، فقط برای بخش تونل
نوسود بالغ بر هفت هزار میلیارد ریال برآورد میشود.
همچنین تغییر مسیر آب به میزان حداقل ٥٥٠ میلیون مترمکعب و جلوگیری از
ورود آن به کردستان عراق و مخزن سد دربندیخان، موجب کاهش شدید ورودی آب به
مخزن آن سد و بهتبع، خشکشدن بسیاری از زمینهای آبی کشاورزی و باغهای
پاییندست آن خواهد شد و در نتیجه موجب تشدید پدیده ریزگردهای واردشده به
کشور از طریق مرزها میشود. درعینحال انتقال میانحوضهای آبها، موجب
تغییرات اکوسیستمی منطقه میشود و میتواند آثار زیانباری در محیطزیست در
پی داشته باشد.
در این میان باید به یک نکته دیگر هم توجه کرد و آن اینکه توجیه اقتصادی
عدم بهرهبرداری از سدهای داریان، هیروی و تونل انتقال آب نوسود افرادی
هستند که حاضرند پول بیشتری پرداخت کنند تا آب موردنظر خود را از منابع
سالم، مانند چشمه و کوههای طبیعی دریافت کنند.
ارزش جهانی آب بل حتی اگر هیچ ارزشافزودهای برای آن ایجاد نکنیم و صرفا به صورت بستهبندی ساده صادر شود، حداقل معادل نیم دلار برای هر لیتر است. چنانچه فقط پنج درصد از آب بل (این چشمه، سالانه بهطور میانگین ١٥٠میلیارد لیتر دبی دارد)، بستهبندی و صادر شود، با احتساب هر لیتر نیمدلار، مبلغ حاصل از فروش سالانه بالغ بر سه میلیارد دلار میشود، یعنی معادل ١٠هزارمیلیارد تومان و باید بپرسیم این رقم موجب اشتغالزایی چند نفر میشود؟
ادامه آبگیری سد داریان و انتقال آب از طریق سد هیروی و تونل نوسود،
مسئلهای مشابه سدگتوند را رقم خواهد زد. آیا رکورد دیگری در راه است؟ یعنی
سالانه ١٠٠میلیون مترمکعب از آب بل، که باکیفیتترین آب شرب ایران است،
به آب کشاورزی تبدیل میشود؟ حداقل دستاورد منفی طرح انتقال آب از حوضه
آبریز سیروان به دشتهای گرمسیری در درازمدت، تشدید پدیده ریزگردها و
بدترشدن محیطزیست برای ساکنان منطقه غرب کشور است.
بنابراین، با وجود شروع آبگیری سد داریان، با توجه به اختلاف ارتفاع ٣٣
متری خروجی طبیعی قبلی چشمه بل نسبت به بستر رودخانه در محل سد، هنوز فرصت
نجات واقعی آن چشمه وجود دارد و پیشنهاد میشود، هرچهسریعتر، دریچه
تخلیهکننده تحتانی سد داریان باز و آبگیری سد داریان به صورت موقت متوقف
شود تا بتوان با تشکیل یک تیم کارشناسی با دانش فنی کافی و جامع در
رشتههای متفاوت، فرصت سرمایهگذاری در زمینههای دیگر آب «بل» را بررسی
کرد.
این پیشنهادها برای چشمه بل شامل مطالعات امکانسنجی فنی، اقتصادی و زیستمحیطی احداث یک یا چند کارخانه مدرن بستهبندی آب معدنی بل بهمنظور صادرات، بر پایه درآمدزایی در سطح کلان و اشتغالزایی نیروهای مستعد و تحصیلکرده منطقه است. همچنین باید مطالعات انتقال بخشی از آب «بل» به روستاها و شهرهای اطراف که مشکل کمآبی دارند، انجام گیرد یا مطالعات مدیریت منابع آب حوضه آبریز سیروان، به صورت جامع و یکپارچه توسط یک تیم کارشناسی متخصص و متعهد، بازنگری شود. در این راستا پیشنهاد میشود، ادامه ساخت سامانه انتقال آب از طریق سد هیروی، تونل نوسود و کانالها و تونلهای ادامه مسیر برای انتقال آب به دشتهای گرمسیری، تا مشخصشدن نتیجه مطالعات این تیم، به حالت تعلیق درآید.
فرید ضیایی. کارشناس سدسازی، کارشناس ارشد مدیریت پروژه