شفا آنلاین>اجتماعی>کودکان زیر 3 سال، درکی از مفهوم مرگ و کودکان زیر 5 سال، درکی از برگشت ناپذیری افراد فوت شده ندارند
به گزارش
شفا آنلاین، وقتی کودکی در این سن و سال مرگ عزیزی
را تجربه می کند ممکن است بارها در طول روز سراغ فرد متوفی را بگیرد.
کودکان زیر 3 سال، درکی از مفهوم مرگ و کودکان زیر 5
سال، درکی از برگشت ناپذیری افراد فوت شده ندارند. وقتی کودکی در این سن و
سال مرگ عزیزی را تجربه می کند ممکن است بارها در طول روز سراغ فرد متوفی
را بگیرد.
از 6 سالگی به بعد کودکان مثل بزرگسالان متوجه
مفهوم مرگ هستند.
با توجه به اینکه مراسم خاکسپاری در کشور ما بسیار عاطفی برگزار می شود
بهتر است کودان را تا 8 سالگی به مراسم خاکسپاری نبریم.
حضور
کودکان در این مراسم باعث افزایش سطح اضطراب در آنها می شود و می تواند
میزان وابستگی کودک را به اطرافیان افزایش دهد و باعث بروز اختلال هایی
مانند شب ادراری، ناخن جویدن و... شود. کودک بعد از 5 سالگی غیر از مراسم
خاکسپاری می تواند به صورت کوتاه در مراسم سوگواری شکرت کند. باید اجازه
دهید کودک متوجه فوت عزیزش بشود و برای او عزاداری کند.
اجازه بدهید روی سنگ را بخوانند
به
محض آماده شدن سنگ روی قبر باید کودکان باید 6 سال را به گورستان برد تا
نوشته روی قبر را بخوانند و به این ترتیب متوجه شوند فرد متوفی دیگر بر نمی
گردد. صحبت نکردن در مورد مرگ عزیز باعث می شود سوگ در کودک بیمارگونه شود
و روند طبیعی خود را طی نکند. باید در مورد خاطرات خوش فرد متوفی در خانه
صحبت کرد تا کودک خاطرات شیرین را به یاد بسپارد. فیلم های عزیز فوت شده
باید با کودک دیده شود تا او بفهمد این فرد از یاد نرفته و در قلب همه هست.
جمع کردن عکس ها کار درستی نیست باید همه چیز به روال قبل باشد.
یادگاری های فرد از دست رفته را به کودک بدهید
از
5 سالگی به بعد می توان یادگارهایی را در جعبه گذاشت و به کودک داد تا هر
جایی دوست دارد بگذارد. از این سن به بعد کودک سوال های زیادی در مورد
دلایل زیر خاک بودن فرد متوفی می پرسد. مرگ پدیده ای انتزاعی است و پاسخ به
سوال های کودک در سنین پایین باید مناسب با رشد تفکر او باشد. در این
زمینه بسیاری از خانواده ها دچار چالش می شوند. در سن زیر 5 سالگی باید به
کودک گفت فرد متوفی به آسمان ها رفته است و اگر توضیح بیشتری در مورد این
مساله خواست باید به او گفت وقتی بزرگ تر شدی برای تو بیشتر می گویم.
به کودکان دروغ نگویید
هرگز
نباید به کودک دروغ گفت. بیان پاسخ هایی مثل اینکه پدر یا مادر تو به سفر
رفته اند باعث می شود کودک با مشاهده به سفر رفتن هر یک از اطرافیان دچار
اضطراب شود. اگر به کودک بگویند والدین تصادف کرده اند و در بیمارستان
هستند، اسم بیمارستان باعث بالارفتن اضطراب کودک می شود چون در نظر او هر
شخصی وارد بیمارستان شود بازگشت ندارد. هر پاسخی باید به نحوی باشد که سطح
اضطراب کودک را بالا نبرد. اگر کودک برای عزیز از دست رفته دلتنگی می کند،
اگر توانایی نوشتن دارد از او بخواهید نامه بنویسد و هر کاری دوست دارد با
آن بکند. از آنجا که گورستان دور است و امکان سر خاک رفتن مرتب وجود ندارد
به عنوان نماد از خاک گورستان با خود بیاورید و در آن گل بکارید و از کودک
بخواهید هر موقع دلتنگ عزیزش شد با آن گل حرف بزند.
ادامه سوگ کودکان
شاید
این سوال ذهن کودک را درگیر کند که چرا وقتی عزیزی می میرد او را زیر خاک
می کنند و مگر نه این است که زیر خاک فضایی وحشتناک است و ممکن است بدن
عزیزش را کرم ها و سوسک ها بخورند؟ باید برای کودک در حدی که متوجه شود این
گونه پاسخ داد که آن عزیز زیر خاک نیست و به آسمان ها رفته و تنها بدن
بیجان او زیر خاک است. هرگز به کودک نگویید که عزیزش پیش خداست زیرا در این
شرایط کودک حس تنفری نسبت به خدایی پیدا می کند که والدش را از او گرفته و
نزد خود نگه داشته است.
برای کودک توضیح دهید که بهشت جایی در
آسمان است و عزیزش باید در آنجا زندگی کند ولی او و کارهایش را می بیند و
حرف هایش را می شنود. حتی وقتی کودک کار اشتباه یا درستی می کند می توان
برای او یادآوری کرد که پدر یا مادرت از این کار تو ناراحت یا خوشحال می
شوند تا کودک حضور آنها را فراموش نکند. اما نباید بیش از اندازه در این
زمینه اغراق کرد. زیرا می تواند سطح اضطراب کودک را بالا ببرد و او حس کند
والد از دست رفته همیشه او را تحت نظر دارد.هفته
نامه زندگی مثبت:
دکتر کتایون خوشابی- فوق تخصص روان پزشکی اطفال