محققان
در اين مقاله، سعي کردند به بررسي بعضي از مشکلات و چالشهاي مالي که
هنگام تشخيص سرطان پيشروي بيماران و خانوادهشان قرار ميگيرد، بپردازند و
تائيد کنند که لازم است تلاشهاي بيشتري در جهت کاهش سختيهاي اقتصادي
مرتبط با اين بيماري انجام شود.
مطالعاتي
که قبلا در اين زمينه انجام شدهاند، همگي گذشتهنگر و با حجم نمونه اندک
بوده، اما مطالعه حاضر از نوع آيندهنگر و در جمعيت بزرگي انجام شده است.
محققان دادههاي Panel Study of Income Dynamics سالهاي 1999 تا 2009 را
که موجود بوده، آناليز کردند. سپس با استفاده از مدلهايي، تاثير سرطان را
بر اشتغال، ساعات کار، درآمد فرد و کل درآمد خانواده تخمين زدند.
نتايج
نهايي حاکي از آن بود که پس از تشخيص سرطان، احتمال اينکه يک بيمار همچنان
مشغول به کار باشد، حدود 10 درصد کاهش پيدا ميکند. تعداد ساعتهاي کاري
هم تا 200 ساعت کاهش نشان ميدهد، يعني حدود 5 هفته در يک شغل تماموقت و
در سال اول بيماري. در طول 2 سال نخست پس از تشخيص هم، درآمد سالانه بيمار
حدود 40 درصد افت پيدا ميکند و نسبت به قبل از تشخيص، پائينتر ميماند.
البته طي 4 سال پس از تشخيص، دوباره به سطح قبل باز ميگردد.
اين
اثرات در درجه اول ميان مردان نجاتيافته از سرطان نمود پيدا ميکند. در
ميان زناني که مبتلا به سرطان تشخيص داده ميشوند، تلفات نيز زياد است و از
نظر آماري، تفاوت معنيداري با مردان ندارد.
نتايج اين مطالعه پيشنهاد ميکند، خانواده افرادي که مبتلا به سرطان ميشوند، خصوصا اگر نانآور خانواده دچار اين مشکل شود، از کمبودهاي کوتاهمدت و درازمدتي در وضعيت اقتصادي خود رنج ميبرند. از اينرو، لازم است محل کار و ايمني بيمههاي بيماران و خانوادهشان افزايش يابد تا تمرکز اصلي آنها بر درمان سرطان باشد، تا اينکه بخواهند با مشکلات اقتصادي و کاري خود دست و پنجه نرم کنند.