کد خبر: ۷۳۹۸۲
تاریخ انتشار: ۰۱:۱۰ - ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - 2015August 21
شفا آنلاین>اجتماعی>در سال‌های گذشته حرف از آنها زیاد می‌زدند؛ از کودکان کار. اما موضوعی که تا به حال چندین بار از زبان مسئولان و فعالان حقوق کودکان مطرح شده، کمبود پژوهش‌های ملی درباره وضع کودکان کار در ایران است.
به گزارش شفا آنلاین،اخیرا اما جمعیت امداد مردمی دانشجویی امام علی(ع) پژوهشی ملی درباره وضع‌ هزار و ٥٠ کودک کار در ١٥ شهر ایران انجام داده است.

 نشست نقد و بررسی پژوهش ملی «سکونتگاه‌های فقیرنشین با تأکید بر کودک کار در ایران» که سه‌شنبه گذشته برگزار شد، محلی شد برای اعلام نتایج این پژوهش توسط پژوهشگران آن.

در این نشست «مهرناز عطاران»، پژوهشگر جمعیت امام علی(ع) و «محیا واحدی»، مدیر خانه علم دروازه غار جمعیت امام علی(ع) نتایج این پژوهش ملی را اعلام کردند و «کمال اطهاری»، اقتصاددان و «مجید روستا» کارشناس برنامه‌ريزي شهري و عضو هيات مديره شرکت «مادر تخصصي عمران و بهسازي شهري ايران» درباره آن صحبت کردند.

مهرناز عطاران، پژوهشگر جمعیت امام علی(ع) در ابتدای سخنانش از پژوهشی گفت که اخیرا جمعیت امداد مردمی دانشجویی امام علی(ع) در یک‌سال گذشته انجام داده است: «در یک‌سال گذشته ما پژوهشی را در ١٥ شهر  ایران و با سوال از‌ هزار و ٥٠ کودک کار انجام دادیم؛ در این پژوهش، با استفاده از ٣٠٠ پرسشنامه با سوال‌های باز و ٨٠٠ پرسشنامه با سوال‌های بسته از این کودکان سوال و آمارهای مختلفی دراین‌باره استخراج شد.» او ادامه داد: «بهتر است برای شروع، تعریفی از کار کودک داشته باشیم؛ هرگونه فعالیت اقتصادی است که منجر به آسیب‌های جسمی، روحی و روانی و در بیشتر مواقع منجر به ترک تحصیل کودکان می‌شود.» این پژوهشگر گفت که براساس نتایج پژوهش ما و در کل، بیشتر کودکان کار در ایران، با خانواده زندگی می‌کنند و خیلی‌هایشان حتی مدرسه هم می‌روند: «ولی به واسطه وضع بد اقتصادی و سایر مسائلی که با آن روبه‌رویند مجبور به کار می‌شوند.

دسته دوم اما کسانی‌اند که چندان ارتباطی با خانواده ندارند و حتی ممکن است شب‌ها را در خیابان بخوابند؛ مثلا براساس بررسی‌هایی که من در محله دروازه غار تهران انجام داده‌ام ما در این محله کودکانی داریم که با خانواده‌هایشان کارتن‌خوابند و کنار خیابان می‌خوابند. همه کودکان کار در فضاهای شهری استمرار حضور دارند و از این فضاهای شهری تأثیر می‌گیرند.»

عطاران در ادامه از دلایل شکل‌گیری کودکان کار در ایران گفت: «فقر اقتصادی، آسیب‌زا بودن محلات حاشیه‌ای، فقدان نظارت کافی از سوی سازمان‌های مسئول و الگوی نادرست کنش متقابل بین شهروندان و کودکان خیابانی. بند آخر بسیار مهم است چون به رفتار شهروندان با کودکان برمی‌گردد.»

این پژوهشگر ادامه داد: «فضای اجتماعی و شهری زندگی کودکان کار بر آنها تأثیر زیادی می‌گذارد؛ مثلا آنها از صبح تا شب در خیابان‌ها کار می‌کنند و بعد شب را در کنار کسانی می‌گذرانند که تأثیر خوبی روی آنها نمی‌گذارند؛ مثلا در دره فرحزاد کودکان زیادی وجود دارند که چون در کنار معتادان زندگی کرده‌اند، خودشان هم معتاد شده‌اند.

به جز این، محلاتی که این کودکان در آنها زندگی می‌کنند، جزو محلات حاشیه‌ای و پر آسیب است و مشکلات کالبدی و اجتماعی زیادی دارند.

علاوه بر این، غیردموکراتیک بودن بعضی فضاها مانند پارک و فضاهای بازی که برای بچه‌هاست، گاهی پیش می‌آید که بعضی کودکان را راه نمی‌دهند.» او گفت که کودکان کار نمود بارز بی‌عدالتی در شهرهای ما هستند: «سازمان‌های مردم‌نهاد برای بهبود وضع کودکان کار بسیار تأثیرگذارند ولی گذشته از این، راه‌های پیشنهادی دیگری هم به مسئولان و نهادهای دولتی و سیاسی وجود دارد؛ پیشنهاداتی برای بهتر کردن وضع حقوقی کودکان کار، بهتر شدن وضع اقتصادی و دادن احساس توانمندی به این کودکان. امنیت، فراهم کردن فرصت‌های ایفای نقش، همسو کردن کودکان کار با فرهنگ جامعه.»
او در ادامه نتایج پژوهش جمعیت امام علی(ع) درباره‌ هزار و ٥٠ کودک کار در ۱۵ شهر ایران را اعلام کرد: «براساس بررسی‌های ما نوع کار کودکان در کشور بیشتر در این دسته‌بندی وجود دارد: دستفروشی، فال‌فروشی، گلفروشی، شیشه پاک‌کنی، مکانیکی، تراشکاری و... این کودکان در دو نوع فضاهای عمومی مانند خیابان، پارک، کوچه، مترو  و کار می‌کنند.

بررسی دلیل کار این کودکان هم نشان می‌دهد که از کار افتادگی پدر، اعتیاد پدر، ترک پدر، اجبار سرپرست، علاقه‌مندی به کار و وضع بد اقتصادی از دلایل کار این کودکان شناخته شده است.

گزینه علاقه‌مندی به کار هم یکی از یافته‌های مهم پژوهش ما بود چون خود بچه‌ها دوست داشتند کار کنند.»
عطاران ادامه داد: «این پژوهش نشان داد که ٧٥‌درصد کودکان کار، ١٠ تا ١٦ساله‌اند و میانگین سنی آنها ١٣ است. ٨٥‌درصد کودکان کار در ایران پسر و ١٥‌درصد دخترند. نکته جالب دیگری که در این پژوهش نشان داده شد این است که خلاف تصور خیلی‌ها، ٥٠‌درصد کودکان کار، ایرانی‌اند درحالی‌که خیلی وقت‌ها تصور می‌شود که بیشتر کودکان کار در ایران افغانستانی یا مهاجرند؛ براساس نتایج این پژوهش بقیه کودکان کار در ایران قزاق، غربتی (کولی) و پاکستانی‌اند.

به‌هرحال ٣٥‌درصد کودکان کار از کشورهای همسایه آمده‌اند و مثلا ١٨‌درصد آنها از بلوچستان پاکستان آمده اند.» به گفته این پژوهشگر حوزه کودکان، ٢٠‌درصد کودکان کار شناسنامه ندارند: «٥٠‌درصد شناسنامه، ١٥‌درصد کارت اقامت و ١٠‌درصد پاسپورت دارند. از طرف دیگر دستفروشی بیشترین کاری است که بچه‌ها به آن مشغولند، یعنی ٤٠درصد. فال‌فروشی، گل‌فروشی، اسفند دودکنی و شیشه پاک‌کنی روی هم حدود ٦٠‌درصد را تشکیل می‌دهند. ٩٠‌درصد این کودکان در عرصه‌های عمومی مانند کوچه و خیابان و فقط ١٠‌درصد در فضاهای خصوصی مانند کارگاه‌ها، گلخانه‌ها و... کار می‌کنند.

از طرف دیگر این پژوهش نشان داد که ٥٠‌درصد کودکان کار در سن ٧ تا ١٠سالگی کارشان را شروع می‌کنند و ٧٥‌درصد آنها به دلیل وضع بد اقتصادی، ٥‌درصد به دلیل اجبار سرپرست، ١٠‌درصد هم به دلیل از کارافتادگی پدرهایشان شروع به کار کرده‌اند.

نکته جالب این است که ٤٥‌درصد این کودکان به کارشان علاقه دارند.» عطاران ادامه داد: «٤٠‌درصد کودکان کار فاقد پشتیبانی از طرف پدرهایشان هستند و حدود ١٠‌درصد از پشتیبانی مادر محرومند. از طرف دیگر پدران بیشتر کودکان کار در ایران، کارگر و مادرانشان خانه‌دارند. ٣٥‌درصد کودکان کار وضع بهداشت و سلامتی خوبی دارند و این یعنی جدای از کودکانی که وضع بهداشتی خود را اعلام نکرده‌اند، ٥٠‌درصد کودکان وضع بهداشتی و سلامتی نامناسبی دارند. ٤٠‌درصد کودکان باسواد و ٦٠‌درصد بی سواد هستند که از این تعداد ٧٠‌درصد تحصیلات زیر کلاس ششم داشتند و ٣‌درصد در حد دبیرستان بودند.» به گفته او میانگین سنی کودکان کار ٩‌سال است.

«محیا واحدی»، مدیر خانه علم دروازه غار جمعیت امام علی(ع) یکی از سخنرانان این نشست بود. او در ابتدای سخنانش گفت که باید در گام اول ترس جامعه از کودکان کار را از بین برد: «تعداد زیادی از مردم هستند که وقتی با کودکان کار روبه‌رو می‌شوند، فکر می‌کنند که آنها بزهکارند، قاچاقچی یا معتادند و خودشان را از آنها دور می‌کنند. ما و فعالان مدنی باید صریحا به محله و نوع زندگی کودکان کار وارد شویم و زندگی آنها را بررسی کنیم. شناسایی کار کودکان نیاز به شناسایی‌های زیرپوستی ندارد؛ ما در بیشتر خیابان‌های شهرهای بزرگ این کودکان را می‌بینیم و می‌توانیم با آنها ارتباط پیدا کنیم.» او ادامه داد: «نوع برخورد کودکان کار با جامعه، موضوعی است که باید حتما درباره آن فکر کنیم.

این کودکان وقتی بزرگ می‌شوند و هنوز سر چهارراه‌ها کار می‌کنند دچار فکرهای مختلفی می‌شوند. او جامعه آنها و جامعه‌ای را که خودش در آن زندگی می‌کند با هم مقایسه می‌کند و رشدی را که در خانواده خودش داشته و کودکی را که در خیابان‌ها می‌بیند، برایش مسأله می‌شود. این کودکان به بسیاری از فضاها مانند مدرسه، ورزش، بازی و... دسترسی ندارند. جداافتادگی از جامعه و تبلیغات بد نسبت به خانواده‌های این کودکان و محلات زندگی آنها موضوع دیگری است؛ جامعه خودش را از این افراد جدا کرده و درباره آنها قضاوت می‌کند.»

«کمال اطهاری»، عضو هیأت علمی مرکز مطالعات شهرسازی و معماری ایران و کارشناس اقتصادی یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود. او گفت که ما در سکونتگاه‌های کودکان کار، تغییر فضایی داریم: «تغییر فضایی، تغییرات اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده و فقر را بازتولید می‌کند.

مثلا در سیستان‌وبلوچستان، فقر بازتولید می‌شود. من گمان می‌کنم که اگر بحث کودک را در یک تغییر فضایی نگاه کنیم، باید بعد از کودکان به خانواده، محله، شهر و خاستگاه‌شان مراجعه کنیم. مثلا درحال حاضر این موضوع معلوم شده که خاستگاه تعداد زیادی از کودکان کار، جنوب خراسان است؛ یعنی کسانی که مهاجرند و باید دید عمر مهاجرت آنها چقدر است.

یا مثلا گفته می‌شود که در این استان، اعتیاد کودکان درحال حاضر به روستاهای آن رفته و این موضوع حتی قابل تصور هم نیست چون تا مدت‌ها این موضوع یک مسأله شهری شناخته می‌شد.» او ادامه داد: «علاقه به کار ٥٠‌درصد کودکان را فقط نمی‌توان از نظر روانشناسی بررسی کرد بلکه باید از نظر اقتصادی و اجتماعی هم بررسی کرد. نکته دیگر این است که ما باید یکسری شواهد را هم بررسی کنیم؛ مثلا ممکن است در خیلی از مناطقی که کودکان کار از آن‌جا می‌آیند، دانشمندان زیادی آمده باشند و باید دید چرا این اتفاق افتاده است.»

«مجید روستا»، کارشناس برنامه‌ريزي شهري و عضو هيأت‌مديره شرکت «مادر تخصصي عمران و بهسازي شهري ايران» هم یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود.

او گفت که مسأله کار کودکان را باید از نظر رسمی یا غیررسمی یا کاذب بودن و نبودن آن بررسی کرد: «مثلا بچه‌هایی را که برخی کارهای سنتی را انجام می‌دهند، ما هیچ‌وقت جزو کودکان کار محسوب نمی‌کنیم. این موضوع نشان می‌دهد که ما باید بازتعریفی درباره کار کودکان در ایران داشته باشیم. در برخی نقاط کشور به دلیل یک وعده غذایی از بعضی از کودکان سوءاستفاده جنسی شده است. بنابراین ما باید این را قطع به یقین بدانیم که ریشه همه این مسائل به اقتصاد برمی‌گردد. دوم مسأله خانواده است.

زمینه‌های کار کودکان در خانواده‌های آنهاست. در کشوری که سالانه ٦٥٠‌هزار نفر وارد زندان‌ها می‌شوند و ٦٠‌درصد آنها هم کودک دارند، وقتی سرپرست خانواده به زندان می‌رود، چه کسی می‌خواهد به بچه‌هایش نان بدهد. بهترین گزینه برای آن خانواده این است که کودکان آن کار کنند.» او ادامه داد: «در طرح‌های توسعه شهری اصلا به این موضوعات توجه نمی‌شود. محله‌گرایی، توسعه محله‌ای، تعامل اجتماعی، شبکه‌سازی و... نتیجه‌اش همین موضوعات است. بعضی خانواده‌ها به کار کودکانشان نیاز دارند، او نان‌آور خانواده است. آیا نظام آموزش و پرورش برنامه‌ریزی کرده است که نظام آموزش مناسب با نیازهای این کودکان باشد؟ نه کتب درسی، نه سرفصل‌ها و نه زمان تحصیل، متناسب با نیازهای این کودکان نیست.»

شهروند

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: