به گزارش شفا آنلاين،در سالهای اخیر بهدلیل افزایش روی آوردن افراد مختلف جامعه به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، سایتهایی ایجاد شدهاند که دیگر مانند گذشته حالت بازاریابی ندارند؛ بهگونهایکه افراد نیازهای خود را در اینگونه سایتهای اینترنتی جستوجو میکنند و چه بسا میتوانند در مدت کوتاهی این نیازها را برآورده کنند. ثبت آگهی تبلیغاتی نیز در این سایتها رایگان است و بدون هیچ هزینهای منتشر میشود.
در چنین شرایطی، سایتهای اینترنتی با رویکردهای جدید و الگوبرداری از پایگاههای اینترنتی غربی که در این حوزهها پیگیری میکنند، جایگاه خاصی در میان مخاطبان فضای مجازی خصوصاً نسل جوان جامعه مییابند؛ اتفاقی که سبب تغییر نگرش و نوع نگاه مردم شده است.
آگهیهای جذاب و متفاوت از کجا میآیند؟
اکنون یکی از سایتهایی که در حوزه تبلیغات و فروش اینترنتی فعالیت میکند و مخاطبان قابلتوجهی نیز برای خود دست و پا کرده است، با انتشار آگهیهایی که نمونه آن در سایتهای مشابه دیگر کمتر یافت میشود، تلاش میکند رویکرد جدیدی را در جامعه القا کند؛ حال آنکه نظارت خاصی بر روی این سایت وجود ندارد. نمونههای فراوانی از اینگونه آگهیها در این سایت به چشم میخورد که بیانگر متفاوت بودن این سایت تبلیغاتی با سایتهای مشابه دیگر است.
زمانی که به این پایگاه مجازی تبلیغاتی مراجعه میکنید، با انبوهی از آگهیها مواجه میشوید که در گروههای مختلفی تقسیمبندی شدهاند؛ از خانه و ماشین گرفته تا کمارزشترین چیزهایی که از انتشار آگهی فروش آنها تعجب میکنید. هر یک از بخشهای این سایت، زیرمجموعههای مختلفی دارد که دسترسی شما را به آنچه جستوجو میکنید، تسهیل میکند. نکته مهم اما آن است که وقتی شما در جستوجوی نیازهای خود هستید، با آگهیهایی مواجه میشوید که انتظار انتشار آن را در یک سایت فروش اینترنتی ندارید.
برای مثال، زمانیکه به بخش وسایل نقلیه وارد میشوید، زیرمجموعههایی همچون "خودرو"، "قطعات یدکی و لوازم جانبی"، "قایق و لوازم جانبی" و همچنین "موتوسیکلت" پیشروی شما قرار میگیرد. یا در بخش لوازم سرگرمی و فراغت با بخشهایی مانند "بلیت"، "کتاب و مجله"، "دوچرخه و اسکیت و اسکوتر"، "حیوانات"، "کلکسیون و سرگرمی"، "آلات موسیقی"، "ورزش و تناسب اندام"، "تور و چارتر" و "اسباب بازی" مواجه میشوید.
در همین بخش، آگهیهای خاصی در برابر مخاطب قرار میگیرد که سعی میکند با ادبیاتی متفاوت نسبت به سایر سایتهای تبلیغاتی، او را به سوی جنس معرفی شده، جلب کند. از آنجا که آنچه به مخاطبان عرضه شده، از سوی عرضهکننده معرفی میشود و هیچ کسی آگهی ارائه شده را ویرایش نمیکند، لذا ادبیات آگهیها، ناموزون است و این ابهام ایجاد میشود که چرا نظارتی بر روی انتشار آگهی در این سایت وجود ندارد؟
یکی از این آگهیها، عرضه یک پرنده خانگی است که در صفحه اصلی سایت تحت عنوان «عروس هلندی» معرفی شده در حالی که وقتی مخاطب به جزئیات آگهی رجوع میکند، با نوع خاصی از طوطی خانگی مواجه میشود که نمونه آن، کمتر دیده شده است. نمونه دیگر، اجناسی است که ارزش چندانی برای عرضه در یک سایت تبلیغاتی ندارند. برای مثال، عرضه یک دست استکان و نعلبکی، یک عدد قفل فرمان دست دوم، دو جفت قالپاق پراید یا حتی استکان و قندان، چیزی است که تعجب هر مخاطبی را برمیانگیزد.
عرضه چنین کالاهایی و معرفی آنها در یک سایت بازاریابی، این سوال را ایجاد میکند که آیا چنین کاری از روی نیاز انجام شده یا از سر استیصال بوده است؟ اگر جنس یا کالایی روی دست کسی مانده باشد یا آن را نیاز نداشته باشد، میتواند آن را به افرادی ببخشد که به آن نیاز دارند؛ اقدامی که میتواند فرهنگ هبه را در جامعه نهادینه کند. چه اشکالی پیش میآید اگر فردی در چنین فضایی، کالایی را که از آن بینیاز است عرضه و معرفی کند تا کسی که به آن نیاز دارد، از آن استفاده کند؟
البته در فضای مجازی که همواره از الگوهای غربی تبعیت میکند و بر اساس ذهن غربی طراحی و ساخته شده، چنین اقداماتی بسیار به ندرت به چشم میخورد و چنین رفتاری از سوی این سایت که از سایتهای تبلیغاتی غربی الگوبرداری شده است، چندان عجیب و دور از انتظار نیست.
قیمتهایی با اختلاف فاحش
نوسان قیمتها در میان آگهیهای عرضه شده کاملاً مشهود است؛ بهگونهایکه میتوان اجناس مشابهی را با قیمتهای بسیار متفاوت در این سایت مشاهده کرد.
علت این مساله را میتوان در تنوع مخاطبان این سایت، جستوجو کرد. برای مثال در بخش لوازم خانگی، وقتی در حال جستوجوی یک اجاق گاز برای منزلتان باشید، میتوانید یک اجاق گاز با نشان تجاری و امکانات یکسان را با اختلاف قیمت نسبتاً قابلتوجهی پیدا کنید.
این موضوع از آنجا ناشی میشود که افراد در اختیار دارنده کالاهای عرضه شده، خود اقدام به قیمتگذاری بر روی کالاهایشان میکنند. چنین اختلاف قیمتهای فاحشی شاید سبب شود که حتی اگر کسی قصد خرید هم داشته باشد، از تهیه کالای مورد نظر خود از این سایت منصرف شود و راه دیگری را برای یافتن نیاز خود انتخاب کند؛ چرا که نمیتواند به قیمتهای تعیین شده برای کالاهای عرضه شده، اعتماد کند و قیمت واقعی کالا را تشخیص دهد.
سوالی که در اینجا پیش میآید این است که چه کسی چنین قیمتهایی را برای این کالاها تعیین میکند؟ آیا هر فردی به صرف داشتن کالایی که برای برخی افراد مورد نیاز است، میتواند قیمتهای نامعقولی برای کالای خود مشخص کند؟ آیا تعیین قیمتهای گزاف برای وسایلی که دیگر برای صاحبانش کاربرد ندارند، سرکیسه کردن مردم نیست؟ چرا نهادهای نظارتی بر تعیین قیمت کالاهایی که در این سایتهای اینترنتی به فروش گذاشته میشوند، نظارت نمیکنند؟
همچنین با توجه به ارائه و انتشار آگهیها از سوی طبقههای مختلف اجتماعی، هر فردی میتواند کالای دلخواه خود را در این سایت بیابد؛ از یک گوشی تلفن ساده 60 هزار تومانی گرفته تا تلفنهای جدیدی که قیمتشان از 2 میلیون تومان هم فراتر میرود. این اتفاق، سبب مراجعه طیف گستردهای از مخاطبان فضای مجازی و سایتهای تبلیغاتی به این سایت شده است. همین طیف گسترده مخاطبان که در بخشهای دیگر نیز مشهود است، میطلبد که نهادهای مسئول در حوزه نظارت بر فضای مجازی، حضوری جدیتر در این عرصه داشته باشند.
دور ریختنیهایی برای فروش
گاهی اوقات وقتی جوانهای ایرانی دور هم جمع میشوند و از وضعیت کشورهای دیگر صحبت میکنند، پای «دورریختنیهای تکنولوژیک» یا همان «زبالههای الکترونیکی» را هم به میان میکشند. آنها بهقدری با شور و حرارت در اینباره حرف میزنند که گویی اگر خودشان هم یک وسیله الکترونیکی فرسوده و مستعمل داشته باشند، آن را جلوی در خانهشان میگذارند تا به مراکز بازیافت فرستاده شود.
اما وقتی به سایت تبلیغاتی مذکور مراجعه میکنید، میبینید که بسیاری از لوازم الکترونیکی که سالها از استفاده آنها میگذرد، برای فروش در این سایت، معرفی و عرضه شدهاند؛ کالاهایی که برخی از آنها ارزش خرید برای مستاصلترین استفادهکنندگان نیز ندارند!
وقتی به این سایت فروش اجناس دست دوم مراجعه میکنید، با انبوهی از اینگونه اجناس مواجه میشوید؛ اجناسی که نه فقط در میان اجناس مصرفی کالاهای هوشمند حوزه تکنولوژی، بلکه حتی در میان لوازم منزل، نیز دیده میشود.
بسیار بعید است که فروشنده یک یا چند عدد توالت فرنگی بدون در، حاضر باشد کالای مشابهی را با چنین وضعیتی خریداری کند. یک چرخ خیاطی مارشال یا شیرنشان قدیمی هم به کار کمتر کسی میآید. اینها البته چند نمونه است و با مراجعه به این سایت و رصد طولانیمدت آن، با نمونههای فراوانی مواجه خواهید شد.
چقدر برای نوستالژیهایت پول خرج میکنی؟
نوستالژیها معمولاً برای مردم جذابیت خاصی دارند؛ حتی بازاریها هم این نکته را به خوبی درک کردهاند و با استفاده از نوستالژیها در کالاهای خود، سعی میکنند سود قابلتوجهی بهدست آورند.
در سالهای اخیر، نوستالژیهای دهه 50 و 60 برای بسیاری از مردم به خصوص جوانها جذابیت خاص و فوقالعادهای داشته است. محصولات فرهنگی مختلفی با الهام گرفتن از نوستالژیها ساخته شدهاند و توانستهاند مشتریان معتنابهی را به سوی خود جلب کنند. به هر یک از کتابفروشیهای بزرگ شهر که سر بزنید، با کتابهایی مواجه میشوید که الهام گرفته از خاطرات کودکی نسل جوان امروز هستند؛ از کتابهای درسی دهه 60 و 70 گرفته تا کتابهایی که خاطرات آن روزها را به تصویر کشیده است.
حالا میتوانید همه آن چیزهایی را که در اینگونه کتابها به تصویر کشیده شدهاند، در برخی سایتهای تبلیغاتی ببینید و حتی بخرید. دیگر نیازی نیست که با عکسهای نوستالژیک خاطراتتان را ورق بزنید بلکه میتوانید با نوستالژیهایتان عکس بگیرید و آنها را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید!
البته برای این کار نیاز است که راحتتر از دیگران پول خرج کنید. شما باید خودتان را راضی کنید که برای یک سماور ذغالی برنجی یک میلیون تومان بپردازید یا یک چراغ گردسوز، 200 هزار تومان برایتان بیارزد.
حتی بسیاری از نوستالژیهای مورد علاقه شما که در سمساریها یافت نمیشوند در این سایت پیدا میشوند؛ مجلههای تاریخ گذشتهای که از گوشه انباری یک زوج کهنسال خارج شدهاند و تاریخ آنها، از 30 هم تجاوز میکند، میتواند یکی از اینها باشد. اما آیا شما حاضرید برای تعدادی مجله که ممکن است مدتی بعد جایتان را تنگ کند، 500 هزار تومان بپردازید؟
به راستی چرا گروهی از روحیه نوستالژی پسند طیف قابلتوجهی از جامعه سوءاستفاده میکنند و دور ریختنیهای خود را به نام نوستالژیهای ماندگار به قیمت گزاف به دیگران میفروشند؟ چرا هیچ نهادی بر این موضوع نظارت نمیکند تا آنچه برای مردم، جذابیت مقطعی و گذرا دارد، ابزار گروهی سودجو قرار نگیرد؟
نکته دیگر، استفاده از ادبیات کوچه و بازاری در این سایت تبلیغاتی است؛ چه بسا نام آن هم از یک چنین ایدهای تبعیت میکند. «سهره مست»، «قناریِ بخون»، «مرغ عشق دونخور»، «گربه لوس» و... همه و همه فقط نمونههایی از آگهیهایی هستند که فروشندگان برای معرفی حیوان خانگی خود یا دیگر کالاهایی که قصد فروش آنها را دارند، به کار گرفتهاند.
بخرید، ولی ما تضمین نمیکنیم!
نکتهای که زیر هر آگهی جلب توجه میکند، درج پیام پلیس فتا و پیام سایت است. در پیام پلیس فتا اینگونه آمده است: «لطفا پیش از انجام معامله و هر نوع پرداخت وجه، از صحت کالا یا خدمات ارائه شده، به صورت حضوری اطمینان حاصل نمایید.»
پیام سایت نیز تاکید میکند که این سایت تبلیغاتی، هیچگونه منفعت و مسئولیتی در قبال معامله شما ندارد. با مطالعه «راهنمای خرید امن»، آسودهتر معامله کنید.
زمانی که به بخش راهنمای خرید امن مراجعه میکنید، این سایت از شما میخواهد از کسانی خرید کنید که امکان ملاقات حضوری آنها پیش از انجام معامله فراهم است و هرگز پیش از دریافت کالا هزینهای پرداخت نکنید.
این سایت تبلیغاتی همچنین به شما میگوید که اگر فروشنده اطلاعات شخصی یا اطلاعات حساب بانکی خود را ارائه کرد، دلیل کافی برای اعتماد نیست. ممکن است اطلاعات شخص دیگری مورد سوءاستفاده قرار گرفته باشد. در صورت امکان، پس از خرید کالا رسید کتبی معتبر از فرد دریافت کنید.
وقتی قیمت و شرایط ارائه شده بیش از حد عالی به نظر میرسد و فروشنده یا خریداری بیدلیل و به طرزی مشکوک اطلاعات حساب بانکی شما را میپرسد، میخواهید مبلغ قابل توجهی به کسی که نمیشناسید، بپردازید و میخواهید کالاهای مارکدار بخرید، شما باید بیشتر احتیاط کنید؛ این بخش دیگری از راهنمای این سایت برای خرید امن است.
این سایت با ارائه این راهنمایی به شما میگوید که تنها وظیفه خود را معرفی کالاها و نیازمندیهای شما میداند و هر گونه تضمینی برای اطمینانبخش بودن آگهیهای درج شده را از گردن خود ساقط میکند. بدین ترتیب، شما با وجود مراجعه به یک سایت مشهور و پربازدید، نمیدانید که میتوانید به فروشنده کالای معرفیشده اطمینان کنید یا نه...
بنابراین نخستین مؤلفه برای استفاده مطمئن از این سایت، یعنی اعتماد به معرفیکننده کالای مورد نیاز شما، خدشهدار میشود؛ باز هم جای خالی نهادهای نظارتی را احساس میکنید و این سوال برایتان ایجاد میشود که چگونه ممکن است یک سایت فروش اینترنتی در داخل کشور فعالیت کند اما قوانین فضای مجازی را رعایت نکند و خود را در برابر آنچه معرفی و عرضه میکند، مسئول نداند؟
تناقضی میان حذف واسطهها و ورود دلالها
یکی از معدود نکات مثبت این سایت تبلیغاتی، حذف واسطههای فروش است؛ بهگونهای که شما میتوانید کالای مورد نیازتان را به قیمتی مناسبتر تهیه کنید. کالایی که در یک جمعه بازار به قیمتی گزاف فروخته میشود، در این سایت به قیمتی که مصرفکننده قبلی تعیین کرده است، به فروش میرسد و کمتر مصرفکنندهای است که برای فروش جنس دست دوم خود به اصطلاح «دندانگردی» کند.
البته این دلیلی نمیشود که پای دلالها و فروشندگان عمده به این سایت باز نشود. وقتی شما با آگهی فروش تخم بلدرچین به قیمت شانهای 1900 تومان مواجه میشوید، نباید تعجب کنید. هر چند نمیتوانید انتظار داشته باشید که یک شانه تخم بلدرچین سفارش دهید و آن را در منزل دریافت کنید اما فروشنده وعده داده است که با خرید بیشتر میتوانید تخفیف قابل توجهی بگیرید.
روش مدرن بازاریابی در شرکتهای تولید کننده و کارخانهها سبب شده است که بسیاری از افراد با معرفی کالای تولیدی خود در اینگونه سایتها، مشتریان متعددی را به سوی خود جلب کنند. شما میتوانید با گشتی کوتاه در این سایت، از لباسهای کودک گرفته تا ظروف آشپزخانه را به قیمت عمده پیدا کنید؛ البته به شرطی که بخواهید به صورت عمده خرید کنید نه تک فروشی.
البته در عین حال در این حوزه نیز این ابهام وجود دارد که آیا حضور فروشندگان بازار در این سایت، از سوی پلیس فتا مورد نظارت قرار میگیرد؟ آیا پلیس برای خود مسئولیتی قائل است که در چارچوب قانون با واسطههای احتمالی که در اینگونه سایتها و فضای مجازی به فروش کالاهای خود میپردازند برخورد کند یا نه؟ از سوی دیگر آیا تعزیرات و یا اتحادیههای تولید کنندگان و فروشندگان صنوف مختلف به این آگهیها نظارت دارند؟
چیزهایی که در هیچ عطاری پیدا نمیشود...
اگر به دنبال عتیقهجاتی هستید که از یافتن آنها در بازار قطع امید کردهاید، میتوانید با مراجعه به این سایتهای فروش اینترنتی آنها را پیدا کنید؛ از تمبرها و اسکناسهای قدیمی گرفته تا ظروف مسی و سفالی. گاهی آگهی فروش اجناسی در این سایت دیده میشود که قدمت آنها به چند دهه میرسد؛ شاید یک آفتابه مسی هشتاد و چند ساله یا حتی یک مجسمه زیرخاکی که معلوم نیست چقدر قدمت دارد.
کتابی که نام آن تحتعنوان «بیانات شاه» شما را متعجب میکند، تمبرها و پولهای قجری، مجلهها و روزنامههای دهه 40 و 50 شمسی، همه و همه کالای نایاب و غافلگیر کنندهای هستند که در این سایت فروش اینترنتی یافت میشوند.
اما سوال مهم این است که اینگونه اجناس و کالاها از کجا میآیند و چه کسی بر معرفی و عرضه آنها نظارت میکند؟ چگونه است که میتوان به راحتی و بدون نیاز به تأیید مدیر یا مدیران سایت، کالا یا داشته خود را معرفی کرد؛ در حالی که هیچ ضمانتی برای واقعی بودن آن وجود ندارد؟ آیا میتوان بدون نگرانی و با رعایت نکاتی که در این سایت ذکر شده، نیازهای خود را برآورده کرد؟ چرا نهادهایی مانند میراث فرهنگی که حراست و حفاظت از گنجینههای تاریخی بر عهده آنهاست، در این حوزه وارد نمیشوند و با چنین سوءاستفادههای عیان و آشکاری، مقابله نمیکنند؟ آیا جرم فردی که به عتیقهها و آثار تاریخی چوب حراج میزند، کمتر از دلالانی است که زیرخاکیهای گرانبها را در کوچه و پسکوچههای شهر خرید و فروش میکنند؟
اینها سوالاتی است که تا پاسخ روشنی برای آنها یافت نشود، نمیتوان فعالیت این سایتها را در چارچوب آسانتر برآورده کردن نیازهای مردم دانست؛ چه بسا برخی سوءاستفادهها و کلاهبرداریها موجب شود که مشکل جدیدی به مشکلات مردم اضافه شود...
تسنیم