افراد مبتلا به بیخوابی در طول روز احساس خواب آلودگی کرده در نتیجه در تمرکز کردن و حتی یادگیری دچار مشکل میشوند و اغلب احساس افسردگی و عصبانیت دارند. طبق مطالعهای که در سال 2007 میلادی نتایج آن در مجله «طب خواب» منتشر شد آمده است، بیخوابی یک اختلال شایع است که حدود 30 درصد از افراد بزرگسال از یک یا چند علامت آن رنج میبرند.
بیخوابی میتواند نتیجه یا علامت مشکلات دیگر باشد که به عنوان بیخوابی ثانویه شناخته میشود. طبق اعلام موسسه ملی سلامت (NIH) در انگلیس عوامل بیخوابی ثانویه میتواند افسردگی، اضطراب، اختلالات سردرد و دیگر اختلالات خواب همچون سندرم پای بیقرار یا علائم یائسگی از قبیل گرگرفتگی باشد. همچنین مصرف خوراکیها و موادی همچون کافئین، تنباکو و الکل در ایجاد این عارضه موثر است.
بررسیها همچنین نشان میدهد قرار گرفتن در معرض نور به هنگام شب و استفاده از رایانه و تلفنهای هوشمند به بروز بیخوابی کمک میکند. در برخی موارد بیخوابی، عوارض جانبی مشکل دیگری نیست و به عنوان بیخوابی اولیه شناخته میشود. علت بروز بیخوابی اولیه به خوبی مشخص نیست اما تغییر در سبک زندگی، استرسهای طولانی مدت و مسافرت میتواند شروعکننده آن باشد.
افراد مبتلا به بیخوابی به طور معمول برای به خواب رفتن یا داشتن خواب پیوسته در طول شب با مشکل روبهرو هستند و حتی ممکن است مدت زمان زیادی را در رختخواب بیدار باشند. افرادی که در مورد موضوعی نگران هستند و استرس دارند به طور معمول خواب بدی خواهند داشت. افراد مسن در مقایسه با جوانان بیشتر در معرض ابتلا به بیخوابی هستند و همچنین این عارضه در زنان بیش از مردان اتفاق میافتد. تغییرات هورمونی در سیکل یائسگی و در دوران قاعدگی میتواند بر روند خواب تاثیر بگذارد.
برای تشخیص اختلال بیخوابی، پزشک سوالات متعددی را در مورد عادات خواب فرد از جمله اینکه چه مواقعی برای خواب رفتن دچار مشکل میشوند، چه مدت طول میکشد به خواب بروند و چند نوبت در هنگام شب از خواب بیدار میشوند، از او میپرسد.
پزشکان با بررسی زمانبندی بیخوابی در فرد دلیل آن را شناسایی میکنند. به طور مثال در صورتی که فرد برای خواب رفتن دچار مشکل باشد از ساعت زیست شناختی بیمار ناشی میشود در حالی که بلند شدن زود هنگام از خواب با مشکلات روانی مرتبط است. تغییرات سبک زندگی غالبا میتواند در درمان مبتلایان به بیخوابی کوتاه مدت موثر باشد به طور مثال خودداری از مصرف کافئین و دیگر محرکها، داشتن برنامه برای خواب و بیدار شدن، خودداری از خوردن وعدههای غذایی سنگین و ورزش کردن تاثیرگذار خواهد بود.
در مبتلایان به بیخوابی مزمن یک نوع روش درمانی به نام درمان رفتاری، شناختی در کاهش اضطراب مرتبط با بیخوابی کمک کننده است. همچنین طبق بررسیها تاثیرات این روش نسبت به مصرف دارو دوام بیشتری دارد.
به نقل از لایوساینس، همچنین در برخی از بیماران مصرف
داروهای خواب آور تجویز میشود هرچند این داروها با عوارض جانبی همراه است و
موجب میشود فرد روز بعد احساس گیجی داشته باشد و در حین رانندگی یا حتی
راه رفتن و پیادهروی به خواب بروند.
ایسنا