کد خبر: ۴۶۸۷۰
تاریخ انتشار: ۲۰:۱۵ - ۱۶ دی ۱۳۹۳ - 2015January 06
شفاآنلاین-ازدواج پیوند بین یک زن و مرد است برای تشکیل یک زندگی که حتی در کهنسالی نیز پس از فقدان یکی از زوجین می تواند انجام بگیرد .

به گزارش شفا آنلاین،سرپیری و معرکه گیری ضرب المثلی است که هنگام تجدید فراش یکی از زوجین در کهنسالی بسیار به گوشمان خورده است درحالی که ازدواج در تمامی مراحل زندگی مخصوصآ در کهنسالی امر بسیار مهمی در رفع نیازهای فردی یک انسان است.

در دوران سالمندی،زندگی فرد دستخوش تغييرات آشکاری می شود که گاهآ برای  فرزندان وی تحمل اين دگرگونی ها سخت و طاقت فرسا  است.همين موضوع و برآورده نشدن نيازها و مشكلاتی كه سالمندان به واسطه به تنهايی زندگی كردن متحمل می ‌شوند،گاه آنها را وا می ‌دارد كه يكبار ديگر به ازدواج و يافتن شريك مناسبی برای پايان دادن به مشكلات زندگی در تنهايی بينديشند.اين درحالی است كه متاسفانه پذيرش ازدواج سالمندان در جامعه ما دارای پيچيدگي ‌های خاص خود است و شايد به همين دليل هم باشد كه بسختی از سوی اطرافيان پذيرفته می شود.
داشتن همسر در دوران سالمندی گام موثری در تقويت روحيه افراد کهنسال محسوب می شود چرا که نيازهاي روحی افراد مانند دوست داشته شدن، همدلی، حمايت و احساس نياز به صميميت را برطرف مي کند و زندگی سالم و پرنشاطی را برای سالمند رقم می زند. بسياری مواقع بعد از سال ها زندگی مشترک، يکی از زوج ها فوت مي کند و زوج ديگر مجبور است سال های زيادي را تنها و بدون همدم سپری کند. در چنين شرايطی افسردگی و استرس های دوران سالمندی به سراغ سالمند می آيد و در کنار مشکلات جسمی ناشی از کهولت سن، افسردگی و بيماری های روحی ـ روانی نيز سلامت او را تهديد مي کند.
واقعيت اين است که در دوره زندگي فرد سالمند با فرزندش حالت نامتعادل به خود می گيرد و بودن اين افراد در کنار فرزندان نه تنها حس خوبی به آنها نمیدهد، بلکه گاهی اوقات سبب بيزاری طرفين می شود. اگر چه دانستن اين واقعيت و درک آن برای بسياری از ما تلخ و دور از انتظار است اما نبايد اين نکته را انکار کرد که پيچيدگی مناسبات کاری و اجتماعی موجب شده تا بسياری از روابط خانوادگی کمرنگ شود و فرزندان وقت کمی برای سرزدن به پدرها و مادرهای سالمندشان داشته باشند و گاهی وقفه بين اين سرزدن ها به چند هفته هم می رسد. در اين بين اگر فرد به دليل مرگ همسرش محکوم به تنها ماندن و چشم دوختن به درباشد از نظر روحی بسيار آسيب پذير خواهد شد. تحقيقات نشان مي دهند دليل بسياری از مرگ های دوران سالمندی ناشی از بيماری ها و کهولت سن نيست و هيچ گونه عارضه جسمی در بسياری از اين مرگ ها مشاهده نمی شود بلکه علت اصلی،تنهايی سالمند است.
ازدواج در هر سنی به شرط آنکه در مسير درست خود باشد و چارچوب های عقلانی در آن مدنظر گرفته شود، رويدادی مثبت تلقی می شود در غير اين صورت می تواند موجب به وجود آمدن مشکلات ديگری شود. متاسفانه اين باور غلط در جامعه ما وجود دارد که ازدواج در دوران سالمندی و حتی ميانسالی خجالت آور است اما بايد گفت دوری از تعصبات بيجا و بی منطق که تنها بر پايه تفکر شخصی يا عرف از سوی فرزندان در خصوص ازدواج سالمندان مطرح می شود راهی غيرمنطقی و ناصحيح به شمار می رود چرا که در اين زمينه هيچ گونه منع شرعی وجود ندارد.

در ادامه مطلبی در این باره از دیدگاه روان شناس خانم شهناز روحی می خوانید:

شهناز روحی، روان‌شناس درباره مؤثر بودن ازدواج در سلامت روحی و جسمی فرد سالمند، معتقد است که داشتن همسر در دوران سالمندی گام مؤثری در تقویت روحیه افراد سالمند محسوب می‌شود، چرا که نیازهای روحی افراد مانند دوست داشتن، همدلی، حمایت و احساس نیاز به صمیمیت را تامین می‌کند و زندگی سالم و پرنشاطی را برای سالمند رقم می‌زند.
وی می‌افزاید: بسیاری از مواقع بعد از سال‌ها زندگی مشترک، یکی از زوج‌ها فوت می‌کند و زوج دیگر مجبور است سال‌های زیادی را تنها و بدون همدم سپری کند در چنین شرایطی در کنار مشکلات جسمی ناشی از کهولت سن، افسردگی و بیماری‌های روحی – روانی نیز سلامت فرد سالمند را تهدید می‌کند.
تحقیقات نشان می‌دهند دلیل بسیاری از مرگ‌های دوران سالمندی ناشی از بیماری‌ها و کهولت سن نیست بلکه علت اصلی، تنهایی سالمند است. متأسفانه این باور غلط در جامعه ما وجود دارد که ازدواج در دوران سالمندی و حتی میانسالی خجالت آور است اما باید گفت تعصبات بیجا و بی‌منطق که تنها بر پایه تفکر شخصی یا عرف توسط فرزندان در خصوص ازدواج سالمندان مطرح می‌شود راهی غیرمنطقی و ناصحیح به شمار می‌رود چرا که در این زمینه هیچ گونه منع شرعی وجود ندارد.
ازدواج سالمندان را باید از دید روان‌شناسی تحلیل کرد چرا که در این سن، فرد سالمند دور از هوس‌ها و با همراه داشتن کوله باری از تجربه، به واقعیت‌های زندگی و روابط آن می‌اندیشد در واقع سالمند با نگاهی دیگر به ازدواج به دنبال شخصی برای همدلی، همفکری و همبستگی است.
فرزندان نباید این نکته را فراموش کنند که‌امروزه برخلاف گذشته زندگی خانوادگی گستردگی گذشته را ندارد و سالمند پس از فقدان همسر به تنهایی زندگی را می‌گذراند و این امر آثار سوئی بر روان او به جا می‌گذارد این در حالی است که ازدواج سالمندان در صورت فقدان همسر می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی آن‌ها کمک کند.
در عین حال فرزندان نیز با آشنا کردن پدر یا مادر سالمند با سازمان‌های مردمی و نهادهای مختلف و عضویت آن‌ها در این گروه‌ها و همچنین ثبت نام آن‌ها در تورهای مسافرتی زیارتی و سیاحتی و... می‌توانند به والدین سالمند اعتماد به نفس بیشتر و روحیه با نشاط‌تر هدیه کنند.

جام جم

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: