کد خبر: ۴۵۰۴
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۱ - ۳۰ تير ۱۳۹۲ - 2013July 21
شفا آنلاين -در کشور ما مدیران ارشد رسانه‌ها یک شبه می‌آیند و یک شبه هم می‌روند و معمولا انتصابی‌اند و هیچ فاکتوری برای مسئول شدنشان مدنظر نبوده است. یک فرد با زد و بندهای خاص به عنوان مدیر ارشد یک رسانه منصوب می‌شود و یک سال یا دو سال بعد بار و بندیل خود را می‌بندد و می‌رود
 متولد 1354 و فارغ التحصیل علوم ارتباطات اجتماعی است. او خبرنگاری را از پایه آغاز کرد و از سال 1374 به عنوان خبرنگار در روزنامه ایران مشغول به کار شد. "داریوش آرمان" خبرنگاری که سال‌ها در حوزه‌های "حوادث" و "اجتماعی" روزنامه ایران فعالیت داشت مرحله به مرحله در این رسانه بالا رفت و دبیر سرویس "حوادث" این روزنامه شد و خیلی‌ها در سال‌هایی که او دبیر حوادث بود، روزنامه ایران را با صفحه حوادث و بخش "جویندگان عاطفه"‌اش می‌شناختند. او سپس دبیر گروه حقوقی و قضایی این روزنامه شد و اکنون دبیر گروه دانش است. خودش را شاگرد محمد بلوری "پدر حادثه‌نویسی ایران"، مرحوم حسین الهامی، مرحوم دکتر آل‌ابراهیم و دکتر محمد سلطانی‌فر می‌داند. محمد بلوری سال‌ها قبل مصاحبه‌ای با  روزنامه همشهری انجام داده بود و در بخشی از آن درباره آرمان گفته بود: "داریوش آرمان بهترین خبرنگار حوادث‌نویس بعد از انقلاب است." آرمان البته همزمان با کار خبری، در خارج از روزنامه ایران نیز مسئولیت‌هایی در حوزه‌های اجتماعی و رسانه‌ای داشته است که از جمله آنها می‌توان به مدیرکلی روابط عمومی شورای عالی ایرانیان خارج از کشور اشاره کرد. نکات پرس گفت‌وگویی با این فعال حوزه رسانه انجام داده است که در زیر می‌آید: آقای آرمان! شما سبک‌ها و شیوه‌های مختلفی را در حوزه خبرنگاری و خبررسانی کشور شاهد بوده‌اید و تجربه کرده‌اید. زمانی خبرنگاران مجبور بودند برای تهیه خبر، خودشان به دنبال آن بدوند و با مشقت‌های خاص بتوانند یک خبر یا گزارش رسانه‌ای تهیه کنند اما اکنون وضعیت فرق کرده و بیشتر خبرنگاران ترجیح می‌دهند به جای آنکه برای به دست آوردن خبر تلاش کنند، آن را از اینترنت جستجو کنند. شما علت بروز و ظهور این معضل در حوزه رسانه را چه می‌دانید؟ یکی از مهم‌ترین چالش‌های امروز جامعه رسانه‌ای ما، «پشت میزنشینی خبرنگاران» است. یک زمان اگر در تحریریه یک روزنامه، خبرنگاری پشت میز می‌نشست و خبر می‌گرفت قطعا به عنوان خبرنگار درجه یک و حرفه‌ای شناخته نمی‌شد اما امروز با یک بررسی میدانی به این نتیجه می‌رسیم که در سال‌های اخیر پشت میزنشینی یک عادت رسانه‌ای شده است و اگر خبرنگاری از پشت میز خود بلند شود و طور دیگری کار کند، از نظر برخی‌ها غیرطبیعی به نظر می‌رسد. شاید دلیل این آفت، بروز و ظهور قارچ‌گونه رسانه‌ها باشد. می‌دانید که گیاهانی مانند قارچ عمر کوتاهی دارند و این نوع رسانه‌ها نیز نمی‌توانند دوام چندانی داشته باشند. از سوی دیگر افرادی که هیچ سنخیتی با کار رسانه ندارند و اصلاً برای این کار ساخته نشده‌اند وارد این حرفه می‌شوند. برخی از این افراد حتی یک روز سابقه حضور در تحریریه یک نشریه، روزنامه و خبرگزاری را ندارند و بدون هیچ گزینش تخصصی صرفاً به خاطر یک سری ارتباطات، یک شبه خبرنگار می‌شوند و پشت میز می‌نشینند. این نوع افراد حتی «خبربیار» هم نیستند اما از همان روز اول خود را خبرنگار می‌دانند. وارد کردن برخی افراد به رسانه‌ها صرفا به خاطر پسرخاله یا دخترخاله بودن، بزرگ‌ترین چالشی است که امروز حتی رسانه های مطرح کشور از آن رنج می‌برند. شما به معضلی با عنوان "ورود برخی افراد غیرحرفه ای به حوزه خبرنگاری" اشاره کردید. به نظر شما ریشه این معضل کجاست؟ «آموزش»؛ امروز روزنامه نگاران باتجربه اذعان می‌دارند کسانی که چهار تا شش سال و حتی ۱۰ سال (تا مرحله دکترا) در دانشکده های مرتبط با رسانه آموزش می‌بینند، به ندرت می‌توانند یک روزنامه نگار موفق و حرفه ای شوند. متأسفانه از این دانشکده‌ها روزنامه نگار به معنای واقعی بیرون نمی‌آید و این هم یکی از آفت‌ها و چالش‌های جدی حوزه رسانه در کشور ما است که مسئولان آموزش عالی، وزارت ارشاد و دست‌اندرکاران باید توجه ویژه ای به آن داشته باشند. چراکه سالانه چندصد فارغ‌التحصیل رسانه داریم اما عملاً کار حرفه ای را نمی‌دانند و چنانچه وارد رسانه ای بشوند فقط در صورتی که یک مسئول حرفه ای بالای سر آن‌ها باشد، شاید بعد از چند سال، روزنامه نگار حرفه ای شوند. یعنی شما اعتقاد دارید که سیستم آموزشی ما در زمینه روزنامه نگاری و خبرنگاری ناکارآمد و ضعیف است. بله. قطعا. تعداد زیادی از استادان روزنامه نگاری که دستکم ۲۵ تا ۳۰ سال در دانشگاه‌ها مشغول تدریس هستند، حتی نمی‌توانند یک سطر مطلب رسانه ای بنویسند. خب این استاد چگونه می‌خواهد دانشجوی روزنامه نگاری تربیت کند؟ امروز اگر حتی به رسانه های مطرح کشور نگاه کنیم، می‌بینیم برخی افراد به عنوان خبرنگار در آن‌ها حضور دارند که هیچ علاقه ذاتی در این افراد به حوزه رسانه مشاهده نمی‌شود و به هر دلیلی (بیکاری، خوش خدمتی، پارتی بازی) پلی ایجاد شده است که یک فرد بی علاقه وارد یک رسانه مطرح شود و جای افراد متخصص و علاقمندان واقعی را اشغال کند. این افراد آسیب بزرگی به بدنه آن بنگاه خبری و رسانه ای که در آن مشغول به کار هستند وارد می‌کنند. برخی از این افراد در همین دانشکده های مرتبط با رسانه آموزش دیده اند اما به همان دلیل که گفتم، به درستی تعلیم داده نشده اند و ضعف برخی استادان، نتیجه اش چیزی جز ورود خبرنگاران بی انگیزه و ناکارآمد نیست.     گاهی اوقات از خبرنگاران به عنوان "انشانویس" نام برده می‌شود. چرا چنین توصیفی درباره کار خبرنگاری می‌شود؟ در حال حاضر روزانه چندین نشست خبری و مطبوعاتی در سراسر کشور برگزار می‌شود و متأسفانه اگر سری به این نشست‌ها بزنید بیشتر «انشانویس» و «خبرنویس» می‌بینید نه خبرنگار و روزنامه نگار واقعی؛ و این برای جامعه رسانه‌ای کشور فاجعه است. یعنی عده‌ای به نام خبرنگار در این نشست‌ها حاضر می‌شوند و فقط آنچه را می‌شنوند، می‌نویسند. خب این کار را یک دانش‌آموز یا فرد عادی هم می‌تواند انجام دهد. کار حرفه‌ای خبرنگار باید فراتر از این‌ها باشد وگرنه چند بار تکرار "وی گفت" و "وی افزود" نشانه خبرنگاری نیست. من خبرنگارهایی را سراغ دارم که با بیش از ۱۰ سال سابقه کار، خود را یک خبرنگار حرفه‌ای می‌دانند اما وقتی از آنها می‌پرسیم که شما با رشته تحصیلی جانورشناسی یا جغرافیا اینجا چه کار می‌کنید، می گویند "نمی‌دانیم!" یا "مجبوریم و کار دیگری نیست!" من به افرادی که از دور نشسته‌اند و فکر می‌کنند کار خبرنگاری جذاب است توصیه می‌کنم فقط به صرف علاقه وارد این حرفه نشوند و اگر استعداد ذاتی یا مطالعه کافی و تحصیلات مرتبط دارند قدم در این راه بگذارند و گرنه دچار خمودگی و مشکلات روحی و روانی می‌شوند. خبرنگاری مثل بازیگری یک تخصص است. هرچند خیلی‌ها در این کشور آرزو و علاقه دارند که بازیگر و هنرپیشه شوند اما واقعیت این است که بازیگری به عنوان یک کار تخصصی سخت است و دانش و مهارت خاص خود را می‌طلبد؛ خبرنگاری هم همینطور است. شاید حقوق و دستمزد اندک موجب بروز برخی از این معضلات در جامعه خبرنگاران شده است. بله! وقتی یک خبرنگار کمتر از یک میلیون تومان حقوق می‌گیرد، طبیعتا انگیزه کافی برای ورود اصولی و اساسی به حوزه خبری ندارد. اما واقعا این نمی‌تواند توجیه مناسبی برای کم‌کاری خبرنگار باشد. چرا که اگر من به عنوان یک خبرنگار متعهد شده‌ام در قبال دریافت حتی 100 هزار تومان حقوق ماهانه، کار خبری انجام دهم باید به وظیفه و تعهد خود عمل کنم. به هر حال خبرنگار نماینده عموم مردم است و در قبال مردم و رسانه‌ای که در آن فعالیت می کند تعهد و وظیفه دارد. یا باید با هر حقوقی، کار خود را به نحو احسن انجام دهیم یا اینکه اصلا نباید به این حرفه ورود کنیم. نتیجه اظهارات شما تا کنون این بوده است که برخی خبرنگاران کشور ما به معنای واقعی، "خبرنگار" نیستند. شما در شرایطی این انتقاد را دارید که تعداد زیادی از مدیران رسانه‌های ما هم به معنای واقعی، "مدیر رسانه" نیستند. برخی از مدیران در برخی از رسانه‌ها تنها کاری که بلد نیستند، کار رسانه است اما متاسفانه به عنوان مدیران ارشد رسانه‌ها مشغول فعالیت هستند! و اصلا نمی‌دانند خبر چیست، گزارش چیست، و به طور کلی کار رسانه‌ای به چه معناست. بنابراین یکی از مشکلات ما مدیران بی‌کفایت و نالایق هستند که به عنوان افراد غیرمتخصص در یک جایگاه کاملا تخصصی نشسته‌اند. و مشکل دیگر هم خبرنگارانی هستند که نباید این جایگاه را اشغال می‌کردند و فقط دچار روزمرگی هستند و به سپری شدن وقتشان می‌اندیشند. و نتیجه این دو معضل، همین فضای رسانه‌ای است که در کشور حاکم شده. مدیرانی که شما از آنها با عنوان نالایق و بی‌کفایت یاد می‌کنید، از کجا آمده‌اند؟ چرا این افراد به راحتی وارد فضای رسانه‌ای کشور می‌شوند؟ چند سال قبل از برخی رسانه‌های آلمان و فرانسه بازدید داشتم. در آنجا خبرنگارهایی را دیدم که با 25 سال سابقه کار حدود 20 تا 25 هزار دلار حقوق می‌گیرند. از آنها می‌پرسیدم شما به عنوان سردبیر یا دست‌اندرکار فلان نشریه چطور به این مرحله رسیده‌اید؟ و بیشتر آنها می‌گفتند از ابتدایی‌ترین مرحله و بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، کار خبرنگاری را آغاز کرده‌اند و سال‌ها زحمت کشیده‌اند و پله پله در همان رسانه بالا آمده‌اند تا در مراحل پایانی کارشان، سردبیر یا مدیرمسئول شده‌اند. اما در کشور ما مدیران ارشد رسانه‌ها یک شبه می‌آیند و یک شبه هم می‌روند و معمولا انتصابی‌اند و هیچ فاکتوری برای مسئول شدنشان مدنظر نبوده است. یک فرد با زد و بندهای خاص به عنوان مدیر ارشد یک رسانه منصوب می‌شود و یک سال یا دو سال بعد بار و بندیل خود را می‌بندد و می‌رود. در چنین شرایطی جامعه، مردم و حوزه رسانه، آسیب جدی می‌بینند. دولت آینده باید به سمتی برود که مدیران لایق در هر حوزه از جمله رسانه مشغول به کار شوند و کار به کاردان سپرده شود. یکی از مشکلات دولت آقای احمدی‌نژاد در هشت سال گذشته این بود که... ادامه دارد نكات پرس...
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: