کد خبر: ۳۹۲۱۱
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۱ - ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - 2014November 01
شفا آنلاين-رواج این نوع روابط برای دختران فراری این اطمینان را به وجود می آورد که می توانند با فرار از خانه به طور شرعی و قانونی از این راه کسب درآمد کنند و به نوعی می تواند برای دختران جوان بدآموزی داشته باشد و به مرور بنیان خانواده در جامعه رو به فروپاشی می رود.

به گزارششفا آنلاين،این روزها بیش از هر وقت و برهه دیگری زمزمه رواج ازدواج های موقت و صیغه ای را در هر مکان و از زبان هر کسی می شنویم. فارغ از این که برخی به خاطر تعصباتشان این نوع روابط را پس می زنند باید دید که آیا شکل گیری نهادهایی رسمی برای شیوع این نوع روابط می تواند راه حل خوبی برای کاهش فشارهای جنسی و یا حتی فحشا در جامعه باشد یا خیر. نظرهای مختلفی وجود دارد. نظرهایی که عموما شخصی هستند و نه علمی. پای حرف های دکتر امان الله قرایی مقدم نشستیم تا بررسی کنیم که آیا به لحاظ جامعه شناختی اساسا این نوع روابط با وجود شرعی بودن راه حل مناسب و درستی برای بروز کم تر فحشا هستند یا نه؟ بماند که امان الله قرایی مقدم معتقد بود که این روابط هم با وجود شرعی بودن نوع دیگری از فحشا را رواج می-دهند. با خواندن گفت وگو خودتان متوجه زیان های بی شمار این نوع روابط که بر سودهایش می چربد خواهید شد.



_حتما با خبر هستید که این روزها در فضای مجازی مراکزی به طور رسمی برای اشاعه «ازدواج موقت» درتلاشند. شما چه قدر با رایج‌شدن این مسئله موافقید؟
من به طور کلی «ازدواج موقت» را نوعی فاحشگی و روسپی گری می دانم و به هیچ وجه با آن موافق نیستم. دلایل زیادی هم برای مخالفتم دارم. مثلا این که فرزندان حاصل از این روابط که تعدادشان کم هم نیست، چون خیلی از زن ها برای تأمین امنیت زندگی شان تن به باروری از این نوع روابط می دهند، انسان های هویتمندی نخواهند بود. در روسپی گری معمولا تصمیمی برای بارداری وجود ندارد اما در ازدواج های موقت این موضوع شایع تر است. با رواج ازدواج موقت به نوعی شمار فرزندان بی هویت رو به فزونی می رود و چون اغلب این افراد هویتی ندارند احتمالا در بزرگسالی به دلیل عدم رشد در نهاد خانواده و وابستگی و ریشه-دار بودن، خودکنترلی در آن ها بسیار ضعیف می شود و در نتیجه این گونه افراد مستعدترند برای آن که به انواع آسیب های اجتماعی نظیر اعتیاد، روسپی گری، تکدی گری و... روی بیاورند. بنابراین ازدواج های موقت به هیچ وجه شیوه های مطمئنی برای رفع نیازهای فردی نیستند.

خطرهای فراوانی در این نوع ازدواج ها وجود دارد. مثلا این که چون این ازدواج ها رسمی نیست آزمایشات بیولوژیکی برای سلامت افراد در آن صورت نمی گیرد بنابراین خطر شیوع بیماری های جنسی در این نوع روابط چندبرابر می شود. این در حالی است که در همه روسپی خانه های رسمی در سرتاسر دنیا مدام از مراجعه کنندگان و روسپی ها آزمایشات لازم گرفته می شود و همه شان معمولا گواهی نامه سلامت دارند. از طرفی رواج این نوع روابط برای دختران فراری این اطمینان را به وجود می آورد که می توانند با فرار از خانه به طور شرعی و قانونی از این راه کسب درآمد کنند و به نوعی می تواند برای دختران جوان بدآموزی داشته باشد و به مرور بنیان خانواده در جامعه رو به فروپاشی می رود.


از طرفی جوانان با وجود ازدواج موقت تن به ازدواج دائم نمی دهند و از سوی دیگر این هم خطری بزرگ است که بنیان خانواده را که اساس و پایه بنیان جامعه است، تهدید به فروپاشی می کند و درنتیجه به مرور جامعه هم تهدید به فروپاشی می شود. از طرف دیگری با رواج این نوع ازدواج ها مردهای مجرد آسوده می شوند و در قید ازدواج نخواهند بود و به تدریج سن ازدواج هم افزایش می یابد و کم کم قبح تن فروشی و روابط متعدد هم در میان اعضای جامعه از بین می رود.
این اتفاق از نظر سیاسی هم پیامدهای خوشایندی نخواهد داشت چرا که در جامعه ای که این گونه روابط افزایش می یابد نشان گر آن خواهد بود که حکمرانان جامعه نتوانسته اند شرایط را برای ازدواج رسمی و قانونی افراد فراهم کنند و به نوعی چنین اتفاقی اصلا وجهه خوبی در اذهان بین المللی ندارد.


از نظر اقتصادی هم پیامدهای منفی خودش را دارد. ببینید اگر ازدواج موقت برای یک مرد خانواده دار و متأهل سهل الوصول باشد این مرد به مرور پایبندی خودش را نسبت به همسر و فرزندانش از دست می دهد و خودش را نه از نظر روحی و نه از نظر اقتصادی مقید و مسئول نسبت به اعضای خانه اش نمی داند.
باز اگر به همان بحث فرزندان بی هویت برگردیم، خواهیم دید که با رواج این نوع ازدواج و فزونی این نوع فرزندان به مرور میراث خوبی برای آیندگان به جا نخواهد ماند و این اتفاق میراث فرهنگی جامعه را هم به مرور دچار اختلال می کند.


از طرفی زن هایی که تن به روابط متعدد می دهند به مرور و به طور ناخواسته دچار اسیب های شدید روحی و روانی خواند شد. پس به طور کلی ازدواج موقت با وجود شرعی بودن هم از لحاظ فرهنگی، هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ اجتماعی و بهداشت روان خطر بزرگی برای یک جامعه محسوب می شود و چه بهتر که نکوهیده باقی بماند و جامعه تلاش کند برای اشتغال زایی و به تبع آن رواج یافتن ازدواج دائمی و ایجاد تسهیلات برای تشکیل خانواده نظیر ایجاد مسکن و...
-اگر ازدواج موقت را راهی برای کاهش فشارهای جنسی جوانان بدانیم، به نظر شما نمی تواند این اتفاق از میزان فحشا و تجاوزهای بی شمار جامعه بکاهد؟
نباید گفت که بی تأثیر است اما نباید فراموش کرد که برای هر فرد که تن به این نوع روابط می دهد تا از فشار جنسی اش بکاهد، به مجرد این که امکان همین ازدواج موقت هم برایش فراهم نشود، چون فرد عادتش به خویشتن داری را هم از دست داده، خطر همان ایجاد فحشا و تجاوز به همان مقدار قبل وجود دارد. ما مردهای فاحشه هم داریم که با زن های نیازمند ارتباط برقرار می-کنند و پول می گیرند، بنابراین اگر مردی یک روز هم پولی برای ازدواج موقت نداشته باشد به این شیوه تن می دهد، پس درواقع از میزان فحشا چیزی کم نشده چون فرد به خاطر عادتش به روابط متعدد و قبیح ندانستن آن به تجاوز هم ممکن است تن بدهد. ازدواجی که صرفا برحسب «نیاز جنسی» باشد درواقع خودش به نوعی به رواج فحشا کمک می کند.


-حالا که زمزمه رسمی شدن نهادهایی برای ازدواج موقت به گوش می رسد به نظر شما جامعه ما چه قدر این نوع روابط را خواهد پذیرفت؟ آیا پذیرش این نوع ازدواج ها در جامعه ما دشوار است؟
احتمالا بله. چون همان طور که می دانید ما جامعه بسیار سنتی ای داریم. جامعه ای که حتی با شرعی شدن این مسئله ان را نخواهد پذیرفت چون فرهنگی اصیل و چندهزار ساله دارد. در فرهنگ چندهزار ساله ما همیشه این نوع روابط موقت قبیح محسوب می شده و برای مردم هرگز عادی و روزمره نشده است. فرهنگ ما کلا با هرج و مرج در روابط جنسی مخالف است. ازدواج را باید افراد جامعه به رسمین بشناسند. چرا اصلا عروسی می گیرند؟ برای این که همه این ازدواج را با یک جشن به رسمیت بشناسند و درواقع در فرهنگ ما تأیید کردن روابط از دید سایرین بسیار مهم است. حتی در گذشته اگر خوب نگاه کنیم اگر کسی از یک ازدواج صیغه متولد می شده تا ابد طوری برچسب «بچه صیغه ای» می زدند که بسیار توهین امیز بوده. بنابراین چون جامعه ما هنوز پوسته ای سنتی دارد افراد باید بدانند که این نوع ازدواج ها برای خودشان، فرزندانشان و حیثیت خانوادگی-شان چه پیامدهایی خواهد داشت.


-به طور دقیق تر کمی از آسیب های اجتماعی این روابط می گویید؟
قبل تر هم گفتم رواج همه آسیب های اجتماعی. رواج فاحشه گری، اعتیاد، جرم و جنایت و عدم وجود امنیت در شهر. این گونه زن ها به مرور پایبندی های اخلاقی شان را از دست می دهند. همان طور که در مقاله روسپی گری ام هم نوشتم، تعدد در دفعات ازدواج رسمی و حتی موقت، در روسپی گری نقش به سزایی دارد و زن روسپی هم هیچ پایبندی ای نخواهد داشت. شاید این اصلی ترین آسیب اجتماعی این جریان باشد.


-به عنوان یک جامعه شناس رواج ازدواج موقت را یک راه حل کوتاه مدت برای کاهش فشار جنسی جامعه می-دانید و یا یک اتفاق؟
کاملا موقت است و بی پایه و اساس. صورت مسئله را پاک کردن چیزی از اهمیت آن مسئله نمی کاهد. رواج این نوع ازدواج همان پاک کردن صورت مسئله تشکیل خانواده است. در تمام دنیا مدام کوشش می شود تا ازدواج رسمی و قانونی توسعه پیدا کند چرا که از نظر جامعه شناسان فقید چون «ناتان ایگرمن» و یا «چارلز هورتن کولی» و خیلی های دیگر اساس تشخص هر فردی در خانواده شکل می گیرد که به آن شخصیت «اساسی و بنیادی» گفته می شود و درواقع پایه جامعه بر اساس آن نهاده می-شود.


بنابراین همه مسئولان باید هم و غم خود را در راه گسترش ازدواج دائمی و تشکیل خانواده بگذارند نه این که این نوع روابط را تبلیغ کنند. چون می دانیم که خانواده تا چه حد در شکل گیری شخصیت فرزندان، امنیت و موقعیت اجتماعی شان و... موثر است. در حالی که فزندان خواسته و یا ناخواسته حاصل از این گونه روابط، اغلب از هیچ یک از این مولفه های شخصیتی برخوردار نیستند و هیچ آینده تضمین شده ای هم ندارند و این بزرگ ترین تهدید برای یک جامعه به شمار می رود.


-به عنوان سئوال آخر از شما می پرسم که به نظرتان آیا این نوع روابط برای زن های بی پناه و یا بی سرپرست نمی تواند یک نوع حمایت باشد؟ چه به لحاظ عاطفی و چه به لحاظ مالی؟
شاید از این لحاظ برای چنین افرادی اندکی موجه باشد اما چه بهتر که همه زن های بی سرپرست هم سعی بر این داشته باشند که ازدواجی رسمی را در محضر انجام دهند تا هم از نظر عرفی موجه باشد و هم خانواده ای تشکیل بشود که امنیت در آن حاکم باشد. روابط موقت هیچ امنیتی چه به لحاظ عاطفی و چه به لحاظ اخلاقی نخواهند داشت.





سلامت نیوز




نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: