کد خبر: ۳۴۶۰۹۷
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۰ - ۰۷ تير ۱۴۰۳ - 2024June 27
تغییر اقلیم و بحران‌های ناشی از آن در آینده ایران
بحران گسترده اقلیمی ایران را نمی‌توان بحرانی داخلی و ناشی از علل داخلی و محدود دانست، بلکه کل خاورمیانه از اثرهای تغییرات اقلیمی رنج می‌برد.
شفا آنلاین:سلامت>خاورمیانه یکی از نگران‌کننده‌ترین نقاط بحران جهانی تغییرات اقلیمی است. ایران یک نمونه منطقه‌ای است که همه مظاهر، پیامدها و علل بحران اقلیمی را در خود دارد، بحرانی که در دو دهه گذشته به سرعت بدتر شده و به چیزی بیش از یک چالش محیط‌زیستی تبدیل شده، پیامدهای اقتصادی و بهداشتی ایجاد کرده و بر عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و دیپلماتیک تأثیر منفی گذاشته است اگرچه ایران از بحران‌های تجمعی بزرگی رنج می‌برد که امنیت و ثبات آن را تهدید می‌کند، تغییرات اقلیمی براساس بعضی برآوردها شدیدترین چالش و بحرانی است که موجودیت و تمامیت ارضی ایران را تهدید می‌کند. بحران گسترده اقلیمی ایران را نمی‌توان بحرانی داخلی و ناشی از علل داخلی و محدود دانست، بلکه کل خاورمیانه از اثرهای تغییرات اقلیمی رنج می‌برد. 
به گزارش شفا آنلاین داده‌ها نشان می‌دهد که بحران‌های ناشی از تغییرات اقلیمی در ایران بیش از هر کشور دیگری به دلایل زیر بدتر می‌شود: وخامت زیرساخت‌های اقتصاد ایران، منجر به افزایش مصرف انرژی، همراه با کاهش بهره‌وری و تولیدات می‌شود. از سوی دیگر فناوری‌های منسوخ تولید، توزیع و مصرف بر توانایی دولت و آژانس‌های آن برای مدیریت مؤثر تغییرات اقلیمی اثر منفی می‌گذارد. چالش اقلیمی در ایران مجموعه‌ای از بحران‌های به‌هم‌پیوسته است که بر حیطه‌هایی غیر از محیط زیست مانند جنبش‌های اجتماعی و اقتصاد اثر نامطلوب می‌گذارد.

 بحران آب مؤلفه اصلی چالش گسترده‌تر اقلیمی در ایران و دلیل اصلی دیگر بحران‌های تشدیدکننده است. میزان بارندگی در ایران در دهه گذشته در مقایسه با نرخ بلندمدت (حدود 200 تا 240 میلی‌متر سالانه) در دهه گذشته به ۱۷۰ تا ۲۰۰ میلی‌متر کاهش یافته است. جریان رودخانه‌ها در ایران در مدت مشابه 44 درصد کاهش یافته و از 87 میلیارد مترمکعب به 49 میلیارد مترمکعب سالانه در دهه گذشته رسیده است. این امر منجر به افزایش چشمگیر برداشت از آب‌های زیرزمینی شده و تعداد چاه‌های آب در ایران از 40 هزار حلقه در اواسط دهه 60 به حدود ۹۵۰ هزار حلقه در پایان دهه ۱۳۸۰-۱۳۹۰ افزایش یافت. افزایش مصرف آب موجب کاهش 70 درصدی ذخایر آب زیرزمینی ایران در کمتر از سه دهه شد. این امر باعث شد ذخیره سرانه آب شیرین در ایران از 2600 مترمکعب در دهه 70 شمسی به کمتر از 1200 مترمکعب در دهه 90 برسد. تقریبا 334 شهر از 1150 شهر ایران در سال ۱۴۰۱ دچار بحران آب شدند که نشان از «چالش آب» برای حدود ۴۵ درصد از جمعیت ایران بود. تقریبا ۲۰ میلیون نفر با بحران آب مواجه شده‌اند. آمار وزارت نیرو نشان می‌دهد که از هر 10 شهر ایران، هفت شهر از جمله تهران، در تابستان با بحران‌های شدید تأمین آب مواجه‌اند. بحران آب تا حدی به کاهش بارندگی و دمای بالا مربوط می‌شود که تبخیر را افزایش می‌دهد. با این حال، این بحران به صورت جدی ناشی از توزیع نامتوازن جمعیت و تمرکز جمعیت و صنایع در بخش‌های خشک کشور و استفاده از روش‌های قدیمی تصفیه آب و روش‌های منسوخ توزیع، مصرف و بازیافت آب است. کشاورزی سالانه حدود ۹۲ درصد از آب در ایران مصرف می‌کند. آمار وزارت جهاد کشاورزی نشان می‌دهد که میزان تولید غذا با هر مترمکعب آب تقریبا یک‌چهارم نرخ اروپاست. روش‌های مصرف آب در بخش کشاورزی سالانه حدود ۷۵ درصد از آب را به هدر می‌دهد. حدود 13.6 درصد از آب شیرین اختصاص‌یافته به بخش عمران در خطوط لوله قدیمی هدر می‌رود که پنج برابر هدررفت آب در آلمان است. این بدان معناست که بحران آب ناشی از تغییر اقلیم و مصرف ناپایدار منابع آبی از جمله آب‌های زیرزمینی است. علاوه بر این، زیرساخت‌های خطوط لوله آب و سامانه‌های آبیاری منسوخ، ایران را در آستانه یک بحران مهم قرار داده است.

 تشدید بحران آب در ایران به افزایش بحران‌های بیابان‌زایی و گرد و غبار در دو دهه گذشته انجامیده است و به گفته کارشناسان ایرانی، در ۲۶ استان از ۳۱ استان ایران، به بحرانی فراگیر و گسترده تبدیل شده که زندگی انسان‌ها و محیط‌ زیست را تحت تأثیر قرار داده است. کلانتری رئیس سابق سازمان محیط زیست گفته بود: 6.5 میلیون هکتار از 12 میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرس ایران در هفت دهه گذشته تخریب شده است. نامی رئیس سازمان مدیریت بحران کشور نیز ابراز داشت در پنج سال گذشته حدود 100 هزار هکتار از جنگل‌ها و مراتع کشور دچار آتش‌سوزی شده است، این آتش‌سوزی‌ها ممکن است با سرعت کنونی ادامه یابد و این بدان معناست که جنگل‌های ایران احتمالا در پنج دهه آینده ناپدید خواهند شد. گزارش وزارت جهاد کشاورزی مدعی است که مساحت جنگل‌های استان مازندران از 1.1 میلیون هکتار به 870 هزار هکتار بین سال‌های ۱۳۶۴ تا ۱۳۹۴ کاهش یافته که به این معنی است که تنها در سه دهه 21 درصد از جنگل‌ها از بین رفته است. براساس آمار رسمی دولت، مساحت بیابان ایران در دهه گذشته نزدیک به یک میلیون هکتار افزایش یافته است. حدود 100 میلیون هکتار از عرصه‌های سبز مستعد بیابان‌زایی است و نزدیک به 32 میلیون هکتار در شرف تبدیل‌شدن به بیابان است. در دهه گذشته 7.2 میلیون هکتار از این منطقه به کانون توفان‌های گرد و غبار تبدیل شده است. در حالی که برخی معتقدند کشورهای همسایه ایران منشأ توفان گرد و غبار هستند، گروهی دیگر از کارشناسان مناطق کویری داخل ایران را منشأ 70 درصد از این توفان‌ها می‌دانند که بر زندگی 57 درصد جمعیت ایران اثر می‌گذارد. روزهای گرد و خاکی در ایران از 34 روز در سال ۱۳۷۸ به 120 روز در سال ۱۴۰۰ افزایش یافت. علاوه بر مشکلات بهداشتی ناشی از توفان‌های گرد و غبار از جمله بیماری‌های تنفسی و قلبی عروقی و انواع سرطان‌ها، پیامدهای اقتصادی عواقب نامطلوب این توفان‌ها را برجسته می‌کند از جمله کاهش بهره‌وری کشاورزی که براساس مطالعات بین چهار تا شش درصد کاهش یافته است.

توفان‌های گرد و غبار همچنین بر کار و فعالیت‌های اقتصادی اثر منفی می‌گذارد. تخمین زده شده که خسارت اقتصادی ناشی از توفان‌های گرد و غباری که در پنج سال ۱۳۸۲-۱۳۸۶ در جنوب و غرب ایران روزانه ۲۰۸ میلیون دلار آمریکا بوده است. برآوردهای دیگر کل خسارت را بین حدود ۲.۵ تا ۱۳.۵ میلیارد دلار در مدت مشابه نشان می‌دهد. ایران یکی از 19 کشوری است که احتمالا تا سال ۱۴۳۰ به بیابان تبدیل می‌شود. کلانتری افزود: اگر مسئولان در دهه‌های آینده این مشکل را حل نکنند، بیابان‌زایی و توفان گرد و غبار باعث جابه‌جایی جمعیتی خواهد شد./شرق

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: