شفا آنلاين- اگرچه در عصر حاضر وضعیت بهگونهای رقم خورده که زنان هم در کنار مردانشان برای بهتر شدن اوضاع اقتصادی خانواده تلاش میکنند اما، در فرهنگ ما همواره وظیفه تأمین معیشت و سرپرستی خانواده برعهده مردان است.
به گزارش
شفا آنلاين،با وجود این، در سالهای اخیر شمار زنانی که بهدلایلی از قبیل طلاق، بالا رفتن سن ازدواج، اعتیاد همسر و حوادث رانندگی مجبور به برعهده گرفتن امرار معاش خود و سایر افراد خانواده شدهاند، افزایش یافته است.
در وضعیت کنونی جامعه ما زنان سرپرست خانوار از اقشار آسیبپذیر جامعه محسوب میشوند که ارگانهایی همچون سازمان بهزیستی و کمیته امداد وظیفه کمکرسانی و حمایت از این زنان را برعهده گرفتهاند اما، به نظر میرسد حمایتهای مالی این ارگانها و اجرای طرحهایی همچون پوشش بيمه اجتماعی زنان سرپرست خانوار و... هنوز نتوانسته مشکل عمدهای را از این قشر مرتفع کند چراکه زنان سرپرست خانوار اغلب وارد مشاغلی میشوند که در عین دشوار بودن، درآمد چندانی هم ندارد.
زنان سرپرست خانوار اشتغال مناسبی ندارندآمار بیکاری زنان سرپرست خانوار نسبت به سایر اقشار جامعه بالاست. عادل آذر، رئیس مرکز آمار ایران، دی ماه سال گذشته اعلام کرد که 82 درصد زنان سرپرست خانوار بیکار هستند. این نرخ بالای بیکاری دلیل روی آوردن آنها به مشاغل کاذب است.
کافی است ساعتی را در ایستگاههای مترو یا میادین شلوغ شهر بگذرانی تا با زنانی که غالبا به دستفروشی مبادرت میکنند و اغلب هم بار چرخاندن یک زندگی بر دوششان است روبهرو شوی. زری 45 سال سن دارد و شش سال است که متارکه کرده، درباره وضعیتش که از او میپرسم میخندد و میگوید: میبینی که دارم تو مترو فروشندگی میکنم. بعد نگاهی میکند و انگار چیزی یادش افتاده باشد، میگوید: پنج سال است که کارم همین است و از این راه زندگی خودم و سه فرزندم را میگذرانم، اوایل که از شوهرم جدا شدم، تحت حمایت کمیته امداد درآمدم و ماهانه 30 هزار تومان به حساب من میریختند اما واقعا با این مبلغ نمیتوانستم از پس مخارج زندگی و سه فرزندم بربیایم. اینطور بود که تصمیم گرفتم خودم کاری انجام دهم اما، نه سوادی داشتم و نه مهارت و حرفهای بلد بودم برای همین به فروشندگی رو آوردم.
خدا را شکر زندگیام میگذرد اما، همین کار هم با مشکل همراه است؛ مدام کالاهایمان را میگیرند و اذیتمان میکنند. کمیته امداد هم که چند وقتی است ماهانهام را قطع کرده است و من هم دنبالش را نگرفتم. فاطمه 18ساله میان حرفمان میدود و میگوید: خانم از وقتی یارانه میدن مستمریها رو قطع کردن، مادر من هم سرپرست خانوار است، وقتی مستمری ما که ماهانه نفری سی هزار تومان بود، قطع شد، پیگیری کرد و از کمیته امداد جواب گرفت که وقتی یارانه میدهند دیگر مستمری به همه تعلق نمیگیرد، به غیر از کمیته امداد بارها به سازمان بهزیستی هم مراجعه کردیم اما، نمیدانم ملاکشان چیست که هر بار میگویند ما شامل خدماتشان نمیشویم. یکی از زنان که از سر و وضعش مشخص است وضعیت مالی مناسبی ندارد، میگوید: بلند شوید اینقدر ناشکری نکنید، همین یارانه هم کلی از مشکلات مارو حل کرده.
رو به من میکند و تن صدایش را پایین میآورد و میگوید: من پنج تا بچه دارم خانم، همه پول یارانهای را که میگیرم کرایه خانه میدهم و با پولی هم که از راه فروشندگی درمیآورم خدا را شکر زندگیام میچرخد. اینها فقط مشتی از خروار هستند. شرایط دیگر زنانی که مسئولیت اداره یک زندگی بر دوششان است هم بهتر از اینها نیست. البته هستند زنانی که با وجود سرپرست خانوار بودن نان تحصیلات و حرفهشان را میخورند اما درصد بالایی از این زنان یا در تولیدیهایی که از حداقل شرایط مناسب برای کار برخوردار است کار یا در خیابانها و ایستگاههای مترو فروشندگی میکنند. اصل 21 و 29 قانون اساسی دولت را موظف به بیمه خاص بیوگان، زنان سالخورده و بی سرپرست کرده است. همچنین در اصل 29 قانون اساسی نیز برخورداری از تأمیناجتماعی ذکر شده است. اما دولت تا چه حد به وظایفش در این حوزه عمل کرده است؟ این سوالی است که در این گزارش سعی داریم آن را بررسی کنیم.
هیچکس پشت نوبت نیستفریبا بریمانی، مدیرکل دفتر توانمندسازی زنان و خانواده سازمان بهزیستی در مراسمی که به مناسبت فرارسیدن هفته گرامیداشت مقام زن برگزار شده بود، در رابطه با اقدامات سازمان بهزیستی درباره زنان سرپرست خانوار گفته بود: زنان 18 تا 50 ساله سرپرست خانوار از طریق سازمان بهزیستی، تحتپوشش بیمههای تامیناجتماعی قرار گرفتهاند. از سال 90 تاکنون 55 هزار زن سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی بیمه شدند و هیچ یک از زنان سرپرست خانوار یا زن مددجو و معلول اکنون برای استفاده از بیمه پشت نوبت قرار ندارند و اگر زن سرپرست خانواری هنوز هم در زمینه بیمه مشکل دارد حتما در این رابطه اقدام و پیگیری نکرده است.
زنان سرپرست خانوار به توجه جدی نیاز دارندیک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در رابطه با این گروه هدف جامعه میگوید: وجود زنان سرپرست خانوار یکی از عمده ترین آسیبهای اجتماعی است که تبدیل به یک معضل برای دولت شده است. این زنان که مسئولیت زندگی را برعهده دارند به دو گروه تقسیم میشوند. زنان سرپرست خانواری که هیچ حمایت مالی از آنها صورت نمیگیرد و مستمری ندارند که بیشترین آسیب متوجه اینهاست و دسته دوم زنان سرپرستی هستند که مستمری دریافت میکنند. سالار مرادی میافزاید: البته با حمایتهایی که از طریق سازمان بهزیستی و کمیته امداد از این زنان صورت میگیرد بخشی از هزینههای زندگی این افراد پرداخت میشود.
اما میزان مراجعاتی که به دفاتر ما میشود و مصادیقی که وجود دارد، نشان میدهد که این حمایتها آنگونه که بتواند به زنان سرپرست خانوار کمک کند که بتوانند به دور از آسیبهای اجتماعی و بدون دغدغه زندگی کنند، ایدهآل نیست، بهویِژه برای آن دسته از زنانی که فرزندانی هم تحت تکفل خود دارند این مبالغ بسیار ناچیز است. او در رابطه با قوانین حمایتی از این زنان میگوید: قانون خاصی برای حمایت از این زنان وجود ندارد و به جز همان حمایتهای بهزیستی و کمیته امداد مورد خاص دیگری برای حمایت از این گروه وجود ندارد. در زمینه زنان مستمری بگیر این مشکل وجود دارد که مستمری اینها بعد از ازدواج قطع میشود و از اینرو تشکیل مجدد خانواده برای این زنان نگرانکننده است چرا که، اگر زندگی مجدد آنها تداومی نداشته باشد، مستمری قطع شده دیگر لحاظ نمیشود.
البته ما در مجلس این موضوع را طرح کردیم که برای جلوگیری از سایر آسیبهای اجتماعی که ناشی از تنها زندگی کردن یک زن متوجه اوست، مستمری آنها بعد از ازدواج هم تداوم داشته باشد اما به دلیل بار مالی که این طرح برای دولت داشت این طرح تنها یک سال اجرا شد و درصدد آن هستیم که بار دیگر این طرح را در کمیسیون اجتماعی مجلس مطرح کنیم. این نماینده مجلس تصریح میکند: برای گروه دیگری هم که اصلا مستمری نمی گیرند، بحث خوداشتغالی و خودکفایی مطرح شد که آن هم نیازمند یک سرمایه اولیه و مهارت داشتن در یک حرفه و یا هنر است. اما در هر صورت این افراد در حوزههای اجتماعی و فرهنگی هم با مشکلاتی مواجه هستند و نگاهی هم که افراد جامعه نسبت به اینها دارند، نگاه خوبی نیست. بنابراین این موضوع باید از اولویتهای اصلی دولت باشد و نیازمند توجه جدی از سوی مسئولان مربوطه است که امیدوارم دولت ردیف خاصی برای این منظور در نظر بگیرد تا شاهد عواقب و تبعاتی که خانمهای تنها مجبورند برای ادامه زندگی و معاش بپذیرند، نباشیم.
آرمان