به گزارش شفا آنلاین،دکتر عالیه شکربیگی یکی از عوامل تنش میان زوجین میانسال را بازنشستگی مردان دانست و اظهار کرد: در این دوران مردان به علت بازنشستگی ممکن است تنها دو تا سه ساعت از وقت خود را خارج از منزل سپری کنند و همین امر موجب میشود که در خانه با همسر خود به مشکلاتی برخورد کنند.
این جامعهشناس در ادامه گفت: مشکلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی اخلاقی در نهاد خانواده، روابط بین فردی دراین نهاد و روابط خانواده را با سایر نهادهای اجتماعی تحت تاثیر قرار داده است. این عامل میتواند در همه افراد در گروههای سنی مختلف اعم از سالمندان و میانسالان تاثیرگذار باشد. در این دوران فرزندان از نهاد خانواده رفتهاند و زن و شوهر میانسال با یکدیگر زندگی میکنند.
وی با اشاره به موضوع طلاق عاطفی گفت: مردان و زنان ایرانی به خاطر فرزندانشان ممکن است مشکلات را تحمل کنند اما در دوران میانسالی پس از ترک خانه از سوی فرزندان آنان دلیلی برای داشتن امید به آینده ندارند از سوی دیگر فشارهای خانوادگی نیز نمیتواند عامل موثری در زندگی زوجین در کنار یکدیگر باشد. البته کاهش سرمایههای اجتماعی در این سن میتواند در طلاق عاطفی تاثیرگذار باشد این در حالیست که توقع داریم که زوجین در میانسالی بیش از هر زمان دیگری با یکدیگر همدلی و مشارکت داشته باشند.
این جامعه شناس تصریح کرد: هر مسئلهای که در خانواده به وجود میآید خارج از نظام اجتماعی نیست، چرا که خانواده درون نظام اجتماعی شکل میگیرد.
وی سریالهای شبکههای ماهوارهای فارسی زبان را یکی دیگر از عوامل اختلاف زوجین در دوران میانسالی برشمرد و گفت: تماشای این سریالها موجب تابوشکنی در سن سالمندی در ایران شده است به گونهای که افراد در سنین 50-60 سالگی خود را در آخرین مرحله زندگی خود تصور نمیکنند و ممکن است قصد داشته باشند به تعریف جدیدی از زندگی خود دست پیدا کنند. این عوامل میتواند موجب ایجاد تنش در خانواده شود.
شکربیگی با اشاره به اقتصاد خانوادههای میانسال اظهار کرد: حقوق بازنشستگی کفاف نیازهای خانوادههای میانسال را نمیدهد و متاسفانه دست ما برای حمایتهای اقتصادی، اجتماعی، روانی و بهداشتی در دوران میانسالی و سالمندی خالی است و این مورد نیز یکی از عوامل بحران زا در خانوادههای میانسالان میتواند باشد. دولت و ساختار نیز به آنان به میزان کافی نپرداخته است البته دولت هیچ وقت برنامه منسجمی را برای هیچ یک از گروههای سنی نداشتهاست.
وی افزود: همه بحرانهایی که امروز سلامت روانی خانواده و جامعه را تهدید میکند ریشه در نبود سیاست گذاریهای صحیح در ساختار کلان دارد چرا که در هر دورهای سیاستمداران بر اساس دیدگاههای خود برنامه ریزیهایی را کردهاند اما اقدامات آنها همواره موجب کاهش سرمایههای اجتماعی بین خانواده و ساختار اجتماع شده است.
شکربیگی در پایان با بیان اینکه در حال حاضر جامعه و خانواده دارای اقتصاد تولید محور نیست، تاکید کرد: اقتصاد کنونی خانواده بیشتر مصرف محور است. در گذشته مردان و زنان تولید محور بودند اما افراد در حال حاضر بیشتر در بخش خدمات و مشاغل کاذب فعالیت میکنند و در قشرهای پایین جامعه بیشتر با این بحران مواجه هستیم به گونهای که حتی ممکن است موجب انحلال خانواده شود.