هنگاميميتوانيم بگوييم كسي را بخشيدهايم كه ساعات طولاني وقت خود را صرف بررسي خطاهاي او نكرده و دائم خاطراتش را در ذهن مرور نكنيم
شفا آنلاین>سلامت> بخشش <Forgiveness>را ميتوان شكلي از كاهش تنش و اضطراب تلقي كرد. فرد ميتواند با رها شدن از خشم و آزردگي، تمام توجه خود را به زمان حال معطوف كند و همچنين انرژي خود را به جاي پرداختن به خشم و كينهتوزي<Kinhatose> نسبت به ديگران، صرف فعاليتهاي تازه و پيشرفتهاي بيشتر در زندگي كند. بخشيدن و گذشت براي بسياري از افراد كار آساني نيست.
به گزارش
شفا آنلاین:خيليها سالها رنجشهايي را در دل نگه ميدارند اما حاضر نيستند براي رهاشدن خود و ديگران، آنها را ببخشند. شايد گذشت كار سختي باشد اما نبايد فشار رواني و درد و رنجي را كه خودداري از آن و كينهجويي بهدنبال دارد دستكم بگيريم.
در واقع اگر خودداري از بخشش و عفو و گذشت باعث اندوهگينشدن، از دست دادن سلامتي و احساس تنهايي و دلتنگي شود بايد ببينيم چه بهايي براي آن پرداخته ميشود؟بخشيدن مراحل مختلفي دارد و نميتوان معناي دقيقي براي آن درنظر گرفت. اما ميتوان گفت بخشش رها كردن احساس ناراحتي و رنجشخاطر است.
هنگاميميتوانيم بگوييم كسي را بخشيدهايم كه ساعات طولاني وقت خود را صرف بررسي خطاهاي او نكرده و دائم خاطراتش را در ذهن مرور نكنيم. اينكه فقط بگوييد «ديگر تو را بخشيدهام» واقعا نميتوانيد او را بخشيده باشيد. در واقع بيان و اعتراف ظاهري بخشيدن در حكم برداشتن گام اول براي طي مراحل مختلف اين كار است.
هنگامي كه ما از كسي ميرنجيم ناخودآگاه درباره رفتاري كه باعث رنجش ما شده نتيجهگيري و قضاوتهاي بسياري ميكنيم. هر شخص با توجه به شخصيتي كه دارد رنجيدهخاطر ميشود. يك رويداد ناراحتكننده احتمالا آسيب كمتري به يك فرد آرام و خونسرد ميزند تا شخصي كه بهشدت خواهان و پايبند رعايت دوطرفه اصول روابط اجتماعي است يا فردی كه بسيار حساس و زودرنج است. بسياري از افراد قبل از هرگونه صحبت و كسب اطمينان از منطق فردي كه آنها را رنجانده، آنقدر آزردهخاطر ميشوند كه ديگر نميتوانند به ارتباط خود با آن شخص ادامه دهند و در واقع خيلي زود نتيجه ميگيرند.
البته قبول اين واقعيت مهم است كه هر يك از ما دنيا را از ديدگاه خود ميبينيم و ماهيت اين ديدگاه بسيار تحتتأثير شخصيت و تجارب قبلي ماست. هنگام رويارويي با يك وضعيت جديد و تصميمگيري درباره اينكه چه واكنشي بايد نشان دهيم، احتمال دارد سريع نتيجهگيري كرده و بعد آن را با ديگران بررسي كنيم اما بهتر است قبل از هرگونه نتيجهگيري، شرايط خود و طرف مقابلمان را كاملا درنظر بگيريم.
مثلا شايد بتوانيم ابتدا خطاي طرف مقابل را تصادفي تلقي كنيم و طبيعي است كه در اين صورت ميتوانيم بسيار ملايمتر با آن برخورد كنيم. شايد هم خطاي صورتگرفته نتيجه كوتاهي و بيتوجهي فرد مقابل باشد كه در اين حالت معمولا با سرزنش از طرف ما مواجه ميشود. اما اگر متوجه شويم خطاي صورتگرفته تعمدي بوده، بسيار ميرنجيم و در اين حالت بخشيدن برايمان سختتر خواهد شد.
تمرين بخشش
قضاوت كردن فرايند پيچيدهاي است زيرا ما معمولا اين كار را بهصورت غيرارادي انجام ميدهيم و در اين ميان اغلب تابع احساسات خود ميشويم و خشم و رنجشخاطر مانع از آن ميشود كه بتوانيم مشكلات را بهطور منطقي بررسي كنيم. در بسياري از موارد وقتي خطايي نسبت به ما صورت ميگيرد، تابع احساسات خود ميشويم و خشم و رنجشمان مـانع از آن ميشود كه بتوانيم منطقي فكر كنيم، زيرا همه افكارمان متوجه خطاهايي است كه طرف مقابل مرتكب شده. اما اگر خود را قرباني خطاي ديگران ميدانيد بهتر است فرايند قضاوت كردن و نتيجهگرفتن را به درستي و جزء به جزء بررسي كنيد.
براي دانستن اينكه از چه چيزي ناراحت شدهايد و اين رنجشخاطر يا عصبانيت شما از كجا سرچشمه گرفته است و همچنين بررسي قضاوتي كه كردهايد، ميتوانيد بعد از فاصله گرفتن از مشكلي كه پيش آمده، اين تمرين را انجام دهيد زيرا به شما كمك ميكند كه احساس خود را درباره آن بهتر بررسي كنيد.
بررسيها ثابت كرده كه روي كاغذ آوردن احساسات و درجهبندي جنبههاي مختلف ماجرا به ما كمك ميكند كه با واقعبيني و بيطرفي بيشتري درباره آن فكر كنيم و كمتر احساسات خود را دخالت دهيم. ابتدا تمام توجه خود را روي مشكلي كه پيش آمده و شما را رنجانده متمركز كنيد و ماهيت آن را از نظر خودتان در چند جمله شرح دهيد.
بعد ببينيد واقعا موضوعي كه برايتان پيش آمده و باعث رنجش شما شده، تا چه حد بد بوده؛ آيا اين موضوع عمدي بوده؟ آيا اين پيشامد بخشي از الگوي رفتاري خاص طرف مقابل است و قبلا هم آن را مشاهده كردهايد يا او فقط با شما به اين صورت رفتار ميكند؟ اين شخص تا چه حد براي شما اهميت دارد؟ چه مدت است او را ميشناسيد و چه اندازه در زندگيتان موثر است؟ آيا او متوجه رنجش شما شده ؟ چگونه با آن برخورد كرده است؟ تمام اين موارد را روي كاغذ بنويسيد و پس از تكميل، مدتي را صرف مرور و بررسي آن كنيد. اين كار به شما كمك ميكند كه از علت احساسي كه نسبت به موضوع داريد درك دقيقتر و درستتري پيدا كنيد و بيشتر خودتان و خواستههايتان را بشناسيد. البته اگر نوشتههايتان را بعد از چند روز دوباره بررسي كنيد نتيجه بهتري ميگيريد زيرا با گذشت زمان ديدگاهتان نسبت به موضوع عوض ميشود و با خشم و ناراحتي كمتري آن را بررسي ميكنيد.
چگونه گذشت كنيم؟
هنگامي كه كسي ما را ميرنجاند معمولا مدت زيادي آنچه را ميخواهيم به او بگوييم در ذهن خود مرور ميكنيم و بهاينترتيب ميزان زيادي از انرژيمان را صرف اين كار ميكنيم. اما روي كاغذ آوردن اين گفتوگوهاي ذهني ميتواند موثرتر باشد زيرا به ما مجال ميدهد تا احساس فعلي خود را درباره آنچه رخ داده دقيقا بيان كنيم و همه آثار منفي موقعيت پيش آمده و خواستههايمان را روي كاغذ بياوريم و به نوعي انرژي ذهني منفي خود را به بيرون منتقل كنيم. بهاينترتيب احساس خشم و ناراحتي كمتري ميكنيم و بهتر ميتوانيم گذشت كنيم؛ شايد به اين نتيجه برسيد كه تعبيرتان از موضوع درست نبوده يا شايد طرف مقابل بيشتر نيازمند ترحم است تا تنفر. هنگامي كه احساسات خود را روي كاغذ ميآوريم ميتوانيم با خشم واقعيمان مواجه شويم. خشم هيجاني است كه مقابله با آن براي بسياري از ما مشكل است زيرا اين خشم است كه راه گذشت و بخشش را سد ميكند. پس وقتي بتوانيم بر خشم خود غلبه كنيم بهتر ميتوانيم ديگران را ببخشيم.
البته فراموش نكنيم ديگران نميتوانند ما را عصباني كنند، مگر آنكه خودمان اين اجازه را به آنها بدهيم. بهعلاوه اينكه ما تا چه حد عصباني شويم تحت كنترل خود ماست و همچنين اختيار اينكه تا چه مدت احساس عصبانيت كنيم دست خود ماست و اين موضوع بسيار مهم است زيرا باقي ماندن در خشمهاي طولانيمدت ميتواند سلامت جسم و روح ما را به خطر بيندازد.
البته شايد سرزنشكردن ديگران بهخاطر عصبانيكردن ما بسيار آسانتر از آن باشد كه بخشي از مسئوليت عصبانيت خود را به گردن بگيريم، اما فراموش نكنيم وقتي تصميم ميگيريم ديگران را ببخشيم، اين كار را ابتدا براي آرامش و سلامت موثر روح و روان خودمان انجام ميدهيم، ضمن اينكه ميتوانيم ارتباط بهتري نيز با ديگران داشته باشيم. مراقب خود باشيد. هر كس شما را ميآزارد او را ببخشيد. نه به دليل اينكه او مستحق بخشش است، به دليل اينكه شما سزاوار و مستحق آرامشيد.آرمان