اختلال کندن موی سر در زنان بیشتر از مردان وجود دارد و معمولاً از سنین کودکی و دوران بلوغ آغاز میشود که در برخی افراد برای تمام عمر ادامه دارد.
شفاآنلاین>اجتماعی>دانش آموزان در ایام امتحانات با رفتارهای وسواسی مواجه میشوند که راهکارهایی ساده و بدون درمان دارویی برای رفع آن وجود دارد. به گزارش شفاآنلاین، اختلال کندن موی سر در زنان بیشتر از مردان وجود دارد و معمولاً از سنین کودکی و دوران بلوغ آغاز میشود که در برخی افراد برای تمام عمر ادامه دارد.برخی مبتلایان افزون بر موهای سر، موهای صورت، دست، ابرو، مژه و موی ریش خود را میکنند و این اقدام باعث آرامش به این افراد میشود، اما بلافاصله به دلیل آسیب به ظاهر دچار عذاب وجدان و ناراحتی خواهند شد.این اختلال ناشی از نوعی جهش ژنتیکی است و مواردی چون ترس، استرس، خشم، خستگی، فشارهای عصبی و مواردی از این دست سبب تحریک آن میشوداین عارضه در زمان درس خواندن، تمرکز بر انجام کاری دقیق، ترس و نگرانی یا حتی خستگی و خواب آلودگی بیشتر بروز میکند.آمارها نشان میدهند میلیونها انسان در سراسر جهان دچار اختلال وسواس اجباری کندن موی سر (Trichotillomania) هستند و به دلیل ظاهر عجیب خود در اجتماع با مشکلهای مختلف و ضعف اعتماد به نفس مواجه میشوند.درمان این بیماری در مرحله اول به اراده خود شخص باز میگردد که باید با میل شدید تمایل به کندن موی سر مبارزه کند، در این حالت استفاده از کلاه، کوتاه کردن موهای سر، شرکت در جلسههای مشاوره، مصرف برخی داروهای ضد افسردگی و استرس زیر نظر پزشک در بازه زمانی محدود، پیدا کردن علت اصلی تمایل به کندن موهای سر و برطرف کردن یا کنترل علت، کمک گرفتن از اعضای خانواده و دوستان برای یاد آوری اینکه فرد درحال کندن موهای سرخوداست میتواند از پیشرفت بیماری بکاهد.پژوهشها نشان میدهد اگر فرد بتواند بیش از دو هفته از انجام این کار خودداری کند، در مرکز هیپوکامپ یا پاداش دهی، تمایل به این کار از بین میرود و فرد میتواند اعتیاد خود به کندن موهای سر را از بین ببرد.در زمان امتحانهای مدرسه و دانشگاه این مشکل بین دانش آموزان به میزان زیاد مشاهده میشود که خود عاملی برای افزایش افسردگی و اضطراب با مشاهده فضای خالی سر و موهای ریخته شده است.کارشناسان استفاده از تکنیک تنفس عمیق، انقباض عضله ها، سرگرم کردن خود به انجام کارهای دیگر، بستن مچ بند به دست و یاد آوری که انجام این کار سبب آسیب اجتماعی، کاری و خانوادگی درفرد میشود همگی میتواند در لحظه اوج تمایل به کندن موی سر، فرد را در مقابل این حس قوی کند.محققان علوم روانشناسی به افراد توصیه میکنند دفترچهای برای خود داشته باشند و تعداد دفعات و میزان موهای کنده شده در روز را در آن ثبت کنند و با تلاش و اراده، هر روز این میزان را کاهش دهند تا وسواس را در خود درمان کنند.این وسواس گاهی اوقات بر اثر شکستهای عاطفی، نارضایتی از رنگ مو، سفید شدن موها و مواردی از این دست رخ میدهد که با آرایش و مرتب کردن موها و القای حس مثبت اندیشی به خود میتوان از تشدید عارضه جلوگیری کرد.ریشه این عارضه معمولاً به دوران کودکی و نوجوانی فرد باز میگردد، اختلاف و دعوای پدر و مادر، مشکلهای خانوادگی و اختلال شوک پس از حادثه در بروز وسواس اجباری کندن موی سر اثر گذاراست.ابتلا به این اختلال به دلیل جهش ژنتیکی است و فرد با بررسی در اعضای خانواده امکان دارد موارد دیگری از ابتلا به این اختلال را بیابد.گوش دادن به موسیقی، شانه کردن موها، نقاشی کشیدن، شستن ظرف ها، نوشتن داستان و به طور کلی مواردی که دستها را درگیر میکند تا موهای سر را از غلاف پوستی خارج نکنند همگی اثربخش هستند.گاهی اوقات خارش کف سر یا بروز جوش در پوست کف سر میتواند باعث ابتلا به این اختلال شود که در این موارد مراجعه به پزشک متخصص و دریافت دارو، استحمام به موقع و استفاده از روغن برای افزایش خون رسانی و اکسیژن به فولیکولهای مو اثرگذار است.در زمان بروز احساس تمایل به کندن موهای سر مثبت اندیشی و تفکر درباره عواقب جبران ناپذیر این کار میتواند از بروز آن جلوگیری کند.انجام ورزش هایی چون شنا، پیاده روی و یوگا به دلیل ترشح هورمونهای مفید دربدن میتوانند با درصد بالایی سبب جلوگیری از افسردگی و تمایل به انجام رفتارهای خود آزاری ازجمله وسواس اجباری کندن موی سر شوند.البته در برخی افراد ریزش موی سر وجود دارد که در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری کندن موی سر، این مشکل شایعتر است و آنها هر دو گونه موی ریخته شده به شکل طبیعی و موهای سالم را میکنند.کارشناسان به افراد توصیه میکنند در صورت بروز مشکل ریزش موی سربه پزشک مراجعه کنند تا علت دقیق این مشکل در آنها شناسایی و درمانهای لازم در نظر گرفته شودمحققان به والدین توصیه میکنند نظارت ویژهای بر فرزندان خود به ویژه در وضعیتهای استرس زا چون فصل امتحانها داشته باشند، زیرا وسواس اجباری کندن موهای سر در این بازه زمانی بیشتر رخ میدهد و درصورت شناسایی هرچه سریعتر پزشک، بیمار و اعضای خانواده فرد از شانس بالاتری برای کنترل و درمان بیماری بهره مند میشوند.