» عمومی
اخیرا در جامعه شاهد بروز و ظهور مسائل نو پدیدی همانند خودکشی های عجیب که جوانان بدون هیچ مشکلی و فقط برای لذت و تفریح انجام داده و از خودکشی خود فیلم گرفته و در فضای مجازی منتشر می کنند
شفاآنلاین>اجتماعی> فدایی گفت:« خودکشی هایی که اخیرا در فضای مجازی منتشر می شود نوعی نمایش است .وقتی چیزی در جامعه مورد بحث قرار گیرد و در جامعه دائما درباره آن بحث شود، قبح آن می ریزد و بدل به مسئله ای عادی می شود و در نتیجه برخی افراد که ثبات روانی ندارند و یا نوجوانان که تاثیرپذیری بالایی دارند، این عمل را عادی تلقی می کنند بدون این که بدانند واقعا دست به چه عملی می زنند.»
به گزارش شفاآنلاین، معاونت سازماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان روزگذشته طی سخنرانی عنوان کرده اند :« اخیرا در جامعه شاهد بروز و ظهور مسائل نو پدیدی همانند خودکشی های عجیب که جوانان بدون هیچ مشکلی و فقط برای لذت و تفریح انجام داده و از خودکشی خود فیلم گرفته و در فضای مجازی منتشر می کنند.»
آمار اینگونه خودکشی ها (Suicide)در حالی بالا می رود که نمی توان این مشکل را یک معضل بومی خواند. زیرا با نگاه کوتاهی به آمار جهانی در
می یابیم که این آمار در مناطق دیگر هم حاکم است. نه تنها خودکشی بلکه شاهد جوانانی هستیم که در کشورهایی که هیچ مشکل معیشتی ندارند، زندگی می کنند ولی خودکشی می کنند و یا به گروه های تکفیری می پیوندند. از طرفی جنس خودکشی ها نیز تغییراتی داشته است. در قدیم ما کمتر شاهد خودکشی هایی در فضای عمومی بودیم اما حالا نه تنها در فضای عمومی بلکه پدیده هایی عجیب تر از آن را شاهد هستیم. جوانانی که از خود فیلم هایی تهیه می کنند که در آن خیلی خوشحال و شاداب هستند طوری که در نگاه اول فکر می کنید که این جوان های پر انرژی در حال رفتن به سینما هستند اما سخت در اشتباه هستید چرا که آن ها با همین شادی و انرژی وافر به استقبال مرگ می شتابند! این در حالی است که این آمار و حتی آمار افسردگی در مقاطع حساسی که حتی امکانات کمتری وجود داشت بسیار کمتر بود. این تناقضات نگران کننده ما را بر آن داشت تا با فربد فدایی، روانپزشک و مدرس دانشگاه در این خصوص گفت و گویی داشته باشیم.
فدایی عنوان کرد:« بحث خودکشی از عوامل متعددی چون عوامل اجتماعی، مشکلات(Difficulties) فردی، مشکلات ژنتیکی و… منشا می گیرد.برای سهولت کار ابتدا باید خودکشی ها را دسته بندی کرد. دسته اول خودکشی های ناموفق هستند که در آن فرد موفق به خودکشی نشده است. دسته دوم خودکشی های موفق هستند که فرد در این دسته موفق به پایان دادن به حیات خود می شود و دسته سوم خودکشی های پنهان هستند. در خودکشی پنهان فرد راهی را برمی گزیند که در ذهن افراد تصور خودکشی بوجود نمی آید برای مثال فرد خود را با ماشین به ته دره پرتاب می کند و یا با دانستن عواقب مرگ آور سیگار، دست از سیگارکشیدن برنمی دارد. ۸۰٪ افرادی که خودکشی کردند از مشکلات روانی رنج می بردند و ۵۰٪ آنان افسردگی داشتند. پس باید توجه داشت که نقش بیماری های روانی در ارتکاب به چنین عملی انکارناپذیر است. از طرفی نقش عوامل اجتماعی مثل بی نظمی، تغییر ناگهانی ارزش ها، فقر، بیکاری؛ ضعف معنویات را باید در بررسی و تحلیل خودکشی در نظر گرفت.»
فدایی در خصوص خودکشی در سایر نقاط جهان عنوان کرد:« در همه جوامع نقش عوامل اجتماعی انکارناپذیر است. اما باید در نظر داشت در برخی مقاطع زمانی به دلایل مختلف این آمار دستخوش دگرگونی شد. به عنوان مثال در قرن ۱۸ به دنبال انتشار کتابی از نویسنده مشهور آلمانی، گوته، موجی از خودکشی اروپا را فراگرفت زیرا که قهرمان داستان در آن کتاب جوان عاشق ناکامی بود که در پایان دست به خودکشی زد. شاید جالب باشد اما در خلال جنگ های جهانی آمار خودکشی به طرز شگفت آوری پایین آمد. همچنین در کشورهای سوئد و اسکاندیناوی هم آمار خودکشی بالاست و شاید بتوان گفت دلیل آن ارتباطات بسیار کم انسانی است. در ژاپن نیز آمارخودکشی بالاست که در آن جا به دلیل فضای رقابتی موجود است. بنابراین می توان گفت خودکشی در هر کشور و مقطع زمانی از دلایل خاص خودش نشات می گیرد. البته به نسبت آمار جهانی، خودکشی در کشورهای اسلامی پایین است. آمار جهانی خودکشی ۱۴ نفر از هر ۱۰ هزار نفر است. به عنوان مثال کشوری مانند آمریکا در سطح متوسط برای خودکشی منجر به مرگ قرار دارد. نکته حائز اهمیت این است که هر چقدر خودکشی بالاتر باشد، دگر کشی پایین تر است. مانند سوئد که آمار خودکشی در آن بالا و آمار دگر کشی در آن پایین است.»
فدایی در خصوص افزایش خودکشی های در ملاعام و ویدیوهای افراد خوشحال در فضای مجازی که قصد خودکشی دارند معتقد است:« البته هیچوقت آمار رسمی خودکشی در کشور ما اعلام نشد. اما مسئله حائز اهمیت این است که در سال های اخیر توجه به خودکشی بالاتر رفته و این مسئله بیشتر مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد. خودکشی هایی که اخیرا در فضای مجازی منتشر می شود نوعی نمایش است که فرد بدون توجه به عواقب برگشت ناپذیر و جبران ناپذیر آن دست به چنین اعمالی می زند بدون اینکه اصولا دلیل منطقی برای خودکشی داشته باشد. می توان گفت وقتی چیزی در جامعه مورد بحث قرار گیرد و توسط برخی منابع به نادرستی مورد بررسی قرار گیرد و در جامعه دائما درباره آن بحث شود، در واقع قبح آن می ریزد و بدل به مسئله ای عادی می شود و در نتیجه برخی افراد که ثبات روانی ندارند و یا نوجوانان که تاثیرپذیری بالایی دارند، این عمل را عادی تلقی می کنند بدون این که بدانند واقعا دست به چه عملی می زنند.»
فدایی در خصوص افزایش آمار خودکشی نسبت به سال های گذشته به رغم افزایش برخی معیارهای رفاه افزود:« در دوران جنگ و انقلاب و به طور کلی مقاطع حساس تاریخ مردم برای یک هدف همگی با هم متحد بودند اما در حال حاضر آن اتحاد و همبستگی کمرنگ تر شده است. همه برای یک هدف می جنگیدند و به آینده روشن امیدوار بودند. مسولان مانند مردم زندگی می کردند و فساد اختلاف طبقاتی به صورتی که الان هست وجود نداشت. ترس از زلزله، ترس از کم آبی و…. شاید بی اهمیت به نظر برسد اما در باطن تاثیراتی بر روحیه افراد می گذارد که جبران ناپذیر است. در حال خاضر جامعه دچار بی نظمی شده است که در علم جامعه شناسی به آنومی تعبیر می شود. این وضعیت به زمانی اطلاق می گردد که ارزش ها به یکباره عوض شود.مردم میبینند که در حال حاضر ثروت، ارزش برتر است. از طرفی افراد تمام مدت تحت تاثیر فشارهایی از قبیل بیکاری، بی پولی، کم آبی، زلزله و… قرار گرفته اند که تاثیراتی بس مخرب بر روحیه افرا می گذارد و روحیه آنان را تضعیف می کند و آن ها را در مقابل مشکلات خلع سلاح می کند.»
سیدحسن میرطاهر
به گزارش شفاآنلاین، معاونت سازماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان روزگذشته طی سخنرانی عنوان کرده اند :« اخیرا در جامعه شاهد بروز و ظهور مسائل نو پدیدی همانند خودکشی های عجیب که جوانان بدون هیچ مشکلی و فقط برای لذت و تفریح انجام داده و از خودکشی خود فیلم گرفته و در فضای مجازی منتشر می کنند.»
آمار اینگونه خودکشی ها (Suicide)در حالی بالا می رود که نمی توان این مشکل را یک معضل بومی خواند. زیرا با نگاه کوتاهی به آمار جهانی در
می یابیم که این آمار در مناطق دیگر هم حاکم است. نه تنها خودکشی بلکه شاهد جوانانی هستیم که در کشورهایی که هیچ مشکل معیشتی ندارند، زندگی می کنند ولی خودکشی می کنند و یا به گروه های تکفیری می پیوندند. از طرفی جنس خودکشی ها نیز تغییراتی داشته است. در قدیم ما کمتر شاهد خودکشی هایی در فضای عمومی بودیم اما حالا نه تنها در فضای عمومی بلکه پدیده هایی عجیب تر از آن را شاهد هستیم. جوانانی که از خود فیلم هایی تهیه می کنند که در آن خیلی خوشحال و شاداب هستند طوری که در نگاه اول فکر می کنید که این جوان های پر انرژی در حال رفتن به سینما هستند اما سخت در اشتباه هستید چرا که آن ها با همین شادی و انرژی وافر به استقبال مرگ می شتابند! این در حالی است که این آمار و حتی آمار افسردگی در مقاطع حساسی که حتی امکانات کمتری وجود داشت بسیار کمتر بود. این تناقضات نگران کننده ما را بر آن داشت تا با فربد فدایی، روانپزشک و مدرس دانشگاه در این خصوص گفت و گویی داشته باشیم.
فدایی عنوان کرد:« بحث خودکشی از عوامل متعددی چون عوامل اجتماعی، مشکلات(Difficulties) فردی، مشکلات ژنتیکی و… منشا می گیرد.برای سهولت کار ابتدا باید خودکشی ها را دسته بندی کرد. دسته اول خودکشی های ناموفق هستند که در آن فرد موفق به خودکشی نشده است. دسته دوم خودکشی های موفق هستند که فرد در این دسته موفق به پایان دادن به حیات خود می شود و دسته سوم خودکشی های پنهان هستند. در خودکشی پنهان فرد راهی را برمی گزیند که در ذهن افراد تصور خودکشی بوجود نمی آید برای مثال فرد خود را با ماشین به ته دره پرتاب می کند و یا با دانستن عواقب مرگ آور سیگار، دست از سیگارکشیدن برنمی دارد. ۸۰٪ افرادی که خودکشی کردند از مشکلات روانی رنج می بردند و ۵۰٪ آنان افسردگی داشتند. پس باید توجه داشت که نقش بیماری های روانی در ارتکاب به چنین عملی انکارناپذیر است. از طرفی نقش عوامل اجتماعی مثل بی نظمی، تغییر ناگهانی ارزش ها، فقر، بیکاری؛ ضعف معنویات را باید در بررسی و تحلیل خودکشی در نظر گرفت.»
فدایی در خصوص خودکشی در سایر نقاط جهان عنوان کرد:« در همه جوامع نقش عوامل اجتماعی انکارناپذیر است. اما باید در نظر داشت در برخی مقاطع زمانی به دلایل مختلف این آمار دستخوش دگرگونی شد. به عنوان مثال در قرن ۱۸ به دنبال انتشار کتابی از نویسنده مشهور آلمانی، گوته، موجی از خودکشی اروپا را فراگرفت زیرا که قهرمان داستان در آن کتاب جوان عاشق ناکامی بود که در پایان دست به خودکشی زد. شاید جالب باشد اما در خلال جنگ های جهانی آمار خودکشی به طرز شگفت آوری پایین آمد. همچنین در کشورهای سوئد و اسکاندیناوی هم آمار خودکشی بالاست و شاید بتوان گفت دلیل آن ارتباطات بسیار کم انسانی است. در ژاپن نیز آمارخودکشی بالاست که در آن جا به دلیل فضای رقابتی موجود است. بنابراین می توان گفت خودکشی در هر کشور و مقطع زمانی از دلایل خاص خودش نشات می گیرد. البته به نسبت آمار جهانی، خودکشی در کشورهای اسلامی پایین است. آمار جهانی خودکشی ۱۴ نفر از هر ۱۰ هزار نفر است. به عنوان مثال کشوری مانند آمریکا در سطح متوسط برای خودکشی منجر به مرگ قرار دارد. نکته حائز اهمیت این است که هر چقدر خودکشی بالاتر باشد، دگر کشی پایین تر است. مانند سوئد که آمار خودکشی در آن بالا و آمار دگر کشی در آن پایین است.»
فدایی در خصوص افزایش خودکشی های در ملاعام و ویدیوهای افراد خوشحال در فضای مجازی که قصد خودکشی دارند معتقد است:« البته هیچوقت آمار رسمی خودکشی در کشور ما اعلام نشد. اما مسئله حائز اهمیت این است که در سال های اخیر توجه به خودکشی بالاتر رفته و این مسئله بیشتر مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد. خودکشی هایی که اخیرا در فضای مجازی منتشر می شود نوعی نمایش است که فرد بدون توجه به عواقب برگشت ناپذیر و جبران ناپذیر آن دست به چنین اعمالی می زند بدون اینکه اصولا دلیل منطقی برای خودکشی داشته باشد. می توان گفت وقتی چیزی در جامعه مورد بحث قرار گیرد و توسط برخی منابع به نادرستی مورد بررسی قرار گیرد و در جامعه دائما درباره آن بحث شود، در واقع قبح آن می ریزد و بدل به مسئله ای عادی می شود و در نتیجه برخی افراد که ثبات روانی ندارند و یا نوجوانان که تاثیرپذیری بالایی دارند، این عمل را عادی تلقی می کنند بدون این که بدانند واقعا دست به چه عملی می زنند.»
فدایی در خصوص افزایش آمار خودکشی نسبت به سال های گذشته به رغم افزایش برخی معیارهای رفاه افزود:« در دوران جنگ و انقلاب و به طور کلی مقاطع حساس تاریخ مردم برای یک هدف همگی با هم متحد بودند اما در حال حاضر آن اتحاد و همبستگی کمرنگ تر شده است. همه برای یک هدف می جنگیدند و به آینده روشن امیدوار بودند. مسولان مانند مردم زندگی می کردند و فساد اختلاف طبقاتی به صورتی که الان هست وجود نداشت. ترس از زلزله، ترس از کم آبی و…. شاید بی اهمیت به نظر برسد اما در باطن تاثیراتی بر روحیه افراد می گذارد که جبران ناپذیر است. در حال خاضر جامعه دچار بی نظمی شده است که در علم جامعه شناسی به آنومی تعبیر می شود. این وضعیت به زمانی اطلاق می گردد که ارزش ها به یکباره عوض شود.مردم میبینند که در حال حاضر ثروت، ارزش برتر است. از طرفی افراد تمام مدت تحت تاثیر فشارهایی از قبیل بیکاری، بی پولی، کم آبی، زلزله و… قرار گرفته اند که تاثیراتی بس مخرب بر روحیه افرا می گذارد و روحیه آنان را تضعیف می کند و آن ها را در مقابل مشکلات خلع سلاح می کند.»
سیدحسن میرطاهر
نظرشما
آخرین اخبار