عارف و رفیقش محمد دو روز پیش چاه های فاضلاب را کندهاند. حالا یکی شان رفته ته چاه و دیگری بالای هشت متری ایستاده. قرار است خیابان به خیابان لوله های فاضلاب شهری را در چاه ها نصب کنند و بعد چاه ها که پر شد رویش را ببندند و بروند سراغ بعدی.
شفا آنلاین>اجتماعی>عارف و رفیقش محمد دو روز پیش چاه های فاضلاب را کندهاند. حالا یکی شان رفته ته چاه و دیگری بالای هشت متری ایستاده. قرار است خیابان به خیابان
لوله های فاضلاب شهری را در چاه ها نصب کنند و بعد چاه ها که پر شد رویش را ببندند و بروند سراغ بعدی. عارف می گوید:«من دو سال است که مقنی ام. در این دو سال مرگ رفیق هایم را زیاد دیده ام. آنهایی که داخل چاه میروند و دیگر برنمی گردند. یا گاز می گیردشان یا چاه ریزش می کند و اسیر می شوند و تا بیاییم نجات شان بدهیم می میرند».
این ها حرف های یکی از مقنی هایی است که سالهاست در شرکت های چاه بازکنی کار می کند. بیمه ندارد و اگر مشکلی هم برایش پیش بیاید نمی تواند شکایتش را به جایی ببرد. او مرگ رفیق های افغانش را زیاد دیده. رفیقهایی که حتی برای مرگشان نتوانسته هزینه ای را از کارفرما برای خانواده هایشان بگیرد. در دو روز گذشته پنج کارگر در اصفهان به علت ریزش چاه فوت کردند، دو کارگر در چاهی در خیابان پیروزی تهران مفقود شدند و یک کارگر سنگ بافق هم هنگام کار با دستگاه جان باخت. پنج کارگری که در اصفهان جان باختند در شرکت بازیافت و تولید مواد پلاستیک کار می کردند و بر اثر سقوط در چاه فاضلاب این شرکت دچار حادثه شدند. محمد شریعتی، مدیرروابط عمومی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری اصفهان درباره این خبر به ایلنا گفته: یکی از کارگران برای رفع عیب پمپ چاه وارد آن شده و بعد از طی کردن مسافتی دچار گازگرفتگی شده است و جان باخته. همکارانش وقتی متوجه می شوند صدایی از او نمی آید برای نجات او وارد چاه می شوند و جان می دهند. این در حالی است که هیچ کدام از این کارگران حتی یک ماسک ساده برای حفاظت از خودشان همراه نداشتند.
دو کارگری که در هنگام لایروبی کانال های فاضلاب خیابان پیروزی تهران مفقود شدند نیز بعد از گذشت ساعت ها همچنان از آنها هیچ خبری نیست. جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش نشانی تهران درباره حادثه ای که اتفاق افتاد به ایلنا گفته:« این دو کارگر پیمانکار شهرداری در حال لایهروبی یکی از کانالهای فاضلاب با عمق دو الی سه متر بودند که دچار حادثه شده و ناپدید شدند. بلافاصله نیروهای آتشنشانی به محل اعزام شده در بررسی اولیه متوجه میشوند گویا یک لحظه آبی با شدت وارد کانال شده و دو کارگر را با خود میبرد. آتشنشانان به همراه عوامل شهرداری و کارگران محل را جستجو کردند اما متاسفانه هیچ اثری از این کارگران نبود. باتوجه به اینکه جسدی پیدا نشده و شدت و فشار آب در کانالها هم به دلیل عدم بارندگی زیاد نیست به احتمال زیاد این دو نفر از دریچه دیگری خارج شدهاند. نیروهای آتشنشانی و کارگران و عوامل شهرداری در حال جست وجو هستند»
مرگ هزار و ۸۹۱ کارگر در حوادث یک سال کاری
این روزها کارگران مقنی را در گوشه و کنار شهر زیاد می بینیم. کارگرانی که فضای کاری شان با ورقه های زردرنگ از فضای رفتوآمد شهری جدا شده. یک بالابر بالای هر کدام از چاه ها گذاشته اند. بالابرهایی که تمام تجهیزات و امکاناتشان تنها چند لوله آهنی است که آنها را به هم جوش داده اند.
در بعضی مناطق تهران مانند جنوب شهر و مولوی خاک شل است و با یک ضربه کلنگ ممکن است فرو بریزد. عارف سه سال است که در همین چاه ها کار می کند و مرگ بسیاری از دوستانش را دیده. آخری همین چند ماه پیش در خیابان مولوی بود. تعریف می کند:« بعد از سال ها کار کردن دیگر همه کارگرها می دانند چاه کندن در خیابان های جنوب شهر مساوی با مرگ است. چون لوله های آب آن نشتی دارد و خاک زمین هم شل است. ساعت چهار بعدازظهر بود و تقریبا کارمان تمام شده بود. عبدالعالی رفیقم رفته بود توی چاه. نیمه های راه که رسید ناگهان ریسمان قرقره پاره شد و افتاد پایین. بعد هم خاک ریزش کرد. نمی توانستم کمکش کنم. زنگ زدیم آتش نشانی آمد اما آنها هم نتوانستند کمکش کنند. این طور اتفاق ها اینجا زیاد است. خانواده عبدالعالی افغانستان زندگی می کنند. تنها کاری که کردیم این بود که زنگ زدیم و خبر مرگش را دادیم».
این در حالی است که به این کارگران حتی دوره های اولیه حفاظت از خودشان را آموزش نمی دهند. گاهی بسیاری از این اتفاق ها به علت نبود اطلاعات کافی می افتد. امير كماني، آتشنشان باسابقه آتشنشاني تهران درباره عمليات امداد و نجات در چاههاي تهران ميگويد: «معمولا مسئولاني كه اين كارگران را به خدمت ميگيرند هيچ تعهدي در مقابلشان ندارند. حتي به آنها نميگويند بايد چطور از خودشان محافظت كنند. فقط يك بيل دستشان ميدهند و ميگويند اين چاه را از صبح تا شب بايد بكني. آنوقت طرف نميداند وقتي گير افتاد بايد چه كار كند تا خودش را نجات بدهد. اين كارگرها هيچ چيز از چاه و مقني نميدانند. آنها بايد دست به خاك بزنند و متوجه شوند كه اين خاك ريزش دارد يا نه. اما معمولا چون نميدانند پايين ميروند و كار ميكنند و ممكن است بلا سرشان بيايد. معمولا مرگ و مير كارگران در چاههاي مناطق پايين شهر مثل شوش و مولوي اتفاق ميافتد. چون زمينش به قول معروف سست است. اما در بسياري از عملياتهاي شهرداري ما توانستهايم كارگران را نجات دهيم و اين بيانصافي است كه تلاش آتشنشاني را ناديده بگيرند. این در حالی است که اغلب کارگران مقنی در ایران از مهاجران افغان هستند و نمی توانند از لحاظ قانونی پیگیر حق و حقوق کارگری شان باشند. در مورد کارگران ایرانی هم وضعیت بهتر نیست چون هیچ سندیکا و اتحادیهای وجود ندارد تا از طریق آن کارفرما را موظف کنند تا حقوقشان را بدهد. تقریبا هر هفته در خبرهای کارگری مرگ کارگران مقنی در خبرگزاری ها نقل می شود و همچنان حتی اولین حق و حقوق آنها که داشتن وسایل و لوازم اولیه ایمنی کار است رعایت نمی شود. وسایلی که می تواند با کمترین هزینه از سوی کارفرما تهیه شود و از مرگ بسیاری از آنها جلوگیری کند. طبق آمار تعداد حادثه دیدگان شغلی در سال گذشته ۱۸ هزار و ۵۲۲ نفر اعلام شد که نشان میدهد روزانه به طور میانگین ۵۰.۷ نفر در جریان شغل خود دچار حادثه شدند. معمولا حوادث کار بر اثر وجود شرایط ناامن حاصل میشود یا شرایط نامناسبی در فرآیند تولید یا روند کار پدید میآید. ماه گذشته خبرگزاری مهر بر اساس آمار به دست آمده از مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار گزارش داده بود که از بین جمعیت بیمه شده اصلی سازمان تامین اجتماعی، در سال گذشته ۱۸ هزار و ۵۲۲ نفر در جریان شغل خود دچار حادثه شدند که این میزان در سال ۱۳۹۴ معادل ۱۸ هزار و ۷۸۶ نفر بوده است که نشان میدهد در سال گذشته این حوادث ۲۶۴ نفر کمتر از سال ۹۴ بوده است. یعنی در سال گذشته روزانه ۵۰.۷ نفر در شغل خود دچار حادثه شدند که همچنان آمار نگران کنندهای را در حوادث ناشی از کار روایت می کند. سازمان پزشکی قانونی کشور در گزارشی که سال 94 منتشر کرده آورده است در یک سال گذشته هزار و ۸۹۱ نفر در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادهاند که این رقم در مقایسه با سال قبل از آن (92) که آمار تلفات هزار و ۹۹۴ نفر بود، ۵. ۲ درصد کاهش یافته است.قانون