کد خبر: ۱۷۷۵۸۶
تاریخ انتشار: ۰۶:۳۰ - ۲۴ آذر ۱۳۹۶ - 2017December 15
تحلیل عبدالرحمان رستمیان از بودجه نظام سلامت
یکی از مصادیق پایدارسازی منابع حوزه سلامت که به خصوص این روزها صحبت‌های زیادی درباره آن می‌شود، بحث مالیات بر کالاهای آسیب‌رسان به سلامت است.
شفا آنلاین>اجتماعی>سلامت>عبدالرحمان رستمیان متخصص بیماری‌های داخلی، فوق‌تخصص روماتولوژی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران است. وی در دوره نهم‌، نماینده مردم دامغان و نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی بود. رستمیان هم‌اینک معاون اجتماعی فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی تهران است. با وی درخصوص وضع مالیات بر کالاهای آسیب‌رسان <Harmful goods>به عنوان یکی از منابع مالی بودجه سلامت سخن گفتیم.

به گزارش شفا آنلاین: یکی از مصادیق پایدارسازی منابع حوزه سلامت که به خصوص این روزها صحبت‌های زیادی درباره آن می‌شود، بحث مالیات بر کالاهای آسیب‌رسان به سلامت است. باتوجه به اینکه در ایام بررسی لایحه بودجه سال 97 توسط نمایندگان مجلس هم هستیم، به نظر شما در کشور ما تا اندازه‌ای که لازم است، به این موضوع بها داده می‌شود؟

نه. واقعیت این است که به طور کلی سهم مالیات بر کالاهای آسیب‌رسان به سلامت در بودجه‌های سنواتی کشور ما کم است و در مالیات‌ها هم سهم بودجه کالاهای آسیب‌رسان به کل بودجه مالیات‌ها هم کم است. یکی از کالاهای آسیب‌رسانی که در بسیاری از کشورها به آن توجه زیادی می‌شود، سیگار است. ظرفیت مالیات بر سیگار در کشور ما 12 هزار میلیارد تومان است درحالی‌که در سال 96، تنها 1300 میلیارد تومان از این راه عاید کشور شد. اتفاق بدی هم که در بودجه سال قبل افتاد این بود که ما در سال 95، مالیات بر سیگار را 2 هزار و 500 میلیارد تومان نوشته بودیم اما سال 96 به 1300 میلیارد تومان کاهش پیدا کرد. یعنی 50 درصد افت مالیات بر سیگار. درصورتی که براساس معاهده بین‌المللی که ما امضا کرده بودیم، لازم بود که ما از سال 85 سالانه 10 درصد به مالیات خرده‌فروشی سیگار اضافه میکردیم. متاسفانه این کار فقط دو سال اتفاق افتاد و بقیه سال‌ها این قانون اجرایی نشد که این یک ضعف بزرگ است. براساس شاخص‌هایی که از سوی سازمان‌های بین‌المللی ارائه می‌شود هم باید 70 درصد قیمت سیگار، tax (مالیات) باشد. به دلیل اینکه سیگار یکی از کالاهای آسیب‌رسان است و این ضابطه هم براساس یک سیاست برد-برد است.
 این روزها ما عبارت wi- wi- policy یا همان سیاست برد-برد را زیاد می‌شنویم. مفهوم این سیاست در موضوع مالیات بر کالاهای آسیب‌رسان چیست؟
این یعنی وقتی مالیات یک کالای آسیب‌رسان به سلامت مانند سیگار زیاد می‌شود، طبیعتا قیمت آن هم افزایش پیدا می‌کند. در این شرایط با اینکه مصرف‌کننده باید پول بیشتری بپردازد، ولی به دلیل اینکه این قیمت بالا، مصرف او را کاهش می‌دهد، برای او هم یک بُرد به دست آمده است. ضمن اینکه برای کشور هم یک بُرد محسوب می‌شود.
ولی نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که این پول باید به سمت جاهایی هدایت شود که مصرف آن کالای آسیب‌رسان را کم کند. مثلا اگر قیمت نوشابه افزایش پیدا کرد، این پول باید به سمت مصرف لبنیات هدایت شود. منابع مالی به دست آمده از مالیات بر سیگار هم باید به چندین جا تزریق شود. همانطور که عرض کردم در دنیا اینطور است که 70 درصد قیمت سیگار، باید مالیات باشد و این 70 درصد باید به سمت کارهای پیشگیرانه و کاهش مصرف هدایت شود. به خصوص سه سازمانی که در این حوزه اهمیت زیادی دارند، حتما باید از این منابع استفاده کنند. این سازمان‌ها، وزارت آموزش و پرورش، وزارت ورزش و صداوسیما و رسانه‌ها هستند. البته حتی سازمان‌های مردم‌نهاد هم باید بتوانند استفاده کنند.
در مقابل این نظر که می‌گوید باید قیمت سیگار افزایش پیدا کند تا مصرف کاهش یابد، عده‌ای در مقام مخالفت، دلایلی ازجمله حمایت از تولید داخل، ورشکستگی کارخانجات ایرانی و بیکاری کارگران را مطرح می‌کنند. در این باره چه نظری دارید؟
بله می‌گویند اگر مالیات بر سیگار را افزایش دهید، کارخانجات به مشکل برمی‌خورند. درصورتی‌که من معتقدم حتی می‌شود قانون خوبی در این باره تصویب کرد مبنی بر اینکه بخشی از این مالیات، مستقیما برای تغییر خط تولید کارخانجات تولید سیگار هزینه شود.
 اینکه می‌گویید مالیات برای تغییر خط تولید برود، یعنی تولید کارخانجات تولید سیگار اساسا عوض شود و چیزی غیر از سیگار تولید کنند؟
بله. می‌شود خط تولید این کارخانجات را تبدیل به خط تولید کالاهایی کرد که به سلامت آسیب نزند. ما می‌توانیم پول خط تولید آن کارخانه را پرداخت کنیم که کارگر بیکار نشود و تولیدش را عوض کند.
به نظرتان این کار شدنی است؟ تکلیف مصرف داخل چه می‌شود؟

ببینید. ما درحال حاضر در کشور 18‌ کارخانه تولید سیگار داریم که متاسفانه تا پایان سال 2 کارخانه دیگر هم به اینها اضافه می‌شود. می‌شود از این تعداد، سالانه یک کارخانه کم کنیم. همانطور که کشورهای توسعه یافته دنیا، به همین ترتیب سال‌هایی را به عنوان سال عاری از سیگار معرفی می‌کنند. قطعا این کار شدنی است. مثلا کشور نیوزیلند، هدف‌گذاری کرده و سال 2025 را به عنوان سال عاری از دخانیات معرفی کرده است. این درحالی است که ما هنوز هم درحال ساخت کارخانه هستیم. یعنی خط فکری ما با آن چیزی که نگاه غالب جهان است، فاصله زیادی دارد.

افزایش مالیات بر دخانیات، به خصوص در بین جوانان تاثیر خوبی خواهد داشت. وقتی که ما مالیات بر سیگار را افزایش دهیم، کاهش تقاضایی که ایجاد می‌کند، بسیار خوب است. ضمن اینکه بحث تکس یا همان مالیات، عرضه را هم کاهش می‌دهد. یعنی از آن پولی که از طریق مالیات به دست می‌آید، می‌توان آموزش داد و تقاضا و عرضه را کاهش داد. بالاخره تقاضا یعنی اینکه شخص به سمت سیگار نیاید.

این نکته بسیار ضعیف قانون ما به خصوص در سال 96 این بوده است. اگر در سال 97 بتوانیم اشتباه قبل را مرتکب نشویم، گام بسیار بزرگی برداشته‌ایم. وقتی که ما به صورت کلی مالیات بر ارزش افزوده را تصویب می‌کنیم، ممکن است خواه‌ناخواه تولیدکننده و مصرف‌کننده هم با درجاتی آسیب ببینند. ولی وقتی مالیات‌هایی مثل همین سیگار هوشمند می‌شود، کسی آسیب نمی‌بیند بلکه همه سود می‌کنند. ضمن اینکه برای نظام سلامت بسیار مهم است که کاهش مصرف ایجاد کند چون الان به نظر می‌رسد نزدیک به 10 درصد منابع‌مان را در این راه هزینه می‌کنیم که این رقم بالایی است. ما نزدیک به 15 درصد مصرف دخانیات در کشور داریم و در این سال‌های اخیر هم با رواج قلیان به خصوص برای خانم‌ها، مصرف خیلی بالا رفت. هرچند مصرف سیگار در افراد تحصیل‌کرده در این سال‌ها کمی کاهش پیدا کرد ولی صرف قلیان افزایش زیادی داشت.
در بسیاری از کشورها آمارها و نمودارهایی وجود دارد که با مراجعه به سایت وزارت سلامت آنها یا سایت سازمان جهانی بهداشت می‌توان به آن دسترسی داشت. همه این آمارها نشان می‌دهد که هرگاه مالیات بر سیگار افزایش پیدا کرده است، مصرف، کاهش داشته است.
اما ما در کشورمان در این زمینه بسیار ضعیف عمل کرده‌ایم. علی‌رغم اینکه درباره مالیات در کشور ما حرف‌های زیادی زده می‌شود، ولی من در شاخص‌های بودجه‌ای کشور بسیار ضعیف دیدم. اگر به همین فرمول عمل کنیم، می‌توانیم به منابع پایداری برای نظام سلامت دست پیدا کنیم. البته باید جایگاه مصرف این منابع، حتما نشانه‌دار شود و حتما برای کاهش مصرف هزینه شود. چون درحال حاضر در کشور ما بیماری‌های غیرواگیر شیوع زیادی پیدا کرده و سبک زندگی مردم است که منجر به این بیماری‌ها می‌شود و این مالیات‌ها در واقع باید سبک زندگی را اصلاح کند و شرایط اکتیویتی را بهتر کند، بالانس تغذیه‌ای را بهتر کند و رفتارهای پرخطر مردم با اصلاح کند. بنابراین وقتی می‌گوییم این بودجه باید برای پیگیری هزینه شود، منظورم ترویج سبک زندگی سالم است.
در این صورت مطمئن باشید که کشور در آینده سود خواهد برد و هزینه‌هایش کاهش پیدا می‌کند. این ضعف جدی است که به نظر من در سال‌های گذشته در نظام بودجه‌ریزی ما وجود داشته است.
واقعیت این است که این ضعف هم از سوی کسانی ایجاد شده که از وضع این مالیات‌ها ضرر می‌کنند. بنابراین فشار وارد می‌کنند و دو بحث را مطرح می‌کنند. یکی همان بحث بیکاری کارگران که به نظر من حتی با 10 درصد از این بودجه می‌توان کم‌کم کارخانجات تولید سیگار را تبدیل به کارخانجاتی کرد که به سلامت آسیب نزند؛ و دیگر اینکه بحث افزایش قاچاق را مطرح می‌کنند و می‌گویند افزایش مالیات بر سیگار، قاچاق را افزایش خواهد داد. این درحالی است که در 76 کشور دنیا مطالعه شده و نتایج آن توسط سازمان جهانی بهداشت منتشر شده است.
این مطالعات ثابت می‌کند که این حرف، کاملا غلط است. جلوگیری از قاچاق، مباحث و راهکارهای خاص خودش را دارد و گره زدن آن به مالیات سیگار، بحث غلطی است. تاکید من این است که این مسئله باید تبدیل به یک مطالبه عمومی شده و با نمایندگان مجلس مطرح شود تا انشاله یک تصمیم درست اتخاذ کنند و مبادا تحت تاثیر مدارکی که بعضی از سیستم‌های دیگر ارائه می‌کنند، قرار گیرند.
وقتی ما با مسئولین کشور اعم از نمایندگان مجلس صحبت می‌کنیم، معمولا همین صحبت‌ها را حداقل به صورت کلی می‌گویند و همه آنها با کاهش تقاضا و حتی وضع مالیات و عوارض بر کالاهای آسیب‌رسان ازجمله سیگار موافق هستند. ولی وقتی نوبت به تصویب مواد قانونی می‌رسد، چه در لوایح بودجه سنواتی و چه در قوانین برنامه، می‌بینیم چیز دیگری تبدیل به قانون می‌شود. آیا فشاری بر نمایندگان وارد می‌شود؟ آیا آنطور که بعضی‌ها می‌گویند، مثلا مافیایی وجود دارد؟

اجازه بدهید یک مورد را برای شما مثال بزنم و شما خودتان نتیجه‌گیری کنید. سال 95 که بنده هم در مجلس حضور داشتم، ما از وزارت بهداشت خواستیم که مستنداتی درباره لزوم افزایش مالیات بر دخانیات جمع‌آوری کند تا ما در اختیار نمایندگان قرار دهیم. این مستندات، سه‌چهار برگه شد. همان زمان من دیدم که یکی از شرکت‌های دخانیات، بروشوری در هشت صفحه تهیه کرده و در کل مجلس بین نمایندگان توزیع کرد که در این بروشور همین بهانه‌هایی که افزایش مالیات منجر به قاچاق می‌شود و منجر به بیکاری کارگران کارخانجات می‌شود و ... را مطرح کرده بودند.

 مگر یک شرکت دخانیاتی اجازه دارد وارد مجلس شده و چیزی بین نمایندگان توزیع کند؟
نه‌خیر. ممنوع بود. ولی آمدند و پخش کردند.
 این نشان می‌دهد که اینها واقعا چه قدرت زیادی دارند.
بله همینطور است. جالب این بود که ما می‌خواستیم آن سه چهار برگه مستندات وزارت بهداشت بین نمایندگان پخش شود که به یکباره متوجه شدیم، دوبرابر برگه‌های ما درحال توزیع بین نمایندگان است. روی میز خود ما هم گذاشتند و ما هم نفهمیدیم از کجا آمد. البته معلوم بود که از کجا آمده است.
به‌هرحال این مباحث وجود دارد. من فکر می‌کنم کسانی که می‌فهمند،

 با این مسائل آشنا هستند، نخبه هستند و دنیا را مطالعه می‌کنند، بالاخره باید از این فرصتی که هست استفاده کنند. من فکر می‌کنم در این یکی دو ماه، مردم هر منطقه و به خصوص دانشگاهیان و کسانی که اطلاعات خوبی در این باره دارند، باید با نمایندگانشان صحبت کنند. سازمان‌های مردم نهاد هم حتما باید دراین روزها فعال شوند تا انشاله منجر به این شود که تصمیمات خوبی برای کشور اتخاذ شود.سپید

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: