به گزارش شفا آنلاین،شهلا کاظمیپور درباره تاثیرسالخوردگی برجمعیت کشور با یادآوری اینکه میزان باروری در ایران از اواخر دهه ۶۰ رو به کاهش گذاشت، گفت: میانگین سنی جمعیت ایران پیش از انقلاب ۱۸ سال بود اما در حال حاضر این عدد به ۳۱ سال افزایش پیدا کرده است بنابراین درحال حاضر ساختار جمعیت ایران جوان و میانسال است.
وی با تاکید براینکه هنوز ساختار جمعیت کشور ما سالخورده نشده است، ادامه داد: اگر روند کاهش باروری در کشور ثابت مانده یا ادامه پیدا کند میانگین سن جمعیت افزایش یافته و به ۴۰ سال هم میرسد به بیان دیگر به صورت ناگهانی سن جمعیت به بالای ۶۰ سال نمیرسد بلکه ابتدا نیمی از جمعیت زیر ۴۰ سال و نیم دیگر بیش از ۴۰ سال خواهند داشت.
این جمعیتشناس با اشاره به نیازها و مسائل خاص هر ساختار جمعیتی اظهار کرد: اگر بیش از ۴۰ درصد جمعیت یک کشور کمتر از ۱۵ سال سن داشته باشند ساختار جمعیت آن جوان است در سرشماری سال ۶۵ ، مشخص شد میانگین سنی جمعیت ۱۶ ساله است. این جمعیت زیر ۱۶ سال نیازهای بهداشتی، تغذیهای و آموزشی خاص خود را داشت به نحوی که در مقطع ابتدایی تهران شاهد مدارس ۴ شیفت بودیم زیرا تعداد مدارس کفاف جمعیت دانشآموزان این مقطع را نمیداد, بعد از دوران مدرسه نوبت به دانشگاه رسید که با ایجاد دانشگاههای جدید سعی شد نیاز این جمعیت حل شود، بعد هم فارغالتحصیلان نیاز به بازار کار داشتند. در حال حاضر نیز اوج جمعیت ما در سنین ۲۰ تا ۳۰ سال قرار دارند که نیاز اصلی آنها اشتغال و در مرحله بعد ازدواج است و اگر این مسیر را طی کنند مرحله بعدی فرزندآوری و نیازهای فرزندان آنها است.
سرانههای بهداشتی پایینتر از متوسط جهانی
وی با بیان اینکه بعد از ۴۰ سالگی افراد نیازهای بهداشتی و پزشکی خاص خود را دارند، خاطرنشان کرد: در حال حاضر نیازهای پزشکی و بهداشتی ما پاسخگوی این جمعیت جوان نیست، این درحالی است که نیازهای بهداشتی یک جمعیت جوان بسیار کمتر از جمعیتی است که رو به سالخوردگی میرود. ما به لحاظ سرانههای بهداشتی از متوسط استاندارد جهانی پایینتر هستیم و اگر تا ۱۰ سال دیگر به این حد از استاندارد برسیم ، بازهم در آن زمان این استاندارد مناسب جمعیتی که با گذشت ۱۰ سال سالخورده شده است نیست و متناسب نیازهای ساختار جمعیتی ۱۰ سال قبل است.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه باید ۱۰ سال جلوتر متناسب با ساختار جمعیتی خود برنامهریزی کنیم و به فکر مبلمان شهری وضعیت حمل و نقل عمومی و حتی آسفالت متناسب با آن باشیم، عنوان کرد: جمعیت سالمند در وهله اول نیاز به حمایتهای اقتصادی دارد، زیرا از ویژگیهای سالمندی کاهش توان کاری است گروهی که درآمد دارند شاید در سالمندی کمتر دچار مشکل شوند اما گروه عظیمی که درآمد ندارند به تبع سالمند شدن درآمدشان ناچیز شده و زیر خط فقر میروند که تعداد این افراد در کشور ما کم نیست.
وی همچنین با اشاره به زنانه شدن سالمندی در کشور گفت: امید به زندگی در زنان بیش از مردان بوده و بهطور متوسط زنان ۸ تا ۱۰ سال بیشتر از مردان زندگی میکنند، اگر این گروه از زنان تمکن مالی داشته باشند برایشان مشکلی پیش نمیآید اما تعداد زیادی از زنان ما به دلیل نداشتن مستمری با فوت همسر زیرخط فقر میروند به نحوی که امروز ۱.۵ میلیون نفر زن سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد هستند.
۵ میلیون نفر بیش از ۶۵ سال سن دارند
کاظمیپور با اشاره به اینکه در حال حاضر تعداد افراد بالای ۶۵ سال در کشور ما بیش از ۵ میلیون نفر است، اظهار کرد: باید بررسی کرد زمانیکه این رقم به ۲۰ میلیون نفر برسد چگونه میخواهیم نیازهای خاص این سن را تامین کنیم. بنابراین باید پیش از رسیدن به این مرحله به فکر بوده و این جمعیت را تحت پوشش بیمه درآورده و حتی مجبور به بیمه کنیم تا در زمان سالمندی درآمد داشته باشند.
وی با تاکید بر اینکه در زمان سالمندی هزینه درمان و نگهداری از فرد بیشتر شده و افراد فاقد درآمد از پس این هزینهها برنمیآیند، خاطرنشان کرد: ضروری است از امروز به فکر مسائل دوران سالمندی بوده و از ناتوانی سالمندانی که در آینده خواهیم داشت از طریق اشاعه ورزش، گسترش چکاب، جلوگیری از غیراستاندارد بودن مواد غدایی و… پیشگیری کنیم.
این جمعیت شناس همچنین درباره تاثیر تجرد زیستی بر جامعه با بیان اینکه خانوار گروهی است که زیر یک سقف زندگی کرده و همخرج هستند،یادآور شد: در حال حاضر از ۲۴ میلیون خانوار ایرانی ۳ میلیون خانوار تکنفره بوده و از این تعداد نیز ۶۴ درصد خانوارهای تکنفره زنسرپرست هستند که در سنین مختلف و به دلایلی همچون اشتغال، طلاق، یا عدم ازدواج و… از خانواده جداشدهاند.
افسردگی و مرگ و میر در میان دختران مجرد بیش از سایر زنان است
وی با تاکید براینکه زنان سالخوردهای که همسران خود را ازدست میدهند نیز شامل مبحث تجرد زیستی میشوند، تصریح کرد: همچنین ممکن است تعدادی از دخترانی که در گروه سنی نزدیک به ۴۰ سالگی قرار دارند ازدواج نکرده و به سالخوردگی برسند و تنها زندگی کنند که این موضوع حتی در نقاط روستایی هم وجود دارد.
کاظمیپور با تاکید براینکه امروزه تجرد زیستی دختران در مناطق روستایی بیش از مناطق شهری دیده میشود، تصریح کرد: وقتی پسر روستایی به شهر مهاجرت میکند در ۵۰ درصد موارد در مقصد ازدواج میکند به همین دلیل مضیقه در ازدواج برای دختران روستایی بیشتر است که این موضوع معضلی بزرگ است. زیرا این افراد مجرد مانده بعد از مدتی پدر خود را از دست میدهند و برادر هم ممکن است شرایط نگهداری از وی را نداشته باشد که اگر چنین دخترانی تحت پوشش نهادی نباشند قطعا زیر خط فقر رفته و زندگی برایشان مشکل خواهد شد.
وی با اشاره به مسائل روانی و اجتماعی دختران مجرد، گفت: بررسیها نشان میدهد که مرگ و میر و افسردگی میان مجردها بیش از متاهلهاست که این موضوع میان زن و مرد فرق نمیکند اما معمولا تجرد در زنان ناخواسته و در مردان به صورت یک انتخاب است به همین علت وقتی زنی ازدواج نمیکند احساسات وی همچون احساس مادری که در همه زنان به نوعی وجود دارد اقناع نمیشود و وقتی ازدواج وبچهدار شدن دیگر زنان را میبینند احساس غبن میکنند لذا مرگ و میر و افسردگی در میان زنانی که تجربه ازدواج را نداشتهاند بیش از سایر زنان است.