خبر قربانی شدن اهورا آنقدر بازتاب داشت که مردم ایران را در بهت و غم و اندوه فرو برد. از یک سو همگان بر این باور بودند که باید عامل جنایت، در اسرع وقت به اشد مجازات برسد و از سوی دیگر هم به چرایی این جنایت از سوی ناپدری سنگدلش فکر میکنند
شفاآنلاین>اجتماعی> چندی است که دراخبار حوادث با فجایع تلخ وتکاندهندهای روبهروهستیم که برای کودکان اتفاق میافتد. بنیتا، ملیکا، ستایش، آتنا و... حالا هم «اهورا».آزار و اذیت، ضرب و شتم و در نهایت قتل، سرانجام کودک خردسال گیلانی است که طبق نظر پزشکی قانونی بهدلیل خونریزی داخلی و خارجی، شکستن دندهها وضربههای مهلک به سر، به طرز فجیعی از سوی ناپدریاش به قتل رسیده است.به گزارش شفاآنلاین، خبر قربانی شدن اهورا آنقدر بازتاب داشت که مردم ایران را در بهت و غم و اندوه فرو برد. از یک سو همگان بر این باور بودند که باید عامل جنایت، در اسرع وقت به اشد مجازات برسد و از سوی دیگر هم به چرایی این جنایت از سوی ناپدری سنگدلش فکر میکنند.با این حال عامل این جنایت (crime)نیز همانند سایر جانیها محاکمه و مجازات خواهد شد. اما بواقع مجازات پایان بروز چنین حوادث تلخی خواهد بود.؟ بهتر نیست بیشتر از آنکه به فکر اشد مجازات چنین افرادی باشیم به فکر آسیب شناسی و ریشهیابی این جنایتهای تلخ باشیم. به طور قطع شخص جانی با طناب دار یکبار برای همیشه زندگیاش پایان مییابد.اما قضیه آزار و اذیت کودکان هم برای همیشه تمام میشود؟!براستی آزار و اذیت یک کودک دو سال و نیمه چه نفعی برای یک فرد بالغ دارد؟ انسان به کجا میرسد که دست به چنین جنایاتی میزند؟ نقش جامعه در بروز چنین حوادثی تا چه حد است؟ آیا عامل جنایت نیز در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است؟و...دکتر امانالله قرایی مقدم جامعه شناس(Sociologist) و مدرس دانشگاه در خصوص علل بروز چنین جنایتهایی گفت: حضور ناپدری در این ماجرا یک مسأله مهم است. چراکه در بسیاری از مواقع مردها تمایلی به هزینه کردن برای فرزند دیگران ندارند. اما نکته حائز اهمیت در کل مسأله این است که ما در جامعه دچار فروریختگی ارزشی و فرهنگی هستیم.برخی باورها و اعتقادات دینی و اخلاقی در کشور ما رو به افول است و ادامه این روند باعث فروریختن بیشتر ارزشها وتشدید وقوع چنین فجایعی خواهد شد.نکته دیگر محرومیتهای جنسی است که خود این مورد هم شاخهها و ریشههای مختلفی دارد که باید بهطور جدی تری این مسأله را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. متأسفانه محرومیتهای جنسی جامعه اگر مورد آسیب شناسی جدی قرار نگیرد دیوار حرمتها فرو خواهد ریخت. جان دیویسون شاعر اسکاتلندی میگوید: «اینک زمان تخطی فرا رسیده، دیگر هیچ رسمی حرمتش واجب نیست، پس میتوان از حرمتها تخطی کرد.»مبحث تربیت خانوادگی نیز از دیگر مؤلفههای بروز چنین جنایاتی است.همانطورکه ما جامعه شناسان بر این باور هستیم که شخصیت افراد در رحم مادر شکل میگیرد اما جانی بودن ارثی نیست و جامعه فرد را به سمت جنایت یا درستکاری سوق میدهد.در خصوص این ناپدری هم باید اینگونه نگاه کرد که از ابتدا بیمار نبوده و جامعه این بیماری را به او داده است.البته نباید از این مسأله هم گذشت که قطع به یقین عامل جنایت در کودکی این حادثه تلخ را تجربه کرده است و در بزرگسالی به قصد انتقام دست به چنین جنایتی زده است. همانطور که به جنایتکارانی همچون بیجه و خفاش شب در کودکی تعرض شده بود.