ايران جزو کشورهايي است که بيکاراني دارد که کارشناس و حتي کارشناسي ارشد و رتبه بالاتر هستند
شفاآنلاین>اجتماعی> ايران جزو کشورهايي است که بيکاراني دارد که کارشناس و حتي کارشناسي ارشد و رتبه بالاتر هستند. البته تنها بخشي از شکل گيري اين آمار را دولتمردان مقصر هستند و بخش ديگر را متقاضي هاي رشته هاي دانشگاهي ،بدون برآورد بازار کار و شغل در بر دارند.به گزارش شفاآنلاین، با ورود بيش از300 هزار دانشجوي جديد به دانشگاه ها احتمال افزايش آمار فارغ التحصيلان بيکار هم افزايش مي يابد و اما دولت و مردم چگونه مي توانند جلوي افزايش آمار فارغ التحصيلان بيکار را بگيرند؟فرزندمان قرار است دکتر شود يا مهندس؟ شايدهم يک هنرمند قابل، از همين امروز که براي کنکور مي خواند فکر ما به روز هايي مي رود که او پشت ميز کارش نشسته است ، اما اين تصاوير قشنگ زماني رنگ خود را مي بازد که با اولين فارغ التحصيل بيکار خانواده رو به رو مي شويم ، خواهر زاده اي عمو زاده اي يا هر کس ديگر .حسين توکلي سخنگوي سازمان سنجش همين اول هفته خبر از پذيرفته شدن 378 هزار و 706 نفر در آزمون کنکور را داد، يعني با آماري شايد کمي پايين تر، جوانان وارد دانشگاه خواهند شد و پس از گذراندن دوره ي چند ساله نوبت ورودشان به بازار کار مي رسد.پايان دانشگاه ابتداي سختي کار است ،زماني که تازه متوجه مي شويد چه حجمي از بيکاران مدرک دار را تشکيل داده ايم. بر اساس آمار هاي مرکز آمار(statistics) حدود يک ميليون فارغ التحصيل بيکار در کشور وجود دارد بنابراين براي به دست آوردن يک صندلي راه سختي در پيش است. اما راه حل چيست ؟امروز تعداد زيادي از رشته هاي پر طرفدار دانشگاه ها به اصطلاح اشباع شده اند ، از طرف ديگر رشته هاي کار آمد تر در گم نامي تمام به سر مي برند، وقت آن رسيده است بيش از مدرک گرايي به سراغ بازار هاي کاري برويم که امروز به انحصار کشور هايي از جمله چين درآمده اند، آن زمان است که مي توانيم به جاي شنيدن کلمه ي مدرک گرايي به شنيدن واژه تخصص گرايي عادت کنيم.شايد در اين شرايط(conditions) به جاي آمار ورودي ها و فارغ التحصيلان دانشگاه ها به افزايش آماراشتغال زايي در کشور توجه کنيم .گفتني است پيش از اين علي زرافشان معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش نيز با تاکيد براهميت آموزش هاي فني و حرفه اي خبر از افزايش ظرفيت براي سال 96 داده و گفته بود:قبلا حتي اگر ظرفيتي هم وجود داشت آن ظرفيت در حد همان درصدهاي تعيين شده باقي مي ماند؛ مگر در استان هايي که متقاضي براي برخي رشته ها بالا بود. به عنوان مثال در يک استان چندسال است متقاضي ورود به رشته تجربي بالا و حدود 63 درصد است و ناچارا ظرفيت ايجاد کرديم اما اينکه امسال ظرفيت حداکثري ايجاد کنيم به معناي آن است که اگر در جايي متقاضي براي ورود به رشته تجربي يا فني و حرفهاي داريم بتوانيم با ايجاد ظرفيت هاي جديد در حد امکانات به حداکثر درخواست دانش آموزان پاسخ دهيم.او همچنين خبر داده بود که تفاهم نامه اي با سازمان فني و حرفه اي امضاء شده است و بر اساس آن سازمان فني و حرفهاي تعدادي از مراکزشان را که نوبت صبح آنها ظرفيت خالي داشت به آموزش و پرورش معرفي کردند تا بتوانيم استفاده کنيم. تفاهم نامه ديگري با سازمان فني و حرفهاي داشتيم و قرار شد برخي مراکز شبانه روزيشان را در اختيار ما بگذارند، لذا سياست امسال ما با توجه به سياستهاي وزارتخانه توسعه متوازن نيست بلکه پاسخگويي حداکثري است.اين سخنان مي تواند نويدي براي کاهش نرخ بيکاري در کشور باشد اما به صرف افزايش ظرفيت در رشته هاي فني ،نمي توان به افزايش اشتغال زايي اميد وار بود. همچنان که صندلي هاي دانشگاه ها ،هر سال پر مي شود تعداد افراد جوياي کار نيز بيشتر مي شود و اينطور مي شود که ايران کشوري با کلي مهندس و دکتر بيکار لقب مي گيرد.اين درحالي است که ارديبهشت ماه امسال وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعي از سامانه طرح کارورزي رو نمايي و اعلام کرد که در طرح کارورزي، افراد تحصيلکرده و جوياي کار با حضور در دورههاي آموزش مهارتي با محيط واقعي کسب و کار آشنا ميشوند.به گفته وي همه فارغ التحصيلان بيکار و جوانان جوياي کار با ثبت نام در اين طرح، مشمول بيمه حوادث شده و يک سوم حداقل دستمزد به آنها پرداخت ميشود.در اين خصوص کاظمي کارشناس آموزشي گفت: در همه زمينه ها از جمله مسائل فرهنگي اصل بر وجود افراد است، دولت تنها وظيفه ايجاد تمهيدات و انگيزه را داردبه گفته ي او بسياري از مشاغل هستند که متوليان آن به سختي به دنبال نيروي کار مي گردند اما نيروي متخصص داخلي براي آن نيست.کاظمي افزود:نقش مسئولان در بهم زدن اين اکو سيستم کم نيست، وقتي در جاهاي دور افتاده رشته هاي نسبتا اشباع هم چند برابر ظرفيت دانشجو مي پذيرند مشخص است دانشجوي آن دانشگاه بايد دچار مشکل اشتغال شود.اين کارشناس آموزشي گفت: من به عنوان کسي که سال ها تدريس کرده است بيش از نهاد هايي مانند وزرات علوم، وزرات ورزش و جوانان و وزرات کار و رفاه اجتماعي مشکل را در نهادينه کردن برخي فرهنگ ها از سوي آموزش و پرروش مي بينيم.او تصريح کرد: نهادي مانند مدرسه مي تواند هم بر اوليا و هم بر دانش آموزان تاثير گذار باشد و به آنان انتخاب صحيح براي آينده را مي آموزد که متاسفانه در مدارس ما کمتر اين اتفاق مي افتد.شايد امروز وقت آن رسيده است که مردم نه تنها از دولت بلکه از خود براي بهبود وضعيت انتظار داشته باشند براي مثال يکي از معضلات جوانان امروزاين است که رشته هاي تحصيلي دانشگاهي توسط خود جوانان نه بر اساس نيازسنجي بازار کار صورت مي گيرد ، افراد با پارامترهاي ديگري مانند علاقه شخصي، رشته دانشگاهي انتخاب مي کنند. اين مسئله باعث مي شود درصد قابل توجهي از کارجويان در زمان جستجو براي شغل، با مشکلات جدي مواجه شوند؛ هرچند علاقه و گرايش به رشته تحصيلي باعث ايجاد انگيزه در افراد براي تحصيلات مي شود و بدون علاقه کاري پيش نمي رود ولي در شرايط فعلي بازار کار، بايد تلفيقي از علاقه و بازار کار رشته ها را دنبال کند.برنا