دوران سالمندی دارای ویژگیهایی است که سبب تمایز این قشر از دیگر اقشار اجتماعی میشود از جمله کاهش قوای جسمی، احساس تنهایی، احساس یأس و ناامیدی
شفاآنلاین>اجتماعی> افراد در سن 70 سالگی میگویند حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا پیش من باشند! آری خیلیها هستند که الان حاضرند هیچ چیز نداشته باشند اما سایه پدر و مادر روی سرشان باشد و از نعمت حضور والدین بهرهمند باشند. خیلیها هستند که الان خودشان پدر و مادر شدند و قدر پدر و مادرها را میدانند اما دیگر والدینشان در قید حیات نیستند و خیلیها هم هستند که از همین الان و از خیلی وقت پیش از این نیز قدر پدر و مادرشان را میدانستند و همیشه به بزرگترها احترام میگذاشتند و خوش به حال چنین افرادی که هیچ وقت پشیمان نمیشوند و حسرت نمیخورند!
به گزارش شفاآنلاین، دوران سالمندی دارای ویژگیهایی است که سبب تمایز این قشر از دیگر اقشار اجتماعی میشود از جمله کاهش قوای جسمی، احساس تنهایی، احساس یأس و ناامیدی و...
«مریم پارسا» مشاور و کارشناس مسائل اجتماعی در اینباره میگوید: «دوران سالمندی که معمولاً از 65 سالگی به بعد آغاز میشود دارای مشخصههایی است که البته نسبت آن در سالمندان بسته به شرایط روحی و محیط زندگی آنان تفاوت میکند. به طور مثال افرادی که زود همسر خود را از دست میدهند و شاهد از دست دادن دوستان و افراد دوره خویش هستند نسبت به دیگر سالمندان با افسردگی و تنهایی بیشتری مواجه میشوند. افرادی هم وجود دارند که زودتر از موعد خود را بازنشسته میکنند و حضورشان در جامعه و مشارکتهای اجتماعی کم میشود و این افراد نیز معمولاً سریعتر احساس تنهایی و افسردگی میکنند.» وی اضافه میکند: «احساس(Feeling) سربار بودن، بیهوده بودن، اضطراب و نگرانی، کاهش قدرت بدنی، ابتلا به بیماریهایی نظیر آلزایمر و پارکینسون، پوکی استخوان، سوءتغذیه و... نیز از دیگر ویژگیهای دوران سالمندی است.
اما مهمترین خطری که سالمندان را تهدید میکند بیتوجهی و کماهمیت بودن از سوی اطرافیان است، به عبارت دیگر ممکن است فرد سالمند در خود احساس ضعف، ناتوانی، بیماری و افسردگی نکند اما رفتار اطرافیان با وی چنین باشد که او را فردی پیر(Old) و از کار افتاده نگاه کنند در چنین شرایطی است که متأسفانه شخص امکان ارتباط صمیمی و نزدیک با دیگران را از دست میدهد و خود را ناتوان و ضعیف میبیند.
این کارشناس مسائل اجتماعی همچنین میگوید: «هر چقدر که افراد خانواده با بزرگان و سالمندان خانواده و فامیل خود گرم و مهربان رفتار کنند و در آنان احساس مفید بودن، شاد بودن و مثمر ثمر بودن را ایجاد کنند آنان با آرامش و نشاط روزگار میگذرانند و حتی در نگهداری نوهها و تربیت آنان به فرزندانشان کمک میکنند.
آقایی که خود را «مسعود نداف» معرفی میکند و دارای دو فرزند میباشد درباره تکریم سالمندان میگوید: «انسان تا زمانی که ازدواج نکرده باشد و صاحب فرزند نباشد شاید آنطور که باید و شاید حق احترام به والدین را بهجا نیاورد و آنچنان که شایسته وجود گرانبهای این بزرگواران است رفتار نکند که البته آن هم نه به لحاظ تعمدی بلکه به خاطر احساس جوانی و هیجانات این دوران صورت میگیرد، اما زمانی که خودش تشکیل زندگی مشترک میدهد و صاحب فرزند میشود قدر پدر و مادرش را صدها بار بیشتر میداند و سپاسگزار والدین خود خواهد بود.»
وی اضافه میکند: «استفاده از وجود با برکت سالمندان و بهرهگیری از تجربیات آنان همه احساس از کارافتادگی و بیثمر بودن در آنها را از میان میبرد و هم تجربهای گرانقدر برای فرزندان خواهد بود تا در زندگی به کارگیرند و با مشکلات متعدد مواجه نشوند.»
نداف همچنین میگوید: «خوشبختانه ما در خانهای زندگی میکنیم که پدر و مادرم در طبقه پایین زندگی میکنند و فرزندان من بیشتر از اینکه در خانه خودشان باشند در خانه پدربزرگ و مادربزرگشان هستند و لحظات خوشی را با آنان میگذرانند.»
وی خاطرنشان میکند: «وقتی که من پدر و مادرم را با والدین همسالان خودم مقایسه میکنم که از نعمت حضور والدینشان بیبهره هستند به این حقیقت میرسم که هم والدین من خدا را شکر سالمتر و شادتر هستند و هم خانواده من در آرامش و نشاط به سر میبرند و از این بابت بسیار شاکر خداوند هستم.»
نیاز به تفریح و سرگرمی
سالمندان هم مانند افراد جوان و میانسال نیاز به تفریح و سرگرمی دارند البته تفریح آنان مانند افراد جوان نیست بلکه در این دوران سرگرمی آنها بیشتر وقتگذرانی با دوستان، مرور خاطرات، باغبانی، قدم زدن در پارک و... میباشد.
خانم مریم پارسا در اینباره نیز میگوید: «درست است که سالمندان به لحاظ سنی در دورانی به سر میبرند که احتیاج به آرامش و استراحت دارند و برخی از آنان با ناراحتیها و مشکلات جسمی نیز دست به گریبانند اما به گفته اکثر آنان، دل جوانی دارند و احساس پیری نمیکنند بنابراین احتیاج به وقتگذرانی پربار و سالم به اقتضای شرایط جسمی خود دارند.»
وی اضافه میکند: «برخی از سالمندان همسر خود را از دست داده و دوستان همسن و سالشان را نیز به نوعی از دست داده و احساس تنهایی میکنند به همین دلیل بهترین تفریحات برای آنها، گردش در پارکها و فضای سبز، مطالعه کتاب و روزنامه و دیدن فیلم و گوش دادن به موسیقیهای مناسب و خاطرهانگیز، آبیاری باغچه و رسیدگی به امور باغچه، تماشای کودکان هنگام بازی و رفتن به میهمانی و گفتوگو با فامیل و خویشاوندان و... است. این تفریحات و سرگرمیها باعث میشود که سالمندان احساس افسردگی و یکنواختی نکنند و روحیه شاد و مفرحی پیدا کنند.»
در گذشته توجه فرزندان به پدر و مادرها بیشتر بود اما امروزه زندگیها آنقدر پیچیده و سخت شده و همه افراد خانواده گرفتار اوضاع معیشتی و مشکلات زندگی هستند که کمتر وقت توجه و رسیدگی به والدین را دارند به ویژه اگر خود فرزندان دارای خانواده و چندین فرزند هم باشند کمتر وقت میکنند که به پدر و مادر خود رسیدگی کنند و همین مسئله موجب شده که غالب سالمندان به تنهایی در خانه خود بهسر ببرند.
ضرورت توجه به سالمندان در دیدگاه اسلام
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «کسی که نسبت به کوچکترهای امت من رحم و عطوفت نداشته و نسبت به بزرگسالان آنان اکرام و احترام به خرج ندهد از ما نیست.»
احسان و تکریم به پدر و مادر از جایگاه بسیار بلندی برخوردار است و خداوند متعال در قرآن کریم همواره پس از بیان حکم وجوب پرستش خدای یگانه به احترام و تکریم پدر و مادر اشاره و حکم میکند: بالوالدین احسانا (سوره بقره آیه 83) در احادیث متعدد نیز درباره احسان به والدین بسیار سفارش شده و از آزردن آنان نکوهش به عمل آمده است از جمله: پاداش نگاه رحمت به والدین حج مقبول است، رضایت آن در رضای الهی و خشم آنان خشم خداست. احسان به پدر و مادر عمر را طولانی میکند و سبب میشود که فرزندان نیز از این رفتار الگو بگیرند. در این احادیث همچنین آمده است که اگر والدین تو را تنبیه یا مؤاخذه کنند به آنها روی ترش مکن و حتی «اف» نگو، خیره نگاه مکن، دست بلند مکن، جلوتر از آنان راه نرو، آنان را با نام صدا نزن و کاری نکن که مردم به آنان دشنام دهند، پیش از آنان منشین و پیش از آنکه از تو چیزی بخواهند به آنان کمک کن.
از پیامبر اکرم(ص) سؤال شد، آیا پس از مرگ هم احسانی برای والدین هست؟ فرمود: آری، نماز خواندن برای آنان، استغفار بر ایشان و وفا به تعهدات و پرداخت بدهیهایشان و احترام به دوستانشان.
از خانمی که خود را «حمیده احمدی» معرفی میکند و در یک فروشگاه لباسفروشی مشغول به کار است درباره احترام به والدین سؤال میکنم، وی در این باره میگوید: «اصولا هر انسانی به طور فطری و طبیعی احساس نیاز میکند که مورد توجه و تکریم قرار گیرد، به ویژه پدر و مادر که دو انسان زحمتکش و فداکار هستند و برای رشد فرزندان و تربیت آنان زحمت زیادی کشیدهاند به همین دلیل عزت و احترام به والدین از سوی فرزندان شاید کوچکترین قدردانی و سپاسگزاری ازتلاشهای بیکران و بدون منت آنان باشد چرا که امروزه شرایط زندگی به گونهای شده که هر کسی برای دیگری خدمتی انجام میدهد و تلاش میکند انتظار پاداش و حقالزحمهای دارد اما پدر و مادر بدون هیچگونه چشمداشتی و فقط به خاطر فرزندانشان دست به هر فداکاری و گذشتی میزنند.»
وی اضافه میکند: «برخی مواقع در فروشگاه ما با صحنههایی مواجه میشویم که دل هر بینندهای را آزار میدهد. مثلا به خاطر اینکه مادر یا پدری نمیتواند لباس گرانقیمتی برای فرزندش بخرد مورد شماتت و سرزنش از سوی فرزندش قرار میگیرد و با کمال بیادبی و بیاحترامی با والدین برخورد میکنند. در حالی که احترام و تکریم والدین امری واجب و پسندیده است و کسانی که به پدر و مادر خود احترام میگذارند از خیر و برکت زندگی در دنیا و آخرت برخوردار خواهند شد.»
«افسانه واضحکردار» که در رشته گرافیک در دانشگاه مشغول تحصیل است درباره احترام به والدین و تکریم سالمندان میگوید: «احترام به پدر و مادر و تکریم آنان امری واجب از سوی فرزندان است و این مسئله حداقل کاری است که ما میتوانیم برای آنان انجام دهیم. چرا که آنان تمام انرژی و جوانی خود را برای بزرگ کردن و به ثمر رساندن ما هزینه کردهاند و شایسته نیست که خدای ناکرده ما قدر این زحمات را ندانیم.»
وی اضافه میکند: «ما یک خانواده 5 نفری هستیم که مادر بزرگ و پدربزرگ من نیز با ما زندگی میکنند و از این مسئله بسیار خوشحال هستم چرا که معتقدم آنان برکت خانه ما هستند و وجود آنان است که به زندگی ما خیر و برکت داده است.»
این دانشجو همچنین خاطرنشان میکند: «پدر و مادرم شاغل هستند و هرگاه که من از دانشگاه به خانه میروم مادربزرگم با روی گشاده از من استقبال میکند و غذای گرمی که آماده کرده است برای من میآورد که در این لحظه احساس میکنم خوشبختترین انسان روی زمین هستم که از این همه نعمت برخوردارم و خانوادهای به این خوبی دارم و خداوند متعال را شکر میکنم.»
افسانه از رفتارهای ناپسند و نادرست برخی از دوستانش هم یاد میکند و میگوید: «البته خود من شاهد رفتار برخی از دوستانم با مادربزرگ و پدربزرگهایشان بودهام و دیدهام که احترام لازم و شایسته را نسبت به ایشان به جا نمیآورند و همیشه از رفتارهای بزرگان خانواده خود شاکی بودهاند، در حالی که آنان نیز مانند پدر و مادر خودمان هستند و اگر انتقادی میکنند یا سخنی میگویند از بابت دلسوزی و مهربانی است و به نفع خود ما میباشد. به عقیده من برای سالمندان و بزرگان خانواده یا فامیل مهم است که مورد توجه و احترام فرزندان و اطرافیان قرار بگیرند و اگر ما این وظیفه را انجام ندهیم در حق خودمان جفا کردهایم.»